با عضویت در کانال یوتیوب حافظ دیوان از ما حمایت فرمایید :: اینستاگرام :: کانال یوتیوب حافظ دیوان ::
غزلیات حافظ به ترتیب رَوی ( آخرین حرف اصلی قافیه یا ردیف ) :
  الف  |  ب  |  ت  |  ث  |  ج  |  ح  |  خ  |  د  |  ر  |  ز  |  س  |  ش  |  ع  |  غ  |  ف  |  ق  |  ک  |  ل  |  م  |  ن  |  و  |  ه  |  ی | برچسب ها

۱۳۹۳ شهریور ۳, دوشنبه

عاشق دیرینه - زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست - غزل 26

75- عاشق دیرینه
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست     پیرهنچا و غزلخوان و صراحی دردست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان     نیم شب دوش به بالینمن آمد بنشست
سر فراگوش من آوردو به آواز حزین       گفت کای عاشق دیرینه من خوابت هست ؟
عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند     کافر عشق بود گر نشودباده پرست
رو ای زاهد و بردرکشانخرده مگیر   که ندادند جز این تحفه به ما روز الست
آنچه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم     اگر از خمر بهشت است و گر از باده مست
خنده جام می و زلف گرهگیر نگار   ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست


توضیحات :
خوی (عرق ) خوی کرده (عرق کرده ) صراحی (وزه شراب ) عربده جوی (جنگ جو = ستیزه جو ) افسوس کنان (مسخره کردن ) آواز حزین (آوای نرم و شور انگیز ) باده شبگیر (شراب سحرگاهی ) روز الس (روز ازل ) خمر ( باده انگور ) باده مست (شارب بسیار مست ننده ) خنده جام می ( روشنی شراب رجام ) گره گیر ( پیچ موی ) آشفته ( پریشان ) دوش (دیشب ) خرده گیر (ایرادگیر ) معنی بیت 4( اگر عارفی از دست محبوب سحرگاهی باده بخورد اگر هوادار و دلباخته شراب نگردد وی را به مذهب عشق ناسپاس شمارند معنی بیت 5( برو ای زاهد خشک مقدس به باده نوشان خرده مگیر زیرا در روز ازل به ما هدیه ای غیز از این ندادند معنی بیت 6( هرچه محبوب به پیمانه ما ریخت باکمال میل نوشیدیم خواه شراب بهشت بود با شراب مست کننده بلکه خود عین مستی است چه مباح و چه غیرمباح با جانان مخالفتی نکردیم

نتیجه تفال :
1-   شما سخت به این نیت دل  بسته اید و تمام اندیشه یتان را تصاحب کرده و طرف مقابل نیز چنین وضعی دارد متاسفانه هر دو از عقل و اندیشه کمک نمی گیرید بلکه به شدت تابع احساسات شده اید که این موجب بدنامی و رسوایی خواهد شد
2-   توصیه اید دارم با شخصی با تجربه درباره چگونگی این نیت مشورت کنید و با توکل به خدا و حضور قلب عمل کنید
3-   خواجه دربیت سوم چگونگی آنرا بیان می فرماید که جانان با آن وضع و حال به بالین آمد وبا آرامی سر درگوش من آورد و گفت ای عاشق قدیمی من آیا خوابت می اید او با این اوصاف به سبب هجران در فغان و ناله می باشد آیا سزاوار است که جنابعالی راحت و بدون توجه به او باشید این روزگار فریبکار با مردم دو پارچه می کند
4-   او سخت به شما علاقه مند است ولی عوامل چندی موجب شده که نتواند احساسات خود را ابراز دارد به او اجازه این کار را بدهید
5-   زندگی تنها مبارزه برای بودن و هستی می باشد پس شما برای اجرای این نیت نیاز به تلاش و توکل دارید
6-   دلسرد نشوید هنوز راهی طولانی درپیش دارید که برای رسیدن به آن باید مرکب اراده و کوشش را زین کنید
7-   واقعاً خیلی شیطان و بلاهستی از اینکه او را آزار بدهی لذت می بری آیا میدانی گناه می کنید
8-   مسافرت عالی است خرید و فروش سودآور و طلاق غیر ممکن ولی برای ازدواج راهی طولانی وجود دارد
9-   درتحصیل می توانید موفق شوید ولی کوتاهی می کنید و کار خود را به امروز و فردا می اندازید که این شایسته شما نیست
10-  اصولاً فردی مردد زود رنج شیک پوش طناز تجدد گرا هستید و دوست دارید دیگران از شما و کارهایتان تعریف کنند ولی آنها متاسفانه ارزش واقعی شما را نمی دانند آسمان ها با موازنه و تعادل برپا شده اند گیاهان موزون و متعال در زمین می رویند پس انسان نیز باید درکارها از حد اعتدال خارج نشود .


لطفا شرح تفال را در ویدیو زیر تماشا کنید ...
با آموزش جذاب اوریگامی به کودک خود خلاقیت را در آنها شکوفا کنید و غزیزانتان را به ساخت کاردستیهای محبوب تشویق کنید ...
با آموزش جذاب اوریگامی دستمال سفره به کودک خود خلاقیت را در آنها شکوفا کنید وغزیزانتان را به ساخت کاردستیهای محبوب تشویق کنید و همزمان سفرهای مهمانی خود را زیباتر کنید ...
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

معانی لغات غزل
آشفته: پریشان.
خوی: با واو معدوله و بر وزن می به معنای عرق و خوی کرده به معنای عرق بر چهره نشسته است.
پیرهن چاک: یقه باز.
صُراحی: شیشه شراب.
نرگس: نام گلی و کنایه از چشم.
عربده جو: بدمست و پرخاشگر.
افسوس: حسرت، دریغ.
افسوس کنان: دریغ گویان.
آواز حزین: آوازی در مایه حزین و غمگین.
دیرینه: قدیمی.
خوابت هست؟: آیا می توانی بخوابی؟
باده شبگیر: باده شبانه.
کافر عشق: منکر عشق.
تُحفَه: هدیه، ارمغان، بدیع.
خَمرِ بهشت: شراب بهشتی که خداوند در قرآن در آیه ۲۱ سوره دَهر وعده داده است.
باده مست: شراب مستی آور، شراب انگوری.
خنده جام: اشاره به دهان گشاد پیاله است که به لب و دهان خندان تشبیه شده است.
گره گیر: گِره در گِره، چین و شکنج دار، مجعّد.
معانی ابیات غزل
(۱)با زلفهایی پریشان و چهرهِ عرق نشسته و لبی خندان، در حال مستی، و با پیراهنی یقه باز، در حالی که شیشه شرابی در دست داشت و آواز می خواند …
(۲)… (و) با چشمانی پرخاشگر و لبانی دریغ گویان، نیمه شبی به بالین من آمد و بنشست.
(۳)(آنگاه) سر به گوش من نهاده و با لحنی غمناک به من گفت ای خاطرخواه قدیمی من، خواب هم به چشمان تو می آید؟
(۴)عاشقی چون من را که چنین موهبت شبانه یی، همانند باده شبگیری نصیبش می شود اگر به پرستش و ستایش او نپردازد باری منکر عشق شده است.
(۵)ای زاهد! ما می زدگان را شماتت مکن، چرا که جز این، ارمغانی در روز ازل به ما ندادند.
(۶)ما آنچه را که دست ساقی ازلی از سهمیه ما، در پیمانه ما ریخت می نوشیم، می خواهد باده بهشتی باشد یا شراب انگوری.
(۷)چه بسیار، چهره خندانِ جامِ می و زلف تابدارِ دلداری سبب شکستن توبه، همانند توبه حافظ شده است.
شرح ابیات غزل
وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات
بحر غزل: رمل مثمّن مخبون مقصور
*
۱-شادروان دکتر خانلری در شماره دهم دوره پنجم مجلّد سخن در صفحۀ ۷۳۶ طیّ مقاله یی می نویسند: این غزل در وزن و قافیه و معنا و مضمون و اسلوبِ بیان حاصل اندیشه و تصحیح و تکمیلِ یک عدّه از شعرا از قرن پنجم به بعد تا زمان حافظ می باشد.
مضمون آن، عبارتست از اعتراض دلدارِ شوخِ مست به زهد و تقوای عاشقِ عارف و نخستین بار در غزلی از سنایی دیده می شود:
شور در شهر فکند آن بت زنّار پرست
چون سحرگه ز خرابات برون آمد مست
پرده راز دریده قدح می در کف
شربتِ کفر چشیده علم کفر به دست …
*
پس از سنایی انوری همین مفاد و مضمون را در وزن و قافیه دیگر چنین بیان کرده است:
باز دوش آن صنم باده فروش
شهری از ولوله آورد به جوش
صبحدم بود که می شد به وثاق.
چون پرندوش نه بیهُش نه بهوش
*
پس از انوری، ظهیر فاریابی از این مضمون و وزن پیروی کرده است:
یارِ می خواره من دی قدحِ باده به دست
با حریفان ز خرابات برون آمد مست
به دَرِ میکده بگذشت و صلایی در داد
سَرِ خُم را بگشاد و دَرِ غَم را در بست
*
و پس از ظهیر فاریابی، شیخ فریدالدّین عطّار همین مضمون را در وزنی دیگر پرورانده است:
نیم شبی سیمبرم نیم مست
نعره زنان آمد و در را شکست
هوش بشد از دل من کو رسید
جوش بخاست از جگرم چون نشست
*
و پس از عطّار نوبت به خواجوی کرمانی می رسد:
سحرگه ماه عقرب زلفِ من مست
درآمد همچو شمعی، شمع در دست
دو پیکر عقربش را زهره در برج
کمانکش جادویش را نیز در شست
*
آنگاه نوبت به حافظ می رسد که این هنرمند معجزه گر به زیباترین وجهی این مضمون را تکمیل کرده و بیان می کند:
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست …
*
۲-حافظ در بیت دوم اشاره به آواز حزین دارد و این نامی است که به گونه یی از آواز که به آن (نواخت) هم می گفتند اطلاق می شده و مسبوق به سابقه بوده است. سعدی فرماید:
چه خوش باشد آواز نرم حزین
به گوش حریفانِ مستِ صبوح
به از روی زیباست آواز خوش
که آن حظّ نفس است و این قوتِ روح
و در جای دیگر گوید:
حزین نشسته حسودان دولتت همه سال
تو گوش کرده به آواز مطربانِ حزین
*
پس می توان گفت که آواز حزین نوعی از آواز نرم و گرم و گوشنواز بوده که در آن رگه یی از درد عشق نهفته و بازگو کننده حالت نگرانی و غمزدگی عاشق بوده است.
***
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالیان


غزل به قلم علامه قزوینی :

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست
سر فرا گوش من آورد به آواز حزین
گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست
عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند
کافر عشق بود گر نشود باده پرست
برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر
که ندادند جز این تحفه به ما روز الست
آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم
اگر از خمر بهشت است وگر باده مست
خنده جام می و زلف گره گیر نگار
ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست














غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست      پیرهنچا و غزلخوان و صراحی دردست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان      نیم شب دوش به بالینمن آمد بنشست
سر فراگوش من آوردو به آواز حزین       گفت کای عاشق دیرینه من خوابت هست ؟
عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند      کافر عشق بود گر نشودباده پرست
رو ای زاهد و بردرکشانخرده مگیر   که ندادند جز این تحفه به ما روز الست
آنچه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم     اگر از خمر بهشت است و گر از باده مست
خنده جام می و زلف گرهگیر نگار    ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست

غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر