با عضویت در کانال یوتیوب حافظ دیوان از ما حمایت فرمایید :: اینستاگرام :: کانال یوتیوب حافظ دیوان ::
غزلیات حافظ به ترتیب رَوی ( آخرین حرف اصلی قافیه یا ردیف ) :
  الف  |  ب  |  ت  |  ث  |  ج  |  ح  |  خ  |  د  |  ر  |  ز  |  س  |  ش  |  ع  |  غ  |  ف  |  ق  |  ک  |  ل  |  م  |  ن  |  و  |  ه  |  ی | برچسب ها

۱۳۹۳ شهریور ۲۰, پنجشنبه

نرگس مست - صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد - غزل 105 - 223

223- نرگس مست
صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد   ورنه اندیشه این کار فراموشش باد
آنکه یک جرعه می از دست تواند دادن       دست با شاهد مقصود در آغوشش باد
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت     آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد
شاه ترکان سخن مدعیان می شنود       شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد
چشمم از آینه داران خط و خالش گشت   لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد
گرچه از کبر سخن بامن درویش نگفت   جان فدای شکری پسته خاموشش باد
نرگس مست نوازش کن مردم دارش   خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد
به غلامی تو مشهور جهان شد حافظ     حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد


توضیحات :
صوفی ( درویش سالک ) به اندازه ( به اندازه تاب وتوان 9 نوشش باد ( فعل دعایی یعنی گوارای او باشد ) اندیشه ( فکر سیر و سلوک ) شاهد ( معشوق زیبا ) صنع ( آفرینش ) قلم صنع ( خامه هستی ) مظلمه ( دادخواهی ) مدعیان ( دشمنان سخن چینان ) کبر ( غرور ) شکرین پسته خاموش ( دهان نوشین محبوب ) نرگس مست ( چشم خمار محبوب ) غلامی ( چاکری ) حلقه بندگی ( غلام زرخرید ) معنی بیت 3( پیر روشن ضمیر ماگفت خط و اشتباه در کارگاه هستی صادر نشده است افرین بر دیده پاک بین مرشد ما باد که خطای مرید را فهمید و هدایتش کرد ) معنی بیت 4( پادشاه ترکستان افراسیاب به گفتار دشمنان و سخن چینان گوش می دهد و کشتن ساوش بی گناه را جایز می شمرد از دادخواهی خون سیاوش که به ستم ریخته شده باید شرم و حیا کند ضمناً دراین بیت گویند مراد از شاه ترکان اهل عرفان و افراسیاب نفس و مدعیان همان خواهش های نفسانی و سیاوش عقل معاد است و الله علم )

نتیجه تفال :
1-   خواجه در بیتهای 5-7-8- به ترتیب فرماید ( چون جمال یار همواره در نظرم مجسم است پنداری چشم من آینه دار سبزه رخسار و خال هندوی اوست امید است که لیم نیز سعادت بوسه روبودن از سینه و شانه وی را پیدا کند ) ( اگر چشم خمار و مردم خوی مهربانش خون عاشقان رادر پیاله بنوشد براو گوارا باد ) ( حافظ بر اثر بندگی تو مشهور جهان شده است بنابراین به نشانه غلامی و زر خرید بودن از گیسوی محبوبم حلقه غلامی در گوش حافظ باشد ) شما خود برداشت کنید از این سه معنی
2-   این نیت بر شما مبارک باد که اجرای آن حتمی است فقط باید مقداری صبر و حوصله داشته باشید و توکل خود رابرخدا کنید و به یکی از مشاهد متبرکه رفته نذر خود را ادا کنید که جای هیچ گونه نگرانی نمی باشد
3-   زندگی به زودی به روی شما لبخند خواهد زد و درهای امید و امیدواری به روز شما باز می وشد و ستاره اقبال جنابعالی در برج سعد می باشد ملاقات مهمی در پیش دارید خرید و فورش عالی است تغییر شغل و مکان حتمی است از دواج عملی می شود طلاق حتمی است بیمار شفا می یابد و 4 فرزند در طالع دارید و مسافرتی هم در پیش است مبارک باد
4-   ویژگیهای جنابعلی عبارتند از بانمک رک گو نترس پرحرف شوخ و بامزه سیاستمدار عاقل و دانا جذاب و دلربا شیرین خوش بین با وجدان جوان نما مغرور بدپیله قدرشناس نظر بلند پرصدا سخاوتمند کم دقت بد دهین همه را راضی می کند مهربان ولخرج عزیزم کلارک می گوید ( تنها راه کشف محدودیت های ممکن رفتن به  آن سوی آنها یعنی ناممکن است پس نترس گام دار پیروزی با شماست


کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

معانی لغات غزل (۱۰۵)
صوفی: پشمینه پوش پیرو طریقه تصوف.
نوشش باد: گوارایش باد.
آنکه یک جرعه‌یی از دست تواند دادن: کسی که به منظور اعتدال در شرب باده می‌تواند در آشامیدن مفرط کف نفس کند.
شاهد مقصود: (اضافة تشبیهی) مقصود به شاهد تشبیه شده است.
قلم صنع: قلم آفرینش جهان.
مظلمه: دادخواهی، شکایت از ظلم، ستمی که برکسی وارد شود.
خون‌سیاووش: خونی که از سیاووش به زمین ریخته شد، گیاه خون سیاووش، یا پر سیاووشان که نوعی سرخس و تب‌بر بوده و در جاهای مرطوب و کم‌نور مانند دهانه قناتها می‌روید و مشهور است که با ریختن خون ناحق سیاووش توسط افراسیاب بر زمین این گیاه روئیده شد. توضیحاً ساقه‌های این گیاه به رنگ قرمز و برگهای آن عیناً به مانند برگ شبدر بوده و رنگ قرمز ساقه‌ها سبب وجه تسمیه آن شده است.
کبر: تکبر، نخوت.
شکرین پسته خاموش: لب و دهان شیرین و ساکت.
خط و خال: موهای تازه رسته بر عارض، سبلت نوجوان و خال چهره.
بر و دوش: سینه و شانه.
نرگس مست: چشم مخمور.
معانی ابیات غزل (۱۰۵)
(۱) اگر صوفی در خوردن باده زیاده‌روی نکند گوارای وجودش، وگرنه فکر شرابخواری از سر او دور باد.
(۲) و آن کسی که می تواند از یک پیمانه زیادی چشم پوشیده و از دست بنهد، دستش در آغوش محبوبش باد.
(۳) الف: پیر و مرشد ما گفت که بر قلمی که سرنوشت آدمی را رقم می‌زند خطا و ناروایی نرفته است، آفرین بر نظریه پاک او که پوشاننده خطاست.
ب: مرشد ما گفت درکار تعیین سرنوشت، سهو وخطایی نرفته است آفرین بر نظریه پاک او که خطای خطاکاران را می‌پوشاند.
(۴) شاه ترکان، گوش‌به‌حرف دشمنان‌می‌دهد از ستمی که برسیاووش رفته است‌شرمش باد.
(۵) چشمانم از آینه دارانی است که خال و خط او را می‌نمایاند، خدا کند که لبم هم از بوسه دهندگان بر و دوشش باشد.
(۶) هرچند ازروی‌غرور و خودخواهی‌با من‌حرفی نزد، جان من فدای آن‌دهان لب بسته باد.
(۷) هرگاه چشم مخمور نوازشگر و مردم‌نواز او، قدح قدح خون عاشقان را بیاشامد، براو گوارا باد.
(۸) حافظ به بندگی و ارادتمندی تو در جهان مشهور شده است، پیوسته حلقه غلامی زلف تو در گوش او باد.
شرح ابیات غزل (۱۰۵)
وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع‌لان
بحر غزل: رمل مثمن مخبون اصلم مسبغ
*
این یکی از غزلهای بحث انگیز شاعر هنرآفرین و گزیده گوی ما حافظ شیرازی‌ست که هم در شأن نزول آن و هم درمعنای بیت سوم آن بسیار قلمفرسایی شده و نظریات مختلفی ارائه گردیده است. از آنجایی که نقل و تشریح همه نظریه‌ها در اینجا مقدور نیست آنچه را پس از مطالعه همه نظریه‌ها به عقل سلیم جور می‌آید خواهیم آورد:
غزل در زمان شاه شجاع و به هنگامی سروده شده است که جنگ لفظی و کشمکش فیمابین حافظ و شیخ‌زین‌الدین کلاه و عبدالله بنجیری به دربار شاه کشیده شده و شاه شجاع با استماع نظریات مدعیان حافظ، هرچند از شماتت حافظ خودداری نموده لیکن به منظور احتیاط از جانبداری صریح او نیز سرباز زده است. غزل از سه موضوع تشکیل شده است: موضوع اول: در بیت مطلع و بیت دوم که شروع غزل است بحثی دربارة نحوه شرب شراب و رعایت اندازه و احتیاط دارد. این نه به آن معناست که حافظ می‌خواهد صوفی یا صوفیانی را نصیحت یا تخطئه کند بلکه از آنجا که اصل موضوع بر سر باده‌نوشی و تعریف صریح و فاحش از شراب‌خواری او است، موضوعی که مدعیان حافظ دستاویز شکایت و مخالفت خود قرار داده‌اند، حافظ می‌خواهد بگوید که من از عقیده خود برنمی‌گردم و شرب باده را در حد اعتدال مجاز می‌دانم. همانطور که ابوعلی‌سینا هم بر این عقیده بوده است و در این باره چنین می‌سراید:

به طعم تلخ چو پند پدر ولیک مفید
به نزد جاهل باطل، به نزد دانا حق

حلال گشته به تجویز عقل بر دانا
حرام گشته به فتوای شرع بر احمق

حلال بر عقلا و حرام برجهال
که می‌ محک بود و خیر و شر ازو مشتق

موضوع دوم: در بیت سوم غزل و با یک دنیا معنی خلاصه می‌شود. توضیح اینکه حافظ به سرنوشت محتوم معتقد و کراراً این موضوع را با الفاظ و عبارات مختلف بازگو کرده بطوری که دیگر جای اگر و مگر و توجیه باقی نگذاشته است.
در این بیت حافظ به زبان پیر، این موضوع را به میان کشیده و از شرابخواری خود دفاع می‌کند و سخن سربسته او به این معناست که قلم صنع که من را رندی شرابخوار رقم زده است خطا نکرده است و ای آفرین بر این نظریه پاک پیر ما که در توجیه خطای من به کار رفته و خطای مرا سبک جلوه داده و من خطا کار را متجاهر به فسق و مخالف شریعت نمی‌داند. بنابراین به هیچوجه منظور شاعر بیان مستقل یک نظریه که از قلم صنع درمبداء آفرینش سرزده که نمی‌توان آنها را بالصراحه بیان کرد نیست بدلیل اینکه در میان غزلی که بازگویی از شرح حال خود و مدعیان خود و نظریه شاه‌شجاع مطرح است یک مطلب معترضه هرگز نمی‌تواند مورد قبول باشد و از سلیقه حافظ نیز به دور است.
موضوع سوم شرح قضایاست. شاعردر بیت چهارم و پنجم و ششم و هفتم و هشتم به توضیح ماجرا پرداخته و می‌گوید شاه‌شجاع (شاه ترکان، شاهی که از طرف مادری نسبش به ترکان قراختایی می‌رسد) حرفهای بی‌پایه و اساس مدعیان من را می‌شنود و تلویحاً به گوش دل می‌گیرد و این به مانند همان رویداد سعایت سخن‌چینان دروغگویی مانند گرسیوز برادر افراسباب است که نظر افراسیاب را نسبت به سیاووش، داماد افراسیاب به خطا گرایش داده و سبب قتل سیاووش می‌شوند و دردنبال آن اضافه می‌کند هرچند شاه با شنیدن این تهمتها علناً به من اعتراضی نکرد من از این خاموشی او بی‌نهایت سپاسگزارم و با تعریفی چند خود را غلام و چاکر شاه قلمداد می‌کند.
***
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی


غزل به قلم علامه قزوینی :

صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد ور نه اندیشه این کار فراموشش باد
آن که یک جرعه می از دست تواند دادن دست با شاهد مقصود در آغوشش باد
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد
شاه ترکان سخن مدعیان می‌شنود شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد
گر چه از کبر سخن با من درویش نگفت جان فدای شکرین پسته خاموشش باد
چشمم از آینه داران خط و خالش گشت لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد
نرگس مست نوازش کن مردم دارش خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد
به غلامی تو مشهور جهان شد حافظ حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد


غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد   ورنه اندیشه این کار فراموشش باد
آنکه یک جرعه می از دست تواند دادن       دست با شاهد مقصود در آغوشش باد
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت     آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد
شاه ترکان سخن مدعیان می شنود       شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد
چشمم از آینه داران خط و خالش گشت   لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد
گرچه از کبر سخن بامن درویش نگفت   جان فدای شکری پسته خاموشش باد
نرگس مست نوازش کن مردم دارش   خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد
به غلامی تو مشهور جهان شد حافظ     حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد


غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####

۱ نظر:

  1. با سلام خیلی ممنون ازینکه معانی و تفاسیر غزلیات حافظ را به طور کامل بیان می کنید.یک سوال داشتم.علت اینکه تفاسیر شما همه کاملا خوشبینانه است و بقیه نه چیست؟😄 مثال: در مورد همین غزل صوفی ار باده... هر سایتی رو نگاه کردم فقط نوشته بود ظلم را کنار بزار و با مردم بخشنده باش ولی شما چیزی عکس آن را فرمودید.

    پاسخحذف