با عضویت در کانال یوتیوب حافظ دیوان از ما حمایت فرمایید :: اینستاگرام :: کانال یوتیوب حافظ دیوان ::
غزلیات حافظ به ترتیب رَوی ( آخرین حرف اصلی قافیه یا ردیف ) :
  الف  |  ب  |  ت  |  ث  |  ج  |  ح  |  خ  |  د  |  ر  |  ز  |  س  |  ش  |  ع  |  غ  |  ف  |  ق  |  ک  |  ل  |  م  |  ن  |  و  |  ه  |  ی | برچسب ها

۱۳۹۳ مهر ۲۶, شنبه

رحم آر - بگرفت کار حسنت چون عشق من کمالی - غزل 454 - 518

518 - رحم آر
بگرفت كا رحسنت چون عشق من كمالي   خوش باش زانكه نبود اين حسن را زوالي
در وهم مي نگنجد كاندر تصور عقل         آيد به هيچ معني زين خوبتر مثالي
شد خط عمر حاصل گر زانكه با تو مارا     هرگز به عمر روزي روزي شود وصالي
آن دم كه با تو باشم يك سال هست روزي   وان دم كه بي تو باشم يك لحظه هست سالي
چون من خيال رويت جانا به خواب ينم       كز خواب مي نبيند چشمم بجز خيالي
رحم آر بر دل من كز مهر روي خوبت   شد شخص ناتوانم باريك چون هلالي
حافظ مكن شكايت گر وصل دوست خواهي   زين بيشتر ببايد بر هجرت احتمالي

توضيحات :
معني بيت 1( كار زيبايت مانند عشق من به حد كمال رسي پس اي جانان خوش باش كه اينگونه به جمال تو نقصان نمي رسد ) معني بيت 2( عقل نم يتواند جمالي بهتر و زيباتر ازاين تصور كند زيرا جمال تو به حد كمال رسيده است ) معني بيت 3( اگر در همه عمر يك روز هم وصل تو نصيب ما شود قسمت ما از كل زندگي حاصل خواهدشد ) معني بيت 4( زماني كه با تو باشم يك سال برايم يك روز است ولي اگر بدون تو باشم يك روزم د رحقيقت يكسال است ) معني بيت 5( اي محبوب مگر من خيال رويت را در خواب بينم كه درخواب چشم من به جز خيال چيزي نمي بيند ) معني بيت 6( بردل من رحم كن و مرا مورد محبت قرار بده زيرا به خاطر روي خوب تومانند ماه هلال باري و نحيف شدم )

نتيجه تفال :
1-   تلاش و كوشش را از دست ندهيد زيار ستاره اقبال شما در برج سعد قراردارد و پيشرفت خواهيد كرد كمتر ا زكسي گله و شكايت كنيد زيرا در دنيا آدمهاي خوب و بد فراوان هستند
2-   آينده اي بسيار درخشان داريد بنابراين از كمك و مساعدت به ديگران دريغ نورزيد و با توكل بر خداي گانه اقدام كنيد سرعت و دقت راهمراه سازيد موفقيت در چند قدمي شماست
3-   او شما را دوست دارد و تمام فكر و ذكرش متوجه جنابعالي است اما ترديد دارد پس ضروريست كه وي را از نگراني خارج سازيد براي انيكه بي جهت اقدا نكنيد ابتدا با كسي كه مورد اعتماد شماست مشورت نماييد
4-   در كارها بيشتر به نظر ترديد و شك نگاه مي كنيد در حاليكه انسانهاي موفق اهل ريسك و قدرت هستند
5-   مسافر حالش خوبست و كارش رو به بهبودي است بيمار نيز آرامش مي يابد قرض ادا مي شود و در معالمه اي سود فراوان وجود دارد تغيير شغل و مكان مناسب مي باشد شما در امور تحصيلي موفق خواهيد شد
6-   فرزندم با توجه به بيت هاي متن غزل ب شما رنگهاي زمينه خاكستري بنفش ارغواني و سفيد را پيشنهاد م يكنم كه رنگ مرواريد ماه و حجرالاسود مي باشد زيرا قلبي مهربان و توام با فداكاري و خلوص درايد بطوري ه از تظاهر متنفر مي باشيد و در جمع ا رجلو ه گري و خودنمايي بيزاريد زيرا به عمق ماسيل توجه زياد درايد
7-   كار شما رونق مي گيرد بطوريكه زبان زد خاص و عام مي شويد اين ناراحتي ها به زودي به خوشي مبدل مي گردد
8-   ديگران شمارا نااميد مي كنند اما شما نبايد سست اراده باشيد بنده به شما قول مي دهم اوضاع بسيار عالي خواهدشد و جاي نگراني نيست خانواده شم كاملاً موفق خواهند شد فقط اندي شكيبا باشيد


کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

معاني لغات غزل (464)

كار حُسنت: شأن و مقام زيبايي تو.

كمال: سر حدّ تماميت.

زوال: نقصان، نابودي.

وهم: خيال و تصور.

تصور: صورت بستن، حصول صورت چيزي در عقل (از تعريفات جرجاني) پندار و گمان (فرهنگ دهخدا).

مثال: شبيه، مثل و مانند.

حَظّ: لذت، بهره و فايده.

روزي: در بيت سوم روزي اول به معناي يك روز و روزي دوم به معناي نصيب و قسمت و در بيت چهارم نيز به معناي يك روز است.

چون: چگونه.

خواب: در مصراع اول بيت پنجم به معناي رؤيا و در مصراع دوم به معناي (نوم).

خيالي: تصوّري، آرزويي.

شخص: تن، جسم، پيكر.

احتمال: بار برگرفتن، تحمل، كنايه از بردباري.

معاني ابيات غزل (464)

(1) كارِ حُسن و زيبايي تو، مانند عشق من به سر حدّ كمال رسيده است. دلشاد باش، چرا كه اين هر دو را نابودي و نقصاني در پي نيست.

(2) در خيال نمي گنجد كه عقل به هيچ وجه بتواند از اين بهتر، مثال و مانندي در نظر مجسم كند.

(3) اگر يك روز عمر، وصلِ تو نصيب و قسمت ما شود لذت و بهرهِ تمام، از عمر حاصل شده است.

(4) آن لحظه كه با تو به سر برم، يك سالِ آن به كوتاهي يك روز و آن نفسي كه بي تو برآرم يك لحظه آن به درازي سالي مي ماند.

(5) چگونه من تصوير روي تو را در عالم رؤيا ببينم كه چشمانم از خواب و خفتن جز تصوري و خيالي، بيشتر نمي بينند.

(6) بر دل من رحم كن زيرا به سبب مهرورزي بر چهرهِ زيباي تو، جسم ناتوان من مانند ماه شب اول خميده و لاغر شده است.

(7) حافظ، اگر خواستار وصال دوست مي باشي اينقدر گله و شكايت مكن. در تحمل بار فراق بيش از اين بايد بردبار باشي.

شرح ابيات غزل (464)

وزن غزل: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن

بحر غزل: مضارع مثمّن اخرب

٭

خاقاني:

شوريده كرد ما را عشق پري جمالي هر چشم زد ز دستش داريم گوشمالي

٭

سعدي:

هرگز حسد نبردم بر منصبي و مالي اِلا بر آنكه دارد با دلبري وصالي

٭

شاه ولي:

اي از جمال رويت نقش جهان خيالي وي ز آفتاب رويت هر ذرّه اي هلالي

٭

اوحدي:

اي بر شفق نهاده از شام زلف خالي بر گرد ماه بسته از رنگِ شب هلالي

٭

كمال خجند:

خواهم بر تو بردن تن را كه شد خيالي باري برم خيالي چون نيستم وصالي

٭

اين غزل صرفاً غرلي عاشقانه است. شاعر در مطلع غزل به يك نظريه فلسفي اشاره و تلويحاً آن را رد مي‌كند چه فلاسفه قديم معتقد بر اين بودند كه به جز ذات خالق متعال كه پيوسته در حدّ كمال است هر شيئي آفريده شده توسط او از بدو آفرينش راه نقصان و زوال را به سوي كمال طي مي كند و چون به حدّ كمال رسد باز به زوال و نقطه اوليه بر مي‌گردد! حافظ در مطلع غزل خود با محبوبش چنين خوش خبري مي دهد كه در كار حسن تو و عشق من كه هر دو به سر حدّ كمال رسيده است هيچگونه زوالي نيست.

شاعر اين غزل را در ايام جواني سروده و در بيت ششم آن به جاي كلمه جسم كه به معناي پيكر است كلمه شخص را برگزيده كه شخص مشخص كننده پيكري با جان مي باشد ليكن بعدها، ديگر در غزل هاي او به اين كلمه بر نمي‌خوريم زيرا از لحاظ موسيقي كلام براي غزل چندان خوشايند نيست.
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی


غزل به قلم علامه قزوینی :

بگرفت کار حسنت چون عشق من کمالی خوش باش زان که نبود اين هر دو را زوالی
در وهم می‌نگنجد کاندر تصور عقل آيد به هيچ معنی زين خوبتر مثالی
شد حظ عمر حاصل گر زان که با تو ما را هرگز به عمر روزی روزی شود وصالی
آن دم که با تو باشم يک سال هست روزی وان دم که بی تو باشم يک لحظه هست سالی
چون من خيال رويت جانا به خواب بينم کز خواب می‌نبيند چشمم بجز خيالی
رحم آر بر دل من کز مهر روی خوبت شد شخص ناتوانم باريک چون هلالی
حافظ مکن شکايت گر وصل دوست خواهی زين بيشتر ببايد بر هجرت احتمالی


غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

بگرفت كا رحسنت چون عشق من كمالي   خوش باش زانكه نبود اين حسن را زوالي
در وهم مي نگنجد كاندر تصور عقل         آيد به هيچ معني زين خوبتر مثالي
شد خط عمر حاصل گر زانكه با تو مارا     هرگز به عمر روزي روزي شود وصالي
آن دم كه با تو باشم يك سال هست روزي   وان دم كه بي تو باشم يك لحظه هست سالي
چون من خيال رويت جانا به خواب ينم       كز خواب مي نبيند چشمم بجز خيالي
رحم آر بر دل من كز مهر روي خوبت   شد شخص ناتوانم باريك چون هلالي
حافظ مكن شكايت گر وصل دوست خواهي   زين بيشتر ببايد بر هجرت احتمالي


غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####

۴ نظر:

  1. باسلام هرچنداسیرمنطق وفلسفه خشک یامعتدل باشیم امافال حضرت حافظ بسیارزیباست وموجب دلگرمی وامیدواری میشودبنابراین ازدکترعطاری کرمانی سپاسگزارم.

    پاسخحذف
  2. سلام، ممنون که با غزلهای زیبای حافظ و تفسیرهای زیباتر، ما را در لذت حافظ خوانی شریک می‌کنید.
    با این حال به نظر می‌رسد اصلاح اشتباهات املایی، که تعدادشان کم نیست، در روان خوانی متن غزل‌ها و تفاسیر کمک شایانی خواهد کرد.
    بابت توجه شما سپاسگزارم.

    پاسخحذف
  3. واقعا بی نظیره من کتابشون رو دارم البته انتشارات آسیم

    پاسخحذف