با عضویت در کانال یوتیوب حافظ دیوان از ما حمایت فرمایید :: اینستاگرام :: کانال یوتیوب حافظ دیوان ::
غزلیات حافظ به ترتیب رَوی ( آخرین حرف اصلی قافیه یا ردیف ) :
  الف  |  ب  |  ت  |  ث  |  ج  |  ح  |  خ  |  د  |  ر  |  ز  |  س  |  ش  |  ع  |  غ  |  ف  |  ق  |  ک  |  ل  |  م  |  ن  |  و  |  ه  |  ی | برچسب ها

۱۳۹۳ شهریور ۱۶, یکشنبه

چنگ و عود - دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌کنند - غزل 200- 169

169- چنگ و عود
دانی که چنگ و عود چه نقریر می کنند ؟   پنهان خورید باده که تعزیر می کنند
گویند رمز عشق مگویید و مشنوید     مشکل حکا یتیست که تقریر می کنند
ناموس عشق و رونق عشاق می برند     منع جوان و سرزنش پیر می کنند
ما از برون در شده مغرور صد فریب   تا خود درون پرده چه تدبیر می کنند
تشویش وقت پیر مغان می دهند باز     این سالکان نگر که چه پیر می کنند
صد ملک دل به نیم نظر می توان خرید       خوبان درین معامله تقصیر می کنند
قومی به جد و جهد نادند وصل دوست   قومی دگر حواله به تقدیر می کنند
فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر   کاین کارخانه ایست ه تغییر می کنند
می ده که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب     چون نیک بنگری همه تزویر می کنند


توضیحات :
تقریر ( بیان 9 چنگ و عود ( رباب و آلات موسیقی ) تعزیر ( ادب کردن = اجرای قانون شرع ) ناموس عشق ( آبروی عشق ) فی الجمله ( یاری ) تقصیر ( کوتاهی = گناه ) ثبات ( پایداری ) دهر 0 روزگار ) مفتی ( فتوا دهنده ) محتسب ( داروغه ) تزویر ( ریا ) معنی بیت 3(ای زهد فروشان ریاکار آبروی عاشقان را به باد ندهید و به خرده گیری از جوان و پیر نپردازید ) معنی بیت 4( ما از خارج دربه صدگونه مکر نفس فریفته شده ایم و خود نمی دانیم که کارفرمایان قضا در اندرون این سرا پرده چگونه درباره این کارها فکر می کنند و چه ها می کنند

نتیجه تفال :
1-   راز دل خود را با هرکسی درمیان مگذار و قدری خوددار و متفکر باش که حسودان به زندگی شما حسادت می ورزند
2-   شخصی بلند قد جو گندمی سیاه چرده و باریک میان قصد فریب دارد فوری از او دور شوید و از افراد سیگاری و افیونی جداً برحذر باشید که آنها قصد فریب دارند
3- لطفا ادامه شرح تفال را در ویدیو زیر تماشا کنید ...
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

معاني لغات 200

چنگ:ساز سر خميده با تارهاي متعدّد ابريشمي، وروده يي و فلز از اختراعات ايرانيان قديم كه با انگشتان هر دوست مي نواختند.

 عود: ساز زهي به شكل بربط كه سر آن به پشت خم شده و خوش نواز ترين وسايل طرب است و كاسه آن از پوست پوشيده است ، (عود) عربي و نام فارسي آن (رود) است.

 تقرير كردن: بيان كردن.

تعزي‍ز:تأديب ، با زدن تازيانه ريسماني كمتر از حد شرعي يا زدن تعدادي تازيانه بر حسب حكم حاكم شرع براي موارد خلافي  كه حد قطعي آن مورد اتفاق علماء نيست.

ناموس:1- حرمت، شرف و آبرو ، عزت 2- فريب وزرق.

رونق:رواج، جلوه گرمي بازار.

تكفير: به بي دينينسبت دادن ، به كفر منسوب كردن، كسي را كافر خواندن و شرب خمر مي تواند  سبب تكفير كسي شود.

منع:بازداشتن ، نهي از منكر ، جلوي كاري يا چيزي را سدّ كردن.

رمز:سِرّ ، نشاني پنهان  و پوشيده.

مغرور:فريفته ، گول خورده.

 تدبير كردن:انديشيدن ، راه چاره را پيدا كردن.

 تشويش: پريشاني ، آشفتگي.

نظر:نگاه ، نگاهي از سر لطف.

 تقصير: كوتاهي كردن.

به جدو جهد نهادند:بر پايه كوشش قرار دادند.

تقدير:سرنوشت ازلي ، مشيت الهي.

 في الجمله‌:باري، به هر صورت، مختصر كلام اينكه.

تغيير مي كنند:تغيير مي دهند.

مفتي:فتوا دهنده در امور شرعي.

تزوير: ريا كاري ، نيرنگ.

معاني ابيات غزل(200)

(1) مي داني كه آواز چنگ و عود چه مي گويند  ؟ (مي گويند) پنهاني  شراب بنوشيد كه ( زاهدانريايي) شرابخوار را تعريز مي كنند.

 (2)  ( مي گويند كه زاهدان ريايي ) شرف و آبروي  عاشقان را مي برند و به خرده گيري جوانان و سرزنش پيران مي پردازند.

(3) مي گويند از گفت و شنودرباره سر عشق بپرهيزيد  و اين پيشنهاد مشكلي است  كه بيان مي دارند.

 (4) ما از بيرون در گول پندارها ووعده هاي واهي را خورده  ونمي دانيم در درون سراپرده دربارة ما چه مي انديشند .

 (5) این سالکان و رهروان  مبتدی  را بنگر که چگونه وقت پیر مغان را هدر داده  و با پیر طریقت چگونه رفتار می کنند .

 (6) صد كشور  دل را مي توان با نيم نگاه  لطف آميز  خريداري كرد. خوبرويان در اين معامله كوتاهي مي كنند.

 (7)  گروهي وصال يار را وابسته به سعي و كوشش خود و گروهي ديگر آن را به مشيت الهي وا مي گذارند.

 (8 ) مختصر كلام  اينكه بر ثابت ماندن روزگار پشت گرم مباش ، زيرا دنيا به مانند كار گاهي  است  كه پيوسته روش آن را تغيير مي دهند.

 (9) شراب بنوش كه چون نيك بنگري شيخ و حافظ و فقيه و محتسب همه اهل تزوير  و ريا كاري اند.

شرح ابيات غزل( 191)

وزن غزل: مفعول فاعلات مفاعيل فاعلات

بحر غزل : مضارع  مثمن  اخرب  مكفوف مقصور

در سالهای آخر حکومت شاه شجاع فشار متولّیان شریعت بر دربار او زیاد شد و او را در اجرای دستورات شرع کاهل و خود نیز از جاده تقوا به دور بود به انتقاد گرفتند و در نتیجه با تهمیدات تورانشاه مقرر گردید که او نیز مانند پدر ظواهر شرع را رعایت و از عیش ونوشهای شبانه بپرهیزد، به این سبب دستور داده شد که در میخانه را ببندند و نسبت به متجاهرین به فسق و شرابخواران حد شرعی و تعزیرات اجرا گردد . این تغییر رویه چندان مطابق میل حافظ وارسته نبود و این غزل عکس العمل شاعر به سیاست جدید حکومت شاه شجاع است.

شاعر در مطلع غزل خود مضمون ظریفی را پیاده می کند و می فرماید چنگ و عود از راه دلسوزی می گویند اگر مایلید شراب بنوشید بی سرو صدای سازو آواز و در پنهانی بنوشید زیرا محتسب و مأمورین شما را گرفته و در حق شما تعزیرات شرعی اجرا می کنند. دربارة کلمه تعزیر و تکفیر در این بیت عقاید مختلفی در میان حافظ شناسان با دلایل مختلف وجود دارد که همه نوشته و منتشر شده است .لیکن باید گفت که به موجب دستور شریعت کسی که شراب نوشیده کافر نمی شود بلکه اگر شخصاً در زمان هوشیاری اقرار به مسکرات کرده باشد و یا اینکه دو شاهد عادل بر شرابخواری او گواهی دهند حداکثر تا هشتاد ضربه حکم تعزیر دربارة او اجرا می شود و حافظ در مطلع غزل خود دستور احتیاط را از زبان چنگ و عود اعلام و می گوید در پنهانی شراب بنوشید تا شاهدی نباشد که در این باره شهادت داده و شما را تعزیر کنند.

شاعر در بیت چهارم و به دنبال مطلب بالا می فرماید : مفتی های دین می گویند اصلاً از عشق و عاشقی صحبتی به میان نیاورید و حرفش را هم نزنید چه رسد به اینکه عاشق شوید و در بیت سوم می گوید این مفتیان، آبروی هر چه عشق و عاشقی را می برند و پیر و جوان را با منع و سرزنش از این کار باز می دارند.

شاعر در بیت پنجم با زبان ایهام گوشه یی به شاه شجاع می زند و می گوید ما از دور گول ظاهر سازی و فریبکاری را می خوریم و نمی دانیم مقصود واقعی آنها چیستو خودشان در پشت پرده سیاست چه حیله وتدبیری دارند؟

و در بیت ششم می گوید: شاه شجاع و ناصحان او به منزله افراد ناشی و سالکان تازه کاری هستند که خیال پیر مغان را پریشان می کنند

و در بیت هفتم می گوید در جایی که می توان با حسن خلق و مردمداری خلق الناس را با خود موافق و همراه کرد (خوبان) یعنی شاه شجاع و اطرافیانش در این باره قصور می ورزند و ناشیانه دست به سخت گیریهای محتسبانه می زنند.

شاعر در هشتم و نهم غزل به تشریح این مطلب می پردازد که عقیده های مردم برای مملکت داری متفاوت است بعضی سخت گیری و مراقبت را عامل توفیق و برخی مشیت الهی و سرنوشت محتوم را مؤثر می دانند. علی اَیُّ حال هر چه باشد این نکته مسلم است که دنیا هر روز در حال تغییر و تحول است و برآن اعتمادی نیست.

شاعر نتیجه و نظر قطعی خود را در مقطع غزل چنین بیان می دارد که می بنوش که از شاه گرفته تا مأمورین و مفتی ها و محتسب همه اهل ریا و فریبکاری اند.

این غزل یک تابلو روشن و واضحی از عقیده باطنی این شاعر دل آگاه و عارف جهان بین و واقف به حکمت شریعت و سالک راه طریقت است.

(شرح جلالی بر حافظ / دکتر عبدالحسین جلالیان)


غزل به قلم علامه قزوینی :

دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌کنند پنهان خورید باده که تعزیر می‌کنند
ناموس عشق و رونق عشاق می‌برند عیب جوان و سرزنش پیر می‌کنند
جز قلب تیره هیچ نشد حاصل و هنوز باطل در این خیال که اکسیر می‌کنند
گویند رمز عشق مگویید و مشنوید مشکل حکایتیست که تقریر می‌کنند
ما از برون در شده مغرور صد فریب تا خود درون پرده چه تدبیر می‌کنند
تشویش وقت پیر مغان می‌دهند باز این سالکان نگر که چه با پیر می‌کنند
صد ملک دل به نیم نظر می‌توان خرید خوبان در این معامله تقصیر می‌کنند
قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست قومی دگر حواله به تقدیر می‌کنند
فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر کاین کارخانه‌ایست که تغییر می‌کنند
می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب چون نیک بنگری همه تزویر می‌کنند


غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

دانی که چنگ و عود چه نقریر می کنند ؟   پنهان خورید باده که تعزیر می کنند
گویند رمز عشق مگویید و مشنوید     مشکل حکا یتیست که تقریر می کنند
ناموس عشق و رونق عشاق می برند     منع جوان و سرزنش پیر می کنند
ما از برون در شده مغرور صد فریب   تا خود درون پرده چه تدبیر می کنند
تشویش وقت پیر مغان می دهند باز     این سالکان نگر که چه پیر می کنند
صد ملک دل به نیم نظر می توان خرید       خوبان درین معامله تقصیر می کنند
قومی به جد و جهد نادند وصل دوست   قومی دگر حواله به تقدیر می کنند
فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر   کاین کارخانه ایست ه تغییر می کنند
می ده که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب     چون نیک بنگری همه تزویر می کنند


غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر