با عضویت در کانال یوتیوب حافظ دیوان از ما حمایت فرمایید :: اینستاگرام :: کانال یوتیوب حافظ دیوان ::
غزلیات حافظ به ترتیب رَوی ( آخرین حرف اصلی قافیه یا ردیف ) :
  الف  |  ب  |  ت  |  ث  |  ج  |  ح  |  خ  |  د  |  ر  |  ز  |  س  |  ش  |  ع  |  غ  |  ف  |  ق  |  ک  |  ل  |  م  |  ن  |  و  |  ه  |  ی | برچسب ها

۱۳۹۳ شهریور ۸, شنبه

باد صبا - نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد - غزل 147 - 135

135- باد صبا
برید باد صبا دوشم آگهی آورد       که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک     به این نوید که باد سحر گهی آورد
همی رویم به شیراز با عنایت دوست   زهی رفیق که بختم بههمرهی آورد
بیا بیا که تو حور بهشت را رضوان         بدین جهان زبرای دل رهی آورد
به جبر خاطر ما کوش کاین کلاه نمد   بسا شکست که بر افسر شهی آورد
چه ناله ها که رسید از دلم به خرگه ماه   چویاد عارض آن ماه خرگهی آورد
رساند رایت منصور برفلک حافظ       که التجا به جناب شهنشی آورد


توضیحات :
برید ( پیک – قاصد ) دو شم ( دیشب برای من ) آگهی آورد ( خبر آورد ) محنت ( رنج ) کو تهی آورد ( کوتاه شد ) مطربان ( رامشگران ) جامه جاک ( پاره کردن لباس از شوق ) نوید (مژده ) عنایت ( توجه ) زهی ( صوت = مرحبا ) حور ( فرشته – محبوب ) رضوان ( بهشت ) جبر خاطر ( دل به دست آوردن ) افسر ( تاج ) کلاه نمدین ( کاله درویشی ) عارض ( جرهره ) رایت ( مجازاً پرچم ) التجا( پناه بردن ) معنی بیت 1( پیک باد پا صبا دیشب برای من خبر آورد و آگاهم کرد که روز رنج و غم کوتاه شد ) معنی بیت 2( لباسی که به مناسبتخبر آوردن باد سحر گهی و صبا چاک زده ایم به عنوان مژدگانی به رامشگران بامدادی م یدهیم ) معنی بیت 4( خواجه به محبوب خطا می کند بیا بیا که تو حوری بهشتی را خداوند به این دنیا برای خاطر من آورد تا به تو دل بدهم )

نتیجه تفال :
1- این تفال بر شما مبارک باشد و ما را نیز دعا کنید و خرید این کتاب را به همه توصیه کنید که شانس به زودی در خانه شما را می زند و جای هیچ گونه نگرانی نیست و مژده ها دریافت خواهید کرد و بر شما مبارک باشد به شرط آنحه همین هفته به یکی از مشاهد متبرکه بروید و دعایی کنید و نذر خود را ادا کنید که بسیار کارگشاست و سوره مبارکه المعارج را با حضور قلب و معنی بخوانید.
2- خواجه در بیت پنج می فرماید ( سعی کن تا دل ما را به دست آوری چه بسا پیش آمده است که کلاه نمدین درویش تاج شاهی را مغلوب کرده است ) پس شما نیز به مقام بلندی می رسید و خواسته شما برآورده می شود به شرط آنکه علاقه کوشش دقت و وقت شناسی را از دست ندهید.
3- روحیه جنابعالی چنین است : جنگجو , ریاست طلب , مغرور و سرکش , با اراده , طوفان گر , بد پیله , خود خواه , جدی , بموقع خطرناک , قدرت طلب , کله شق , عصبانی , با هدف بزرگ , سالار و آتشین مزاج.
4- مسافرت را توصیه نمی کنم. با او مهربان تر باش و او را از خود طرد مکن. با عقل و اندیشه عمل کن و با یکی از آشنایان مشورت کن و از او کمک بگیر وسواس را کنار بگذار و تردید ها را بیرون بریز موفقیت در چند قدمی شماست و اجازه ورود می خواهد و در همه حال به خدا توکل کن.
5- خواجه دربیتهای 3-6-7 فرماید ( با عنایت دوست به شیراز می رویم چه خوش رفیق است که اقبالم به همراهی من کرد ) ( وقتی دلم چهره آن ماه خرگهی را به خاطر آورد چه ناله ها از دل کردم بطوریکه فغانم به ماه رسید ) ( حافظ پرچم نصرت و پیروزی را به آسمان رساند وقتی که به جناب شاه منصور ناله برد که از شر بداندیشان زمان در امان باشد ).
لطفا شرح تفال را در ویدیو زیر تماشا کنید ...
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

معانی لغات(۱۴۷)

برید: قاصد، پیک ، نامه رسان.

روبه کوتهی آورد: کوتاه شد، نزدیک به سر آمدن رسیدن. در شرف اتمام است .

صبوحی :شراب بامدادی .

مطربان صبوحی: خنیاگران ومطربانی که بامدادن برای باده نوشان بامدادی می نوازند.

جامه چاک: پیراهن چا ک شده از شوق شادی.

نوید: خبر خوش.

حور بهشت: زن سیاه چشم بهشتی.

رضوان: فرشته در بان بهشت.

برای دل رهی: برای دل این بنده ناقابل ، برای دل من فقیر

همی رویم: می رویم، مضارع متکلم مع الغیر که هاء زاید است دربعض حالات از آن برای معنای برویم افاده می شود.

زهی : آفرین.

جبر: استخوان شکسته را مرمت کردن ، تهی دست را توانگر ساختن .

به جبرخاطر ما کوش : برای التیام خاطر ما کوشش کن.

خرگه: خرگاه، سراپرده، خیمه بزرگ شاهی.

آن ماه خرگهی : آن ماه روی خرگاه نشین ، زیباروی سرابرده بزرگ .

رایت علم وبیرق.

رایت منصور: علم پیروزی و کنایه از بیرق شاه منصور.

التجا: پناه بردن.

معانی ابیات غزل (۱۴۷)

(۱) نامه رسان باد صبا شب پیش به من خبرداد که روز غم واندوه بزودی به سر خواهد رسید .

(۲) پیراهن از شوق درید، خود را به خاطر خبر خوشی که با سحر گاهان آورد به نوازندگان مجلس صبوحی می دهیم .

(۳) بیا بیا که دربان بهشت، تو زیبای بهشتی را برای خاطر دل این ناتوان به این جهان آورد.

(۴) به مصاحبت وعنایت دوست به شیراز می رویم آفرین بر این حور بهشتی که بخت من ، او را به عنوان رفیق با من همراه کرد.

(۵) برای التیام خاطر ما کوشش کن زیرا چه بسا که این کلاه نمد ما بر تاج شاهی پیروز شده است .

(۶)آنگاه که یادآن چهره زیبای آن سراپرده شاهی در دلم زنده شد که ناله ها از آن برخاست که تا به خیمه ماه آسمان رسید.

(۷) الف: حافظ بیرق پیروزی را به بام فلک برافراشت چرا که به درگاه شاهی پناه آورد.

ب: پرچم منصور که به درگاه شاهنشاه پناه آورد بر بام فلک افراشته شد.

شرح ابیات غزل(۱۴۷)

وزن غزل : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لان

بحر غزل: مجتث مثمّن مخبون اصلم مسبغ

*

شاه شجاع در جنگی که با برادر خود کرد کار بر او سخت شد و ناچاربه مذاکره با برادرش شاه محمود شده قبول کرد که از شیرازخارج و به ابرقو برود و شیراز پس از ۱۱ ماه محاصره به محمود سپرده شود . چنین شد و شاه شجاع که از جانب برادر اطمینان نداشت از ابرقو تصمیم به رفتن به سوی کرمان گرفت و در اسفند ماه ۷۶۵ با سیصد سوار به سیرجان حرکت کردو پس از زد و خورد هایی کرمان را به تصرف در آورد و پس از مرتب کردن امور کرمان روبه شیراز آورد و به طرف سردسیر حرکت کرد ودر محلی به نام چهار گنبد ، برادر کوچکتر شاه یحیی ، شاه منصور به حضور عموی خود شرفیاب شده و کمر اطاعت اورا بست. مردم شیراز که از شاه محمود دلسرد شده بودند به استقبال شاه شجاع شتافتندکه باری از برادرش محمود به مراتب بی آزار تر بود . حافظ شیرازی که با شاه شجاع و شاه منصور هر دو سابقه دوستی داشت این غزل را پس از شنیدن خبر الحاق شاه منصور به شاه شجاع سروده است و با رسیدن این خبر خوش در این غزل می گوید ای شاه شجاع بیاکه ملائکه بهشتی تو را برای آرامش خاطر دل حافظ به شیراز بازگردانیده است و از قول او می گوید مسلم است که با عنایت دوست یعنی شاه منصور به سوی شیراز می آیم و در بیت مقطع با ایهام زیبایی می فرماید بیرق شاه منصور از اینکه به بارگاه شاه شجاع ملتجی شد سر به فلک می ساید.
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی


غزل به قلم علامه قزوینی :

نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک بدین نوید که باد سحرگهی آورد
بیا بیا که تو حور بهشت را رضوان در این جهان ز برای دل رهی آورد
همی‌رویم به شیراز با عنایت بخت زهی رفیق که بختم به همرهی آورد
به جبر خاطر ما کوش کاین کلاه نمد بسا شکست که با افسر شهی آورد
چه ناله‌ها که رسید از دلم به خرمن ماه چو یاد عارض آن ماه خرگهی آورد
رساند رایت منصور بر فلک حافظ که التجا به جناب شهنشهی آورد

غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

برید باد صبا دوشم آگهی آورد        که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک      به این نوید که باد سحر گهی آورد
همی رویم به شیراز با عنایت دوست    زهی رفیق که بختم بههمرهی آورد
بیا بیا که تو حور بهشت را رضوان         بدین جهان زبرای دل رهی آورد
به جبر خاطر ما کوش کاین کلاه نمد    بسا شکست که بر افسر شهی آورد
چه ناله ها که رسید از دلم به خرگه ماه   چویاد عارض آن ماه خرگهی آورد
رساند رایت منصور برفلک حافظ        که التجا به جناب شهنشی آورد

غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####

۱ نظر:

  1. امروز اول فروردین ۱۴۰۰ساعت ۴:۴دقیقه صبح....
    الهی به امید تو
    خدایا شکر..

    پاسخحذف