با عضویت در کانال یوتیوب حافظ دیوان از ما حمایت فرمایید :: اینستاگرام :: کانال یوتیوب حافظ دیوان ::
غزلیات حافظ به ترتیب رَوی ( آخرین حرف اصلی قافیه یا ردیف ) :
  الف  |  ب  |  ت  |  ث  |  ج  |  ح  |  خ  |  د  |  ر  |  ز  |  س  |  ش  |  ع  |  غ  |  ف  |  ق  |  ک  |  ل  |  م  |  ن  |  و  |  ه  |  ی | برچسب ها

۱۳۹۳ شهریور ۲, یکشنبه

چه حاجت ؟ - خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است - غزل 33

51-چه حاجت ؟
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است ؟ چون وی دوست هست به صحرا چه حاجت است
جانا به حاجتی ه ترا هست با خدای       کاخردمی بپرس که ما را چه حاجت است
ای پادشاه حسن خدارابسوختیم       آخر سوال کن که گدارا چه جاجت ااست
ارباب حاجتیم و زبان سوال نیست   درحضرت کریم تمنا چه حاجت است  
جام جهان نماست ضمیر منیر دوست   اظهار احتیاج خود آنجا چه حاجت است
آن شد که بار منت ملاح بردمی       گوهر چودست داد به دریا چه حاجت است
ای عاشق گدا چولب روح بخش یار     می داندت وظیفه تقاضا چه جاجت است
ای مدعی برو که مرا با توکارنیست       احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است
حافظ تو ختم ن که هنر خود عیان شود     با مدعی نزاع و محا کا چه حاجت است  

تماشا (سیرو سیاحت = تماشی = تمنا ) خدا را (بقرای خدا ) منیر (اسم فاعل باب افعال (اناره ) = نورانی ) آن شد (روزگار رفت ) ملاح (صیغه مبالغه ملاحت = کشتی بان ) اعدا (دشمنان ) وظیفه (مستمری – مقرری ) محاکا (با هم صخن گفتن ) گزیده (اختیار کرده ) دست داد(مالک شدیم ) دریا(مجاز از زحمت و رنج دریا) خدا را بسوختیم (را حرف اظافه = برای رضای خدا ما سوختیم ) معنی بیت 3( ای پادشاه زیبایی ما سوختیم و کباب شدیم محض رضای خداوند از این گدا و فقیر کوی خود سوال ن و بپرس که چه حاجت دارد ) معنی بیت 4( مانیازمندیم ولی زبان درخواست نداریم اری درپیشگاه بخشندگان دل آگاه نیازی به گفتن نمی باشد ) معنی بیت 6( دل روشن یار جام جهان بین است که نقش هرچیز را درخود تواند دید و از  نیاز عاشقان آگاه می باشد پس احتیاجی به گفتن نیست ) معنی بیت 8( ای عاشق بیچاره از آنجایی که لب جان بخش دوست رزق و روزی و مقرری تو را که بوسه جانان میباشد تشخسث می دهد نیازی به درخواست ردن نمی باشد

نتیجه تفال :
1-   همه چیز برای انجام این نیت کاملاً مهیا و آماده می باشد و جای هیچ گونه نگرانی نیست زیرا این نیت برآورده می شود اما دو عامل را می طلبد یکی آنکه از حسودان و بد اندیشان دوری کنید و راز دل را با آنان درمیان مگذار و دیگر اینکه اندکی صبر و مقاومت داشته باشد
2-   نیاز به سفارش این وآن نمی باشد برخدا توکل کن و سوره مبارکه الروم آیه های 3 تا 60 را با معنی و حضور قلب بخوان گشایش حاصل می شود
3-   شخصی با موی بلند وسینه و ابرو و قدی کوتاه با ناخن های نسبتاً بلند درصدد ضربه زدن است از او دوری کنید .
4- او خیلی شما را دوست دارد حیف است که موجب رنجش قلب او می شوید بدان که او درارش مبتدی و ناوارد است پس اگر کاری را انجام میدهد به علت ناپختگی و بی تجربگی اوست بهمین جهت به طور ناخود آگاه انجام می دهد سیاستمدارانه به او یاد دهید
5- بسیار طناز عشوه گر آداب دان و موقر هستید و خیلی میل دارید از شما تعریف کنند که حقیقتاً لیاقت تمجید هم دارید
6- مسافر می آید از گمشده اطلاع پیدامی کنید ازدواج و طلاق هر دو زود است ولی بیمار شفا می یابد و از او خبری دریافت می کنید
7- چرا به خود رنج می دهی و با خود درگیری داری ادامه این وضع موجب می شود که بر سر دو راهی قرار گیرید پس اگر دچار این وضع شدی فوراً با یکی از اقوام نزدیک مشورت کنید که تردید موجب نا امیدی است درحالی که تردید شما ابداً معنی ندارد این نیت عملی می گردد و سود سرشاری که فکرش را هم نمی کردی نصیب شما خواهد شد
8- بازنده : هنگامی که از دیگران بدرفتاری می بیند خشم و ناخشنودی خویش را بر زبان نمی آورد و زجر می کشد وبا انتقام گرفتن از خود شرایط بدتری را پدید می آورد اما برنده درچنین شرایطی آزادانه رنجش خود رابیان میکند و تخلیه احساس می کند سپس مساله را فراموش می کند.

لطفا شرح تفال را در ویدیو زیر تماشا کنید ...
با آموزش جذاب اوریگامی به کودک خود خلاقیت را در آنها شکوفا کنید و غزیزانتان را به ساخت کاردستیهای محبوب تشویق کنید ...
با آموزش جذاب اوریگامی دستمال سفره به کودک خود خلاقیت را در آنها شکوفا کنید وغزیزانتان را به ساخت کاردستیهای محبوب تشویق کنید و همزمان سفرهای مهمانی خود را زیباتر کنید ...
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

معانی لغات غزل
خلوت: تنها‌نشینی و در اصطلاح عرفا: دوری جستن از خواهشهای نفسانی و کثرت طعام و حشر و نشر با عوام وروی آوردن به قلت کلام و ذکر مداوم.
خلوت گزیده: عزلت نشین.
تماشا: تفرج، گردش کردن و به اطراف نگریستن.
به حاجتی: قسم به حاجتی، سوگند به نیازی.
خدا را: از برای خدا.
ارباب حاجت: صاحب حاجت، محتاج.
زبان سؤال نیست: یارای پرسیدن نیست، جرات تقاضا نداریم.
حضرت: بارگاه، درگاه، آستان.
کریم: بزرگوار، بخشنده، گشاده‌دست.
قصه: داستان و در اینجا کنایه از داستان‌پردازی به منظور احتجاج و دلیل حقانیت.
قصد: نیت، اراده، تصمیم.
رخت: لوازم معیشت، اثاثیه منزل.
ضمیر منیر دوست: دل روشن و آگاه و بیدار دوست.
بارمنت بردن: تحمل شنیدن بازگوییهای احسانی که در حق کسی شده است.
دست داد: فراهم شد.
مدعی: داعیه‌دار، کنایه از کسی که ادعای بی‌جا اقامه کند، مخالف خوان.
احباب: دوستان.
اعدا: دشمنان.
وظیفه: مقرری، جیره، مواجب
محاکا: حکایت کردن، بحث توأم با مجادله، گفتگو توأم با پرخاش.
معانی ابیات غزل
(۱) آن که به گوشه تنهایی پناه برده به تفرج نیازی ندارد و جایی که کوی دوست باشد چه نیازی به رفتن صحرا است؟
(۲) ای عزیز! به همان حاجتی که از خدای خود داری تو را سوگند می دهم که آخر یکبار هم شده از ما بپرس که چه نیازی داریم؟
(۳) ای پادشاه و سرور خوبان در آرزوی عنایت تو در تب و تابیم. از برای خدا از این گدای درگاه بپرس که آخر چه حاجتی داری؟
(۴) ما صاحب حاجتیم و جرأت تقاضا نداریم، مگر نه این است که در درگاه کریم احتیاجی به بازگویی درخواست نیست؟
(۵) اگر قصد کشتن ما را داری، نیازی به ذکر دلیل نیست. اثاث این خانه به تو تعلق دارد و یغماکردن آن ضرورتی ندارد.
(۶) ضمیر باطن دوست مانند جام جهان‌نما روشن و همه چیز بر دوست آشکار و مشهود است و لزومی به بازگویی خواسته‌ها نیست.
(۷) آن زمانی که از کشتیبان منت می‌کشیدم گذشت. اکنون گوهر به چنگ آمده و دیگر به دریا نیازی ندارم.
(۸) ای پرادعای بی‌مایه با تو کاری ندارم. جایی که دوست باشد به دشمن نیازی نیست.
(۹) ای دلداده مسکین در حالی که لبهای جان‌بخش یار از وظیفه و مقرری تو (بوسه) آگاهی دارد، دیگر درخواست آن چه معنی می‌دهد؟
(۱۰) حافظ! کوتاه بیا که هنر خود، خود را می‌شناساند و با مدعیان بی‌مایه بحث و مجادله ضرورتی ندارد.
شرح ابیات غزل
وزن غزل: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات
بحر غزل: مثمن اخرب مکفوف مقصور
۱- انتخاب ردیف و بار معنای آن کلمات درغزل، در اصل در بازگویی مقصود و موضوعی که شاعر مایل به مطرح کردن آن است جهت و دخالت تامه دارد.
۲- دقت در گله‌ها و شکایات بازگو شده در غزلهای حافظ بویژه آنها که مکرر به صورت محتلف ادا شده و پیدا کردن وجوه مشترک آنها ما را به حقایقی آشنا می‌سازد.
۳- بعضی از کلمات در واقع کلید و مفتاح باطنی خواسته و تقاضای شاعرند و همیشه در غزلها و در ایهامات، دست کم یکبار در محل مناسبی که کلام پرورده شده، به طور مناسب در جای نشسته و به چشم می‌خورد. پیدا کردن و درک معنای آن سبب کشف و درک هدف اصلی شاعر در سرودن آن غزل می‌شود.
۴- گاه ممکن است هیچکدام از این نکات ذکر شده برای ما مشکل‌گشا نباشد و این در مواردی است که شاعر بیش از حد لازم مفاد و معانی ابیات خود را محافظه کارانه سروده و مجال نفوذ در اندیشه شاعر را نمی‌دهد.
به نظر می‌رسد این غزل در زمان شاه شجاع و به هنگام تنگدستی ویا توقع ازدیاد وظیفه و اینکه درخواست مکرر او جامه عمل به خود نپوشیده و در نتیجه در اثر توقع شدید شاعر منجر به گوشه‌گیری او از مرکز قدرت در زمانی محدود شده است سروده شده باشد.
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالیان

غزل به قلم علامه قزوینی :

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
جانا به حاجتی که تو را هست با خدا
کآخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است
ای پادشاه حسن خدا را بسوختیم
آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است
ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست
در حضرت کریم تمنا چه حاجت است
محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست
چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است
جام جهان نماست ضمیر منیر دوست
اظهار احتیاج خود آن جا چه حاجت است
آن شد که بار منت ملاح بردمی
گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است
ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست
احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است
ای عاشق گدا چو لب روح بخش یار
می‌داندت وظیفه تقاضا چه حاجت است
حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود
با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است

















غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است ؟  چون وی دوست هست به صحرا چه حاجت است
جانا به حاجتی ه ترا هست با خدای       کاخردمی بپرس که ما را چه حاجت است
ای پادشاه حسن خدارابسوختیم       آخر سوال کن که گدارا چه جاجت ااست
ارباب حاجتیم و زبان سوال نیست    درحضرت کریم تمنا چه حاجت است  
جام جهان نماست ضمیر منیر دوست    اظهار احتیاج خود آنجا چه حاجت است
آن شد که بار منت ملاح بردمی       گوهر چودست داد به دریا چه حاجت است
ای عاشق گدا چولب روح بخش یار     می داندت وظیفه تقاضا چه جاجت است
ای مدعی برو که مرا با توکارنیست       احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است
حافظ تو ختم ن که هنر خود عیان شود     با مدعی نزاع و محا کا چه حاجت است  

غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####

۴ نظر: