صلاح کار کجا و من خراب کجا ؟ ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا ؟
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوی را سماع و عظ کجا نقمه رباب کجا؟
دلم از صومعه بگرفت و خرقه سالوس کجاست دیرمغان و شراب ناب کجا؟
بشد که یادخوشش باد روزگار وصال خودآن کرشمه جارفت و آن عتاب کجا ؟
زروی دوست دل دشمنان چه دریابد چراغ مرده جا شمع آفتاب کجا ؟
مبینبه سیب زنخدان که جاده در راه است کجا همی روی ای دل بدین شتاب کجا؟
چو کحل بینش ماخاک استان شماست کجا رویم بقرماازین جناب کجا ؟
قرارو خواب زحافظ طمع مدار ای دوست قرار چیست صبوری کدام خواب کجا؟
توضیحات :
صومعه (عبادتگاه ) اصلاح کار (عمل نیک = صلاح یار = یار اصلاح طلب ) خراب (مست ) خرقه سالوس (لباس ریا) بشد روزگار وصال (روزگار وصال رفت = تمام شد ) ش درخوشش (مرجع آن روزگار وصال = یادش گرامی باد ) عتاب (سرزنش ) چراغ (پاره آتش ) کحل (سرمه ) بینش (دیدن ) جناب (حیاط خانه = درگاه ) سیب زنخدان (گودی چانه ) خرقه (لباس درویشان ) رباب (نام سازی است ) مرده (خاموش ) شمعآفتاب (خورشید ) طمع مدار (امید مدار ) مفهوم بیت آخر ( ای جانان از حافظ توقع صبر و قرار و خواب نداشته باش زیرااینها درمقام صبر است و درمقام عشق مفهومی ندارندو عاشق از اینها برکنار است )
نتیجه تفال :
1- مصلحت طلبی و سود جویی فردی را کنار بگذارو مصممانه و بدون تردید وارد عمل شو و با توکل به خدا انجام بده که حتماً پیروز می شوی
2- نشست و برخاست با شما لذت آور است زیرا دلی پاک و قلبی مهربان و روحی با صفا درای و درمورد همه مردم خیرخواهنه فکر می کنی و از ریا و تزویر مرد مرنج می بری به شما توصیه می کنم توجهی به سخنان دیگران که حسود هستند مکن بلکه با نزدیکترین فرد مشورت کن و آنگاه دست به اقدام بزن که شاهد موفقیت و پیروزی درچندقدمی شماست
3- حافظ دربیت چهارم شما رانصیحت میکند که ایام وصال گذشت یادش گرامی و بخیر باد ناز و شیوه معشوقانه یار و محبوب چه شده است درشت خویی و سرزنش وی کجاست که خواستار آنم درحقیقت حافظ به شما می گوید یادگذشته فایده ای ندارد به فکر حال و اقدام درتصاحب قلب اوباش که شما دراین کار استاد استادان هستید
4- از ریاکاران هراس و ترسی نداشته باشید بلکه دونفر از دوستان و آشنایان که دارای قدی بلند و گیسوانی کوتاه ورنگ کرده هستند به شما حسادت می ورزند از آنها برحذر باشید و به سخنان آنها گوش ندهید .
5- به پدر و مادر هرچه می تواني مهربانی کن نذری برای اینکارخیر انجام بده وسوره مبارکه النبا را از آیه 1 تا 20 را با حضور قلب بخوان
6- اجرای این نیت قدری وقت می برد ولی باصبر وتوکل برخدا حتمی است و جای نگرانی نیست
7- بدانکه : برنده هنگامی که می بیند راهی را که درپیش گرفته با مسیر زندگانی او سازگار نیست هراسی از ترک کردن آن ندارد اما بازنده نیمه راهی را درپیش گرفته و به آن ادامه می دهد و اهمیتی نمی دهد که به کجا ختم می شود
8- بیت دوم غزل چه زیبا به شمار میگوید : پارسایی و پرهیزگاری زاهدان با وارستگی و قلندری نسبتی و پیوندی ندارد میان شنیدن پند واعظ و گوش دادن به آواز موسیقی فرق بسیار است از طنازی و ملاحت خود برای زندگی بهتر و مهر و محبت به دیگران بهره بگبر نه آزار دیگران زیرا شما انسان موفقی هستید
9- از پیش آمد ناگوار قبلی نارحت نباشید زیرا شکست پل پیروزی است بنا براین به زودی به خواسته خود خواهید رسید و از وسواس و تردید دست بردارید .
لطفا شرح تفال را در ویدیو زیر تماشا کنید ...
با آموزش جذاب اوریگامی به کودک خود خلاقیت را در آنها شکوفا کنید و غزیزانتان را به ساخت کاردستیهای محبوب تشویق کنید ...
با آموزش جذاب اوریگامی دستمال سفره به کودک خود خلاقیت را در آنها شکوفا کنید وغزیزانتان را به ساخت کاردستیهای محبوب تشویق کنید و همزمان سفرهای مهمانی خود را زیباتر کنید ...
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :
شرح غزل :
وزنغزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
۱ مصلحت اندیشی در کار و زندگی کجا و من خراب بی سامان کجا؛ ببین میان این دو راه و روش چقدرفاصله وجود دارد.
واو در مصراع اول افاده معنی دوری و ناسازگاری میکند. یعنی من با صلاح کار فاصله دارم. غیاثالغات این واو را واو استعباد نامیده است.
خراب: فاسد و گناهکار و گاهی آن را در معنی مست و لایعقل آورده است.
میگوید مصلحت اندیشی در کارهای زندگی نیاز به حزم و دوراندیشی دارد و من که رند و بی پروا هستم، از صلاح اندیشی به دورم. میان روش زندگی من با مصلحت اندیشی فاصله بسیار است.
۲ از خانقاه و خرقه نیرنگ و ریا دلگیر شدم؛ دیر مغان و شراب ناب کجاست.
صومعه: در اصل عبادتگاه عیسویان است که در بالای کوه و تپه واقع شده باشد. معادل دیر؛ و سپس در ادبیات فارسی در معنی خانقاه آمده است و در بیت مراد همین معنی اخیر است. برای خود کلمه دیر نیز چنین خلط و اشتباهی پیش آمده است. چنانکه غالباً به عنوان معبد زردشتیان به صورت دیر مغان میآید، حال آنکه دیر اصلاً معبد نصاری است.
سالوس: چرب زبان؛ چرب زبانی، ریاکاری
و معنی اینکه از خانقاه و پوشیدن خرقهای که با ریا و نیرنگ ملازمه دارد ملول شدم. معبد مغان زردشتی و شراب ناب کجاست.
همچنانکه صومعه با خرقه تزویر ملازمه دارد؛ دیر مغان نیز با شراب ملازمه دارد. زیرا رسم زردشتیان است که در معابد خود شراب بریزند و بنوشند و مغان و موبدان مباشر امرند.
۳ تقوی و پرهیزگاری با عوالم بی پروایی چه مشابهتی دارد؛ شنیدن واعظ کجا و شنیدن آوای رباب کجا.
کلمه رند در حافظ بسیار آمده و میتوان گفت که از کلمات کلیدی است. مجموعاً باید گفت رند را به کسی اطلاق میکنند که زیرک، لاابالی، بی قید به آداب و رسوم عمومی و اجتماعی باشد. کسی که بیتوجه به جو ومحیط حداکثر بهره را از حیات گذرا برگیرد.
سماع: « در لغت به معنی شنیدن است. چنانکه گویند سماع حدیث، سماع قرآن. اما در اصطلاح صوفیه عبارتست از آواز خوش و آهنگ دل انگیز و بطور مطلق قول و غزل . آنچه ما امروز از آن به موسیقی تعبیر میکنیم.»[۱] شاعر با توجه به دو معنی مذکور کلمه سماع را طوری به کاربرده که طنزی در بر دارد. یعنی از سماع وعظ ما را به یاد معنی دیگر سماع که موسیقی است میاندازد و بلافاصله نغمه رباب
را میآورد و به آن سو توجه میدهد.
نغمه: صدای خوش، لحن یا آواز.
رَباب: در تداول رُباب، سازی است رشته ای که با کمانه (آرشه) تواخته میشود و یکی از انواع آن کمانچه است. صورت تکامل یافته آن ویلن امروزی است.
خلاصه معنی بیت این که عوالم رندی و بی پروایی با عوالم تقوی و پرهیزگاری قابل تلفیق نیست و نسبت این دو به یکدیگر مثل نسبت شنیدن موعظه است با شنیدن موسیقی.
۴ دل دشمنان از روی دوست چه درک میکند؛ میان چراغ مرده و شمع درخشان آفتاب فرق بسیار است.
میگوید دل دشمن بر اثر کینه تیره است، نمیتواند از روی درخشان دوست چیزی درک کند و به فیضی برسد. قیاس میان این دو، مثل قیاس میان چراغ خاموش و شمع روشن آفتاب است – دل دشمن شمع مرده و روی دوست آفتاب درخشان است.
۵ وقتی خاک آستان در خانه شما سرمه چشم ماست؛ بفرمایید از این آستان کجا برویم.
کحل: کوبیده سنگ سیاه رنگی است که برای تقویت به چشم میکشیدهاند. سرمه.
بینش: رویت و در بیت به معنای چشم آمده است.
جناب: درگاه ، آستان.
میگوید وقتی خاک آستان در خانه شما برای ما خاصیت سرمه را دارد و سبب تقویت بینایی ما میشود، از در خانه شما به کحا برویم. ناگزیر سر بر آستانه در خانه شما میگذاریم تا آن خاک در چشم ما برود.
۶ به سیب زنخدان نگاه مکن و مراقب باش که در این راه چاه وجود دارد؛ ای دل من با این شتاب کجا میروی.
زنخدان یا زنخ: چانه: سیب زنخدان: چانهی زیبا مثل سیب. چاه زنخدان: گودی میان لب زیرین و چانه.
تکرار کجا در مصراع دوم برای اظهار شگفتی است.
میگوید وقتی به سوی سیب زنخدان معشوق میروی توجه داشته باش در چاه زنخدان نیفتی؛ و مقصود اینکه هنگامی که متوجه زیبایی معشوق هستی از آفات و گرفتاریهای راه عشق غافل مباش.
۷ روزگار وصال، که آرزو دارم همیشه به خوبی از او یاد شود، گذشت. آن ناز و کرشمه معشوق و آن عتاب و تندی کجاست.
میگوید روزگار وصال که ذکر خیرش برقرار بماند، گذشت؛ آن عوالم که گاهی ناز و کرشمه و گاهی برخورد و تندی میان ما و محبوب بود، کجا رفت.
سودی تذکر اکید داده که «یاد» بدون اضافه به «خوش» خوانده شود و در این صورت معنی این میشود که یاد بر روزگار وصال خوش باد، که معنی درستی ندارد. اما «یادِ خوشش باد» را ذکر خیرش برقرار باد معنی میکنیم.
۸ ای دوست آرام و خواب از حافظ توقع مدار؛ قرار چیست، صبر و تحمل چه چیز است و خواب کجاست.
و بدین ترتیب غزل که با اظهار بی پروایی نسبت به صلاح کارِمن خراب آغاز میشود، در سرگشتگی و بیقراری پایان میپذیرد.
—————————————————————————–
[۱] . رجایی … فرهنگ اشعار حافظ … ص ۱۷۹٫
۱ مصلحت اندیشی در کار و زندگی کجا و من خراب بی سامان کجا؛ ببین میان این دو راه و روش چقدرفاصله وجود دارد.
واو در مصراع اول افاده معنی دوری و ناسازگاری میکند. یعنی من با صلاح کار فاصله دارم. غیاثالغات این واو را واو استعباد نامیده است.
خراب: فاسد و گناهکار و گاهی آن را در معنی مست و لایعقل آورده است.
میگوید مصلحت اندیشی در کارهای زندگی نیاز به حزم و دوراندیشی دارد و من که رند و بی پروا هستم، از صلاح اندیشی به دورم. میان روش زندگی من با مصلحت اندیشی فاصله بسیار است.
۲ از خانقاه و خرقه نیرنگ و ریا دلگیر شدم؛ دیر مغان و شراب ناب کجاست.
صومعه: در اصل عبادتگاه عیسویان است که در بالای کوه و تپه واقع شده باشد. معادل دیر؛ و سپس در ادبیات فارسی در معنی خانقاه آمده است و در بیت مراد همین معنی اخیر است. برای خود کلمه دیر نیز چنین خلط و اشتباهی پیش آمده است. چنانکه غالباً به عنوان معبد زردشتیان به صورت دیر مغان میآید، حال آنکه دیر اصلاً معبد نصاری است.
سالوس: چرب زبان؛ چرب زبانی، ریاکاری
و معنی اینکه از خانقاه و پوشیدن خرقهای که با ریا و نیرنگ ملازمه دارد ملول شدم. معبد مغان زردشتی و شراب ناب کجاست.
همچنانکه صومعه با خرقه تزویر ملازمه دارد؛ دیر مغان نیز با شراب ملازمه دارد. زیرا رسم زردشتیان است که در معابد خود شراب بریزند و بنوشند و مغان و موبدان مباشر امرند.
۳ تقوی و پرهیزگاری با عوالم بی پروایی چه مشابهتی دارد؛ شنیدن واعظ کجا و شنیدن آوای رباب کجا.
کلمه رند در حافظ بسیار آمده و میتوان گفت که از کلمات کلیدی است. مجموعاً باید گفت رند را به کسی اطلاق میکنند که زیرک، لاابالی، بی قید به آداب و رسوم عمومی و اجتماعی باشد. کسی که بیتوجه به جو ومحیط حداکثر بهره را از حیات گذرا برگیرد.
سماع: « در لغت به معنی شنیدن است. چنانکه گویند سماع حدیث، سماع قرآن. اما در اصطلاح صوفیه عبارتست از آواز خوش و آهنگ دل انگیز و بطور مطلق قول و غزل . آنچه ما امروز از آن به موسیقی تعبیر میکنیم.»[۱] شاعر با توجه به دو معنی مذکور کلمه سماع را طوری به کاربرده که طنزی در بر دارد. یعنی از سماع وعظ ما را به یاد معنی دیگر سماع که موسیقی است میاندازد و بلافاصله نغمه رباب
را میآورد و به آن سو توجه میدهد.
نغمه: صدای خوش، لحن یا آواز.
رَباب: در تداول رُباب، سازی است رشته ای که با کمانه (آرشه) تواخته میشود و یکی از انواع آن کمانچه است. صورت تکامل یافته آن ویلن امروزی است.
خلاصه معنی بیت این که عوالم رندی و بی پروایی با عوالم تقوی و پرهیزگاری قابل تلفیق نیست و نسبت این دو به یکدیگر مثل نسبت شنیدن موعظه است با شنیدن موسیقی.
۴ دل دشمنان از روی دوست چه درک میکند؛ میان چراغ مرده و شمع درخشان آفتاب فرق بسیار است.
میگوید دل دشمن بر اثر کینه تیره است، نمیتواند از روی درخشان دوست چیزی درک کند و به فیضی برسد. قیاس میان این دو، مثل قیاس میان چراغ خاموش و شمع روشن آفتاب است – دل دشمن شمع مرده و روی دوست آفتاب درخشان است.
۵ وقتی خاک آستان در خانه شما سرمه چشم ماست؛ بفرمایید از این آستان کجا برویم.
کحل: کوبیده سنگ سیاه رنگی است که برای تقویت به چشم میکشیدهاند. سرمه.
بینش: رویت و در بیت به معنای چشم آمده است.
جناب: درگاه ، آستان.
میگوید وقتی خاک آستان در خانه شما برای ما خاصیت سرمه را دارد و سبب تقویت بینایی ما میشود، از در خانه شما به کحا برویم. ناگزیر سر بر آستانه در خانه شما میگذاریم تا آن خاک در چشم ما برود.
۶ به سیب زنخدان نگاه مکن و مراقب باش که در این راه چاه وجود دارد؛ ای دل من با این شتاب کجا میروی.
زنخدان یا زنخ: چانه: سیب زنخدان: چانهی زیبا مثل سیب. چاه زنخدان: گودی میان لب زیرین و چانه.
تکرار کجا در مصراع دوم برای اظهار شگفتی است.
میگوید وقتی به سوی سیب زنخدان معشوق میروی توجه داشته باش در چاه زنخدان نیفتی؛ و مقصود اینکه هنگامی که متوجه زیبایی معشوق هستی از آفات و گرفتاریهای راه عشق غافل مباش.
۷ روزگار وصال، که آرزو دارم همیشه به خوبی از او یاد شود، گذشت. آن ناز و کرشمه معشوق و آن عتاب و تندی کجاست.
میگوید روزگار وصال که ذکر خیرش برقرار بماند، گذشت؛ آن عوالم که گاهی ناز و کرشمه و گاهی برخورد و تندی میان ما و محبوب بود، کجا رفت.
سودی تذکر اکید داده که «یاد» بدون اضافه به «خوش» خوانده شود و در این صورت معنی این میشود که یاد بر روزگار وصال خوش باد، که معنی درستی ندارد. اما «یادِ خوشش باد» را ذکر خیرش برقرار باد معنی میکنیم.
۸ ای دوست آرام و خواب از حافظ توقع مدار؛ قرار چیست، صبر و تحمل چه چیز است و خواب کجاست.
و بدین ترتیب غزل که با اظهار بی پروایی نسبت به صلاح کارِمن خراب آغاز میشود، در سرگشتگی و بیقراری پایان میپذیرد.
—————————————————————————–
[۱] . رجایی … فرهنگ اشعار حافظ … ص ۱۷۹٫
غزل به قلم علامه قزوینی :
صلاح کار کجا و من خراب کجا
ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا
ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد
چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا
چو کحل بینش ما خاک آستان شماست
کجا رویم بفرما از این جناب کجا
مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است
کجا همیروی ای دل بدین شتاب کجا
بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا
غزل به قلم شاملو :
صلاح کار کجا و من خراب کجا؟ -
بین تفاوت ره، کز کجاست تا به کجا!
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را؟ -
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا!
ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد؟ -
چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا!
دلم ز صومعه بگرفت و خلوت ناموس،
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا؟
□
بشد – که یاد خوشش باد روزگار وصال!
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا؟
مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است -
کجا همی روی ای دل بدین شتاب، کجا؟
چو کحل بینش ما خاک آستان شماست
کجا رویم بفرما از این جناب، کجا؟
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دل
قرار چیست؟ صبوری کدام؟ خواب کجا؟
بین تفاوت ره، کز کجاست تا به کجا!
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را؟ -
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا!
ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد؟ -
چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا!
دلم ز صومعه بگرفت و خلوت ناموس،
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا؟
□
بشد – که یاد خوشش باد روزگار وصال!
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا؟
مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است -
کجا همی روی ای دل بدین شتاب، کجا؟
چو کحل بینش ما خاک آستان شماست
کجا رویم بفرما از این جناب، کجا؟
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دل
قرار چیست؟ صبوری کدام؟ خواب کجا؟
غزل به قلم الهی قمشه ای :
صلاح کار کجا و من خراب کجا
ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا
ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد
چراغ مرده کجا، شمع آفتاب کجا
مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است
کجا همیروی ای دل بدین شتاب کجا
چو کحل بینش ما خاک آستان شماست
کجا رویم بفرما از این جناب کجا
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا
غزل به قلم عطاری کرمانی :
صلاح کار کجا و من خراب کجا ؟ ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا ؟
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوی را سماع و عظ کجا نقمه رباب کجا؟
دلم از صومعه بگرفت و خرقه سالوس کجاست دیرمغان و شراب ناب کجا؟
بشد که یادخوشش باد روزگار وصال خودآن کرشمه جارفت و آن عتاب کجا ؟
زروی دوست دل دشمنان چه دریابد چراغ مرده جا شمع آفتاب کجا ؟
مبینبه سیب زنخدان که جاده در راه است کجا همی روی ای دل بدین شتاب کجا؟
چو کحل بینش ماخاک استان شماست کجا رویم بقرماازین جناب کجا ؟
قرارو خواب زحافظ طمع مدار ای دوست قرار چیست صبوری کدام خواب کجا؟
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوی را سماع و عظ کجا نقمه رباب کجا؟
دلم از صومعه بگرفت و خرقه سالوس کجاست دیرمغان و شراب ناب کجا؟
بشد که یادخوشش باد روزگار وصال خودآن کرشمه جارفت و آن عتاب کجا ؟
زروی دوست دل دشمنان چه دریابد چراغ مرده جا شمع آفتاب کجا ؟
مبینبه سیب زنخدان که جاده در راه است کجا همی روی ای دل بدین شتاب کجا؟
چو کحل بینش ماخاک استان شماست کجا رویم بقرماازین جناب کجا ؟
قرارو خواب زحافظ طمع مدار ای دوست قرار چیست صبوری کدام خواب کجا؟
غزل را بشنوید :
#####
کلیپ های مرتبت با غزل :
#####
#####
#####
سلام من هر وقت فال می گیرم میگه کسی با قد کواته با تو بده گاهی میگه قد بلند گاهی سفید گاهی .......... یعنی همه با من بدن
پاسخحذفمن هروقت فال میگیرم خبر عشقم را درست به من میده از این تریق دلم خوش است 😢😢😭💔😢
پاسخحذف