با عضویت در کانال یوتیوب حافظ دیوان از ما حمایت فرمایید :: اینستاگرام :: کانال یوتیوب حافظ دیوان ::
غزلیات حافظ به ترتیب رَوی ( آخرین حرف اصلی قافیه یا ردیف ) :
  الف  |  ب  |  ت  |  ث  |  ج  |  ح  |  خ  |  د  |  ر  |  ز  |  س  |  ش  |  ع  |  غ  |  ف  |  ق  |  ک  |  ل  |  م  |  ن  |  و  |  ه  |  ی | برچسب ها

۱۳۹۳ شهریور ۳۱, دوشنبه

نرگس ترکانه - باغبان گر پنج روزی صحبت گل بايدش - غزل 276 - 314

314- نرگس ترکانه
باعبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش   بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
ای دل اندربند زلفش از پریشانی منال     مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
با چنین زلف و رخش بادا نظر بازی حرام   هرکه روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
رن عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار     کا رمک است آنکه تدبیر و تامل بایدش
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست   راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
نازها زان نرگس ترکانه اش باید کشید     ای دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند       دور چون اب عاشقان افتد تسلسل بایدش
کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود     عاشق مسکین چرا چندین تحمل بایدش


توضیحات :
هنرگس ترکانه (‌چشم شهلا و زیا و مخمور یار ) بایدش ( باید اورا باغبان را حرف اضافه متمم فعل ) منال ( فعل امر – زاری مکن ) جعد سنبل ( گیسوی پیچ در پیچ یار ) تعلل ( باب تفعل – تن زدن – درنگ ) دور ( گردش ) تسلسل ( پیوسته شدن ) رند عالم سوز ( قلندری که ترک همه چیز کرده است تاریک دنیا ) تا ( همیشه ) رود ( آلت موسیقی) معنی بیت 1( اگر باغبان چند روزی احتیاج به همنشینی گل داشته باشد و بخواهد مصاحب گل شود برای تحمل به جفای خار خجران صبر بلبل را لازم دارد – تمثیل ) معنی بیت 2(ای دل برای زلف جاناناز پریشانی زاری مکن زیرا که پرنده چالاک وقتی به دام گرفتار شود بایستی تحمل داشته باشد ) معنی بیت 7( ای ساقی در چرخش پیاله می تا چه موقع درنگ روا می داری گردش پیمانه چون هب عاشق رسد باید پیوستگی داشته باشد تسلسل = ابهام دارد )

نتیجه تفال :
1-اگر طالب هستید باید صبر و شکیبایی داشته باشید زیرا عسل بدون نیش زنبور میسر نمی شود آگاهباش که از روی ظاهر افراد قضاوت کردناشتباه محض می باشد مبادا راه اشتباه و غلط را بپیمایی و فریب بخوری در این صورت انجام هیچ کاری دور نیست
2- این پریشانی و نگرانی جنابعالی بدون سبب و جهت می باشد وناشی از تردید و وسواس وعدم اتکای به نفس است از پدر و مادر ناامید نباشید آنها آنقدر مهربان و صمیمی هستند بویژه پدرتان که دل درگروی پیشرفت شمادارد و به چیز دیگری جز این فکر نم یکند پس سخنان وی را گوش کنید و برخداوند توکل کنی بدانید که حتماً پیروز می شوید
3- خواجه در بیتهای 3-4-6- به ترتیب فرماید ( حرام و نارواست بر کسی که با و جود چهره یار و گیسوی وی به نظر کردن بر صورت یاسمن و زلف پیچان سنبل نیازی داشته باشذ )( قلندر وارسته از جهان بریده وتاریک دنیا به مال اندوزی کاری ندارد زیرا کشور  اری نیاز به چاره اندیشی و ژرف نگری دارد )( این دل آشفته و عاشق ما را گزیری از آن گیسوی پیچان نباشد پس باید کرشمه بسیار از چشم شهلای یار تحمل کند )خود تفسیر کنید
4- این نیت بر شما مبارک باد ولی  باید ناراحتیها را ابا آرامی تحمل کنید وخود را دچار وسواس و اضطراب نکنید اگر می خواهید عاقبت کار شما و خانواده یتان نیکو باشد در 7 ب متوالی سوره مبارکه توبه آیه 21 را تا 10 آیه بعد با معنی و حضور قلب بخوانید که گشایش بسیار می باشد

لطفا شرح تفال را در ویدیو زیر تماشا کنید ...
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

وزن غزل: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
1 اگر باغبان پنج روزی به مصاحبت گل نیاز دارد؛در تحمل رنج دوری باید مثل بلبل صبور باشد.
پنج روز ، کنایه از مدت کم است: گل همین پنج روز و شش روز باشد.
می گوید اگر باغبان مایل است که چند روزی از مصاحبت گل لذت ببرد،باید رنج ماههای سرد زمستان و پاییز را تحمل کند، تا بهار برسد ، هم چنان که بلبل رنج دوری و نیش خار را تحمل می کند و از عشق گل منصرف نمی شود.
2 ای دل در زنجیر زلفش از بی سروسامانی شکوه مکن ؛ مرغ هشیار وقتی به دام افتاد باید هشیار باشد.
دل را چنانکه غالباً رسم اوست به مرغ تشبیه کرده، می گوید وقتی مرغ گرفتار قفس شد اگر هوشیار باشد آرام می ماند ، زیرا هرچه خود را به در ودیوار قفس بزند بیشتر رنج می کشد، پس ای دل من اکنون که در دام زلف او افتاده ای آرام باش.
مرغ زیرک در معنای طوطی ومرغ حق نیز آمده است، ولی در بیت همان مرغ هوشیار است چنانکه در این بیت این معنی واضح است :
مرغ زیرک به در خانقاه اکنون نپرد            که نهادست به هر مجلسی وعظی دامی
3 برای رند بی پروایی که آتش به عالم زده، مصلح اندیشی چه لزومی دارد؛ کار کشور داری است که به تفکر و چاره اندیشی نیاز دارد.
ملک : کشور، سلطنت .
می گوید رند عالم سوز، آدم وارسته ای است که به علایق جهان پشت پازده و با اظهار عقاید خود آتش فتنه در عالم بر افروخته است،چنین کسی دیگر برای خود چه مصلحت اندیشی کند، کار کشورداری است که به تفکر و پیش بینی نیاز دارد تا فتنه و فسادی از آن برخیزد.
4 درطریقت ، تکیه بر پرهیزگاری و علم ودانش کفراست، سالک اگر صاحب صدگونه فضیلت باشد،باز باید توکل داشته باشد.
طریقت : روش، راه، در تصوف تزکیه باطن وآن طریقی است که سالکان را به خدا رساند.
توکل : «در لغت تفویض امر است به سوی کسی که بدو اعتماد باشد… و بالجمله توکل دلبستگی و اعتماد کامل به پروردگار است»[1]. در اامع آمده : «سئل الجنید رحمه الله عن التوکل، فقال اعتماد القلب علی الله تعالی فی جمیع الاحوال»[2].
می گوید در طریقت ، یعنی راهی که عارفان برای وصول به معشوق برگزیده اند، تکیه بر تقوی یا علم و دانش خلاف رسم و راه است. سالک این راه اگر صدگونه از این فضائل داشته باشد نباید بر آنها تکیه کند و مغرور شود باز هم باید به خداوند توکل داشته باشد.
5 نگاه عاشقانه و لذت بردن از چنین زلف و رخ حرام باشد؛بر کسی که به روی یاسمن و گلبرگ های مجعد سنبل نیاز داشته باشد.
مقایسه بین زلف یار با خوشه سنبل ، و رخ یار با برگ گل یاسمن است، و رجحان دادن زلف و رخ یار بر آنها . می گوید آنکه با وجود زلف و رخ یار بخواهد با سنبل و یاسمن نظر بازی کند،ارزش زیبایی را نمی داند؛ پس لذت نگاه ونظر بازی با زیبایی های معشوق بر او حرام باشد.
6 تا زمانی که این دل پریشان من به آن کاکل و زلف مجعد نیازمند باشد باید از آن چشم مستانه نازهای بسیار بکشد.
نرگس ، کنایه از چشم است و نرگس مستانه؛ چشمی مثل مستان. چشمی که مثل مستان با حال و کیفیت و افتادگی نازآلود باشد.
می گوید تا زمانی که آن دل پرشور آرزوی وصال معشوق را دارد باید نگاه پر ناز و تفاخر چشم او را تحمل کند.
7 ساقی ، در گردش پیمانه شراب چقدر مسامحه می کنی ؛ وقتی نوبت به عاشقان رسید باید پی در پی باشد.
دور : به گردش در آوردن شراب ، به ترتیب به همه شراب دادن. نیز به مفهوم فلسفی کلمه دور اشاره دارد که با تسلسل رابطه معنی پیدا می کند و یادآور اصطلاح منطقی – فلسفی دور است. در معنی دور گفته اند «توقف الشیئی علی نفسه» و ان مستلزم تسلسل است و بعضی چنین تعریف کرده اند که دور توقف شیئی بر دیگر همان شیئی است. چنان که وجود مرغ موقوف بر بیضه و وجود بیضه موقوف بر وجود مرغ است.
بعضی قضیه منطقی دور و تسلسل را باطل دانسته اند. چنانکه خواجو در این بیت :
گرچه از روی خرد دور تسلسل باطل است              خط سبزش حکم بر دور تسلسل می کند[3]
ولی حافظ چنانکه رسم اوست در مسائل فلسفی ورود موضوعی ندارد، از کنار اینگونه مسائل بی طرفانه می گذرد، و از عشق و عرفان سر در می آورد.
خلاصه مقصود اینکه چون دور به تسلسل می افتد وتسلسل نقطه پایانی ندارد وتا بی نهایت تکرار می شود، دور شراب هم وقتی به عاشقان رسید باید تکرار و تسلسل داشته باشد – مستی و شراب نوشی عاشقان هم باید تا بی نهایت ادامه یابد.
8 حافظ چکاره است که بدون آواز رود شراب نخورد ؛ عاشق بی نوا چرا باید این اندازه مقید به تجمل باشد.
رود : نوعی ساز زهی که به آن عود یا بربط هم گویند.
یعنی عارف عاشق باید ترک تجملات مادی کند اما میل به لذت جویی نمی گذارد حافظ از تجملات زندگی چشم بپوشد.

——————————————————————————————————
[1] سجادی ،… فرهنگ لغت و اصطلاحات و تعبیرات عرفانی .
[2] اللمع … به نقل از رجایی … فرهنگ اشعار حافظ… ص 66
[3] خواجوی کرمانی،… دیوان…ص 38 . گرچه «دور تسلسل» غلط و«دور و تسلسل» صحیح است ولی ظبت بیت در دیوان خواجو عیناً همین است که نقل کردیم.


غزل به قلم علامه قزوینی :

باغبان گر پنج روزی صحبت گل بايدش      بر جفای خار هجران صبر بلبل بايدش
ای دل اندربند زلفش از پريشانی منال      مرغ زيرک چون به دام افتد تحمل بايدش
رند عالم سوز را با مصلحت بينی چه کار      کار ملک است آن که تدبير و تامل بايدش
تکيه بر تقوا و دانش در طريقت کافريست      راهرو گر صد هنر دارد توکل بايدش
با چنين زلف و رخش بادا نظربازی حرام      هر که روی ياسمين و جعد سنبل بايدش
نازها زان نرگس مستانه‌اش بايد کشيد      اين دل شوريده تا آن جعد و کاکل بايدش
ساقيا در گردش ساغر تعلل تا به چند      دور چون با عاشقان افتد تسلسل بايدش
کيست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود      عاشق مسکين چرا چندين تجمل بايدش


غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

باعبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش   بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
ای دل اندربند زلفش از پریشانی منال     مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
با چنین زلف و رخش بادا نظر بازی حرام   هرکه روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
رن عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار     کا رمک است آنکه تدبیر و تامل بایدش
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست   راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
نازها زان نرگس ترکانه اش باید کشید     ای دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند       دور چون اب عاشقان افتد تسلسل بایدش
کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود     عاشق مسکین چرا چندین تحمل بایدش


غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####

۱ نظر:

  1. سلام ببخشید من برای رسیدن به یک عشقی تفال زدم و این شعر برام اومد اما متوجه نمیشم که بالاخره من به عشقم میرسم یا خیر؟

    پاسخحذف