با عضویت در کانال یوتیوب حافظ دیوان از ما حمایت فرمایید :: اینستاگرام :: کانال یوتیوب حافظ دیوان ::
غزلیات حافظ به ترتیب رَوی ( آخرین حرف اصلی قافیه یا ردیف ) :
  الف  |  ب  |  ت  |  ث  |  ج  |  ح  |  خ  |  د  |  ر  |  ز  |  س  |  ش  |  ع  |  غ  |  ف  |  ق  |  ک  |  ل  |  م  |  ن  |  و  |  ه  |  ی | برچسب ها

۱۳۹۳ شهریور ۲۰, پنجشنبه

جور چرخ - کارم ز جور چرخ به سامان نمی رس - غزل -- 231

231- جور چرخ
کارم ز جور چرخ به سامان نمی رسد         خوش شد دلم زدرد و به دیمان نمی رسد
باخاک راه پست شدم همچو خاک از آن   تا ابرو نمی رودم نان نمی رسد
پی پاره ای نمی کنم از هیچ استخوان       تاصد هزار زخم به دندان نمی رسد
سیرم زجان خودبه دل دوستان ولی     بیچاره را چاره چو فرمان نمی رسد
از آرزوت گشته گران بار غمدلم       اوخ که آرزو به منارزان نمی رسد
یعقوب رادو دیده زحسرت سپید گشت     و آوازه یی زمصر به کنعان نمی رسد
از حشمت اهل جهل به کیوان رسیده اند     جز اه اهل فضب به کیوان نمی رسد
از دستبرد جور زمان اهل فض را       این غصه بس که دست سوی جان نمی رسد
صوفی بشوی زنگ دل خود به آب می     کز شست و شوی خرقه غفران نمی رسد
حافظ صبو ر باش که در راه عاشقی         هرکس که جان نداد به جانان نمی رسد

توضیحات :
جور ( ستم ) چرخ ( روزگار ) سامان ( اصلاح ) بدل ( به دلخواه ) گران بار ( سنگین ) اوخ ( اسم صوت آه و افسوس ) سپید گشت ( نابینا شد ) مصر ( استعاره از خبری از حضرت یوسف ) کنعان ( سرزمین حضرت یعقوب) حشمت ( بزرگی ) کیوان ( فلک هفتم ) دستبرد ( ستم ) اهل فضل ( دانشمندان ) زنگ دل ( ناراحتی ) غفران ( آمرزش ) جانان ( محبوب ) معنی بیت 1( عدم سازگاری روزار کارم اصلاح نمی شود و از بس که رنج کشیدم دلم خون شد) معنی بیت 3( از هیچ استخوان پب پاره ای نمی کنم تاصد هزار زخم و زخمت نبینم یعنی تا صد هزار رنج نبرم از دنیا کوچکترین فایده ای نمی برم )

نتیجه تفال :
1-   فکر م یکنی از عدم سازگاری دور فلک کارت اصلاح نمی شود و با این وضع حال منظمی نداری و راحتی و رفاه از زندگیت رخت بربسته است و به زحمت می توانی هدف ار بدست آوری یا کارهای انجام میگیرد اگر چه وضع الیت خوبست اما همیشه گره درکار داری و تصور میکنی که بهره و قسمت شما از این دنبا غم خوردن می باشد ابداً چنین چیزی نیست این یک تصور بیهوده است که موجب فرسایش روح م یشودو ناشی از وسواس و تردید و دودلی شما می باشد
2-   چرا از جان خود سیر شده ای و یا اینکه بخاطر دیگارن این همه فداکاری تا سرحد جان روا می داری غم خوردن سودی ندارد زیرا دو چشم حضرت یعقوب پیغمبر درحسرت دیدار یوسف کور و سفید گشت درحالی که حضرت یوسف درمصر مفام بزرگی داشت پس شما نیز بیهوده غم اورا می خوری خودرا فرسوده مکن
3-   تا از زمنی هزار بوته خار نروید یک گل بدست نمی آیدپس در برابر نادانانباید ایستادگی کنی چونشما از تکامل روحی برخوردار هستید
4-   از اینکه جاهلان به تو دستور می دهندناراحت هستی این براثر جور زمانه می باشدناراحت نباش بهترین راه صبر و شکیبایی است زیرا تا از جان نگذری جانانبدست نمی آید
5-   این نیت مشکلات زیادی دارداگر علاقه مند به آن هستی با اراده و توکل و تلاش اقدام کن و اگر طالب رنج و ناراحتی نیستی از آن دست بردار عزیزم آری چنینو چناناست با این همه نه این و نه آن است
6-   ویژگیهای جنابعالی عبارتند از جنجالی نا آرام بدشانس فامیل دوست فداکار پر حرف رکگو بانمک همسرتان را اذیت م یکنیدپر توقع هوچی خودخواهسخاوتمندجدی اهل رقابت بد اخلاق جنگجو بی پروا راستگ وسواسی اهل خریدو گردش و خیابان


کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

#####

غزل به قلم علامه قزوینی :

#####

غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

کارم ز جور چرخ به سامان نمی رسد         خوش شد دلم زدرد و به دیمان نمی رسد
باخاک راه پست شدم همچو خاک از آن   تا ابرو نمی رودم نان نمی رسد
پی پاره ای نمی کنم از هیچ استخوان       تاصد هزار زخم به دندان نمی رسد
سیرم زجان خودبه دل دوستان ولی     بیچاره را چاره چو فرمان نمی رسد
از آرزوت گشته گران بار غمدلم       اوخ که آرزو به منارزان نمی رسد
یعقوب رادو دیده زحسرت سپید گشت     و آوازه یی زمصر به کنعان نمی رسد
از حشمت اهل جهل به کیوان رسیده اند     جز اه اهل فضب به کیوان نمی رسد
از دستبرد جور زمان اهل فض را       این غصه بس که دست سوی جان نمی رسد
صوفی بشوی زنگ دل خود به آب می     کز شست و شوی خرقه غفران نمی رسد
حافظ صبو ر باش که در راه عاشقی         هرکس که جان نداد به جانان نمی رسد


غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر