با عضویت در کانال یوتیوب حافظ دیوان از ما حمایت فرمایید :: اینستاگرام :: کانال یوتیوب حافظ دیوان ::
غزلیات حافظ به ترتیب رَوی ( آخرین حرف اصلی قافیه یا ردیف ) :
  الف  |  ب  |  ت  |  ث  |  ج  |  ح  |  خ  |  د  |  ر  |  ز  |  س  |  ش  |  ع  |  غ  |  ف  |  ق  |  ک  |  ل  |  م  |  ن  |  و  |  ه  |  ی | برچسب ها

۱۳۹۳ شهریور ۶, پنجشنبه

شکر لهجه - همچو جان از برما سرو خرامان می رفت - غزل -- 107

107- شکر لهجه
همچو جان از برما سرو خرامان می رفت    متغیر شده از بنده گریزان می رفت
چون همی گفتمش ای مونس دیرینه من   سخت می گفت و دل آزرده و گریان می رفت
نقش خوارزم و خیال لب جیحون می بست با هزاران گله از ملک سلیمان می رفت
می شد آن کس که چو او چاره من کس نشناخت منهمی دیدمو از کالبدم جان می رفت
گفتم انون سخن خوش که بگوید بامن   کان شکر لهجه خوش گوی سخن دان می رفت
لابه بسیار نمودم ه مرو سود نداشت   زانکه کار از نظر رحمت سلطان می رفت
پادشاه زسر لطف و کرم بازش خوان     چه ند سوخته از غایت جرمان می رفت

توضیحات :
همو (ادات تشبیه = حرف اضافه – مانند ) جان ( روح ) بر (نزد – حضور ) خرامان (رفتن با ناز ) متغیر ( ناراحت ) گفتمش ( گفتم به او = متمم ) سخت گفتن (ناراحت ) ملک سلیمان ( سرزمین فرمانروایی ) کالبد( جسم ) معنی بیت 1( مانند آنکه روح از تن جداشود آن دلبر رعنا و سرو مانند ردحالی که از ما نارحت بود و عصبانی می رفت ) معنی بیت 5( گفتم دیگرچهکسی با من حرف زیبابزند زیرا آن کسی که ادیب بود و لهجه ای شیرین داشت از نردم رفت ) معنی بیت 6( گیه بسیار کردم ولی سود نداشت زیرا ه مهر و محبت پادشاهی از بین رفته بود یعنی کار از ار گذشته بود )

نتیجه تفال :
1-   نباید با سخنان دور ازواقع و مطالب خزن انگیز او را نارحت سازی زیرا وی دراین راه هیچ گونه تقصیری نداردو آنچه پیش آمده یا می آید براثر حسادت دیگران و افشای راز درون و بی سیاستی و عدم تدبیر می باشد .
2-   براثر ندانکاری و بی توجهی او را آزرده خاطر و ملولساختی فعلاً صحیح نسیت با او تماس بگیری قدری صبر کن سپس با او بوسیله رابطی امین تماس حاصل کن و دل او را بدست بیاور
3-   خیالبافی و رویاهم اندازه ای دارد سعی کن واقع گرا باشی تا راحت زندگی کنی غصه خوردن دوای هر دردی نیست بلکه تصمیم و اراده توام با توکل برخدای متعال گشایش کارخواهدبود
4-   مسافرتی سودآور در پیش روی است ولی سفر کده فعلاً نخواهد آمد ارها هم نمی تواند تماماً بروفق مراد شما باشدبلکه قدری درنگ و تاخیر داردفروش نافع است و خرید صلاح نمی باشد و تغییر شغل و مکاناگر تمام جوانب آن سنجیده شود اشکالی ندارد
5-   با پیریاز پیران طریقت و مردانخدا آشنایی پیدا می کنی که این ملاقات موجب پیشرفت کار شما  خواهد شد و همین پنجشنبه به یکی از مشاهد متبرکه برو و امشب سوره مبارکه البقره از آیه 120تا 150 را با معنی و حضور قلب بخوان که گشایش حاصل می شود
6-   او را نارحت کرده ای پس فعلاً صلاح نیست با او سخن بگویید اگر مدتی از همدیگر جداباشید بهتر است و علت این امر اخلاق و رفتار بی جای جنابعالی بوده است که باید از این پس بادقتبیشتر عمل نید
7-   چهار فرزند خواهید داشت ه سه نفر آنها بسیار موفق خواهندشد
8-   یکی از نزدیکان شما بیماری مزمنی داردکه تفریح و گردش عامل تقویت روحی اوست
9-   ازدوست شانس نیاوردی اما ازخانواده همسر بسیار خوشبخت هستی با نرمش و ظرافت دلهمسر را تصاحب کردی ولی جدیداً درشتی روا می داری پس به هوش باش
10- آوازه شهرت و فعالیت او نباید شما را نارحت کند بلکه باید بر تلاش شما بیفزایدتا جنابعالی و خانواده یتان پیزوز شوید



کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

#####

غزل به قلم علامه قزوینی :

#####

غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

همچو جان از برما سرو خرامان می رفت    متغیر شده از بنده گریزان می رفت
چون همی گفتمش ای مونس دیرینه من   سخت می گفت و دل آزرده و گریان می رفت
نقش خوارزم و خیال لب جیحون می بست با هزاران گله از ملک سلیمان می رفت
می شد آن کس که چو او چاره من کس نشناخت منهمی دیدمو از کالبدم جان می رفت
گفتم انون سخن خوش که بگوید بامن   کان شکر لهجه خوش گوی سخن دان می رفت
لابه بسیار نمودم ه مرو سود نداشت   زانکه کار از نظر رحمت سلطان می رفت
پادشاه زسر لطف و کرم بازش خوان     چه ند سوخته از غایت جرمان می رفت

غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر