به دور لاله قدح گیر و بی ریا می باش به بوی گل نفسی همدم صبا می باش
نگویمت که همه ساله می پرستی کن سه ماه می خور و نه ماه پارسا می باش
چو پیر سالک عشقت به می حواله کند بنوش و منتظر رحمت خدا می باش
گرت هواس که چون جم به سرغیب رسی بیا و همدم جام جهان نما می باش
چو غنچه گرچه فرو بستگیست کار جهان تو همچو باد بهاری گره گشا می باش
وفا مجوی زکس و رسخن نمی شنوی به هرزه طالب سیمرغ و کیمیا می باش
مرید طاعت بیگانگان مشو حافظ ولی معاشر رندان پارسا می باش
توضیحات :
بدور ( درموقع و موسم) قدح گیر ( باده بنوش ) پیر سالک ( مرشد راهنما ) حواله کند ( فرا خواند ) هوا ( ارزو ) گرت ( اگر تو ) سرغیب ( اسرار جهان ) رسی ( آگاه شوی ) جام جهان نما ( ضمیر آگاه مرشد کامل ) می باش ( بهره برگیر فیض ببر ) به هرزه ( بیهوده ) سمیرع ( عنقا ) کیمیا ( اکسیر ) مرید ( وادار ) اطاعت ( فرمانبرداری ) معنی بیت 1(در موسم و فصل الاه جام شراب را به دست گیر و باده بنوش و دست از ریا بردار وبا بوی دلاویز گل دمی با نسیم بهاری هم نفس شو و در گلستان جای بگیر ) معنی بتی 3( وقتی مرشد و دلیل و راهنمای راه عشق به باده نشوی تو را فراخواند می بخور زیرا تو از حکمت کا ردنیا آگاهی نداری چشم به راه بخشایش جان جهان باش ه به فضل و رحمت خود ا زگناه تو در گذرد ) معنی بیت 5( هر چند ک ردنیا مانند غنچه پیچیدگی دارد و پر از ( مشکالت می باشد اما تو مثل باد بهاری گره گشاباش ) معنی بیت 7( ای حافظ طالب بیگانگام مباش اما با رندان پارسا معاشر و هم صحبت باش )
نتیجه تفال :
1- انسان ببی ریا همیشه موفق و آسوده خاطر خواهد بود بویژه وقتی به کسی کمک می کند شاد وخندان می باش پس اگر برای کسی کاری می کنید خالص و بی ریا باشید تو مشکل مردم را برطرف کن اگر دیگران ارزش و قدرشما رار نمی انند اشالی ندارد زیرا خداوند متعال برهمه چیز آگاه و بصیر است
2- خواجه شیراز در بتهای 2-4-6- به ترتیب فرماید ( من به تو نگفتم که سارسر سال باده نوشی کن ومی پرست باش بلکه می گویم سه ماه شارب بنوش و نه ماه پرهیزکاری کن و عابد باش ) ( اگر آرزو داری و می خواهی کهمانند جمشید از رازهای پنهان جهان آگاه شوی بشتاب و از مصاحبت جام جهان بین ضمیر آگاه مرشد کامل بهره برگیر )( درست پیمانی از کسی چشم دارد وطلب مکن و اگر قول مرا قبول نداری بیهوده به جستجوی عنقا و اکسیر نباش که نیافتنی است ) چقدر واضح خواجه به شما می گوید
3- برای اجرای این نیت نیاز به صبرو حوصله میباشد زیرا مقدمات کامل آن فراهم نشده پس ضروری است که با سرعت عمل اما دقت و فعالیت به دنبال آن باشید زیرا رقبای فراوانی دارید ولی اجگر تالش کنید فتح و پیروزی از آن شما خواهد بود
4- انسان مهربانی هستید بهمین هت خداوند د رهمه حال به شما کمک می کند پسب به یکی از مشاهد متبرکه بروید و نذر خود را ادا کنید مسافرت ار توصیه م یکنم خرید و فروش تفاوتی ندارد اگر میخواهید تهمتی را که زده اند خنثی کنید و نادرست درآید در 6 شب متوالی سوره مبارکه توبه را از آیه 6تا 8 آیه بعد از آن را ب حضور قلب و معنی بخوانید
لطفا شرح تفال را در ویدیو زیر تماشا کنید ...
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :
شرح غزل :
معانی لغات غزل (274)
به دور لاله : به هنگام گل لاله، به دوران گل لاله، موسم لاله .
قدح : پیاله بزرگ .
نفسی : یکدم، یک لحظه .
همدم : هم نفس .
همه ساله : تمام مدت سال .
پیر سالک : مرشد و هادی راه طریقت الی الله .
گرت هواست : اگر آرزوی داری .
جم : جمشید، پادشاهی که اهورامزدا با او گفتگو کرده، کلیم الله اول (وندیداد) و او پیش از حضرت زرتشت می زیست .
به سرّ غیب رسی : به اسرار نهان دست یابی .
جام جهان نما : جامی که کیخسرو در آن می نگریست و به اسرار همه جهان آن روز دست می یافت و بعد به نام جام جم مشهور شد . جامی که عامل معرفت و واسطه بین جمشید و خدا (اهورامزدا) بوده است .
فروبستگی : در هم پیچیدگی، گِرِه خوردگی .
گِرِه گشا : حلّال مشکلات .
به هرزه : بیهوده .
سیمرغ : مرغ افسانه ای .
کیمیا : عامل تبدیل فلزّات ارزان مانند مس به طلا که افسانه ای بیش نیست .
طاعت : اطاعت، عبادت .
معاشر : رفیق، یار .
معانی ابیات غزل (274)
1) موسم گل لاله، جام شراب بگیر و از ریاکاری بپرهیز و همزمان با بوی دلاویز گل، لحظه ای با نسیم صبا هم نفس شو .
2) منظورم این نیست که در تمام مدّت سال باده بنوش. سه ماه می بنوش و نُه ماه پرهیزکار باش .
3) آنگاه که پیرِ راهنمایِ عشق تو را به باده نوشی فراخواند، بنوش وبه بخشش خداوند امیدوار باش .
4) اگر آرزومندی که همانند جمشید از رازهای نهانی جهان آگاه شوی، بشتاب و با جام جهان نما (ضمیر مرشد کامل ـ جام شراب) همدم باش .
5) اگرچه کارهای جهان به مانند غنچه به هم پیچیده و سردرگُم و دَرهَم است، تو همانند باد بهار که غنچه را از هم باز می کند گره گشا باش .
6) از کسی انتظار وفاداری نداشته باش و اگر این حرف را قبول نداری بیهوده به جستجوی سیمرغ و کیمیا (عنقا و اکسیر) وقتت را به هدر ده !
7) حافظ، هوادار و شیفته عبادت آن هایی که از خدا بیگانه اند مشو ولی با رندانی که به اسرارِ الهی آشنایند معاشر و هم نشین باش .
شرح ابیات غزل (274)
وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لان
بحر غزل: مجتّث مثمّن مخبون اصلم مُسبغ
*
شاه شجاع مردی شراب خوار و پرخور بود. این دو عادت سبب بیماری نقرص می شود. به این معنا که رسوب مواد زائد اسیداوریک در مفاصل سبب دردهای شدید مفاصل به ویژه در انگشتان پا خواهد شد. شاه شجاع که دچار این بیماری شده بود اطبّاء او را از نوشیدن شراب منع کرده بودند . حافظ این غزل را در آن هنگام سروده و به او توصیه می کند که در سه ماهه بهار که فصل گل و سبزه است شراب بنوش اما نُه ماه دیگر را ترک کن. توضیحاً شراب اگر زلال و روشن و شفاف بوده و فاقد کدورت واملاح موجود در دانه انگور به ویژه انگور نارس باشد زیانِ کمتری دارد . توصیه حافظ بدان سبب است که او نسبت به گذشت عمر بی بدیل حسّاس و به بهره برداری از هر وقت خوش که دست دهد به ویژه در فصل بهار معتقد بوده است . از معنای بیت سوم این غزل چنین برمی آید که حافظ خود را پیر سالک عشق و عرفان دانسته و به شاه به صورت آمرانه می فرماید : می را بنوش و به رحمت الهی امیدوار باش .
شاعر در ابیات بعدی این غزل مضامین لطیف را گنجانیده و در بیت مقطع به صورت غیر مستقیم آنطور که شاه شجاع بفهمد خطاب به خود می گوید : هرگز به طرفداری از ریاکاران و متظاهرین که به صورت ظاهر خود را عابد و زاهد می نمایانند برنخیز و پیوسته هم نشین و معاشرِ رندانی باش که فطرتاً خداشناس و پرهیزکارند و این کنایه یی است به شجاع که به منظور حفظ ظاهر با شیخ علی کلاه، رقیب و دشمن حافظ روابطی برقرار کرده و از معاشرت با حافظ شانه تهی می کرد .
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی
غزل به قلم علامه قزوینی :
به دور لاله قدح گير و بیريا میباش به بوی گل نفسی همدم صبا میباش
نگويمت که همه ساله می پرستی کن سه ماه می خور و نه ماه پارسا میباش
چو پير سالک عشقت به می حواله کند بنوش و منتظر رحمت خدا میباش
گرت هواست که چون جم به سر غيب رسی بيا و همدم جام جهان نما میباش
چو غنچه گر چه فروبستگيست کار جهان تو همچو باد بهاری گره گشا میباش
وفا مجوی ز کس ور سخن نمیشنوی به هرزه طالب سيمرغ و کيميا میباش
مريد طاعت بيگانگان مشو حافظ ولی معاشر رندان پارسا میباش
غزل به قلم شاملو :
#####
غزل به قلم الهی قمشه ای :
#####
غزل به قلم عطاری کرمانی :
به دور لاله قدح گیر و بی ریا می باش به بوی گل نفسی همدم صبا می باش
نگویمت که همه ساله می پرستی کن سه ماه می خور و نه ماه پارسا می باش
چو پیر سالک عشقت به می حواله کند بنوش و منتظر رحمت خدا می باش
گرت هواس که چون جم به سرغیب رسی بیا و همدم جام جهان نما می باش
چو غنچه گرچه فرو بستگیست کار جهان تو همچو باد بهاری گره گشا می باش
وفا مجوی زکس و رسخن نمی شنوی به هرزه طالب سیمرغ و کیمیا می باش
مرید طاعت بیگانگان مشو حافظ ولی معاشر رندان پارسا می باش
غزل را بشنوید :
#####
کلیپ های مرتبت با غزل :
#####
#####
#####
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر