الغیاث الغیاث - درد ما را نیست درمان الغیاث - غزل 96 - 111

111- الغیاث الغیاث

درد ما را نیست درمان الغیاث   هجر ما را نیست پایان الغیاث

دین و دل بردند و قصد جان کنند     الغیاث از جور خوبان الغیاث

دربهای بوسه ای جانی طلب       می کنند این دلستانان الغیاث

خون ما خوردند این کافر دلان     ای مسلمانان چه دسمان الغیاث

هرزمانی درد دیگر می رسد           زین حریف بی دل و جان الغیلث

همچو حافظ روز و شب بی خویشتن       گشته ام سوزان و گریان الغیاث

:: لینک دکلمه و نتیجه تفال غزل لطفا عضویت فراموش نشود ::

توضیحات :

الغیاث ( به فریادم برسید = شبه جمله = اصوات ) بوسه ای جانی ( ی = وحدت = یک بوسه ) کافر دلان ( بی رحم) شب یلدا ( طولانی ترین شب سال = اول دی ماه ) حریف ( غم و غصه عمدم و مونس ) بی خویشتن ( بی طاقت ) بیدل ( عاشق) معنی بیت 2( خوبان و زیبارویان علاوه بر اینکه دین و دلمان را بردند قصد جان مارا هم دارند از جور و ستم این خوبرویان بدادم برسید و کمک کنید ) معنی بیت 4( این بی رحمان ساه دل خون ما را ریختند ای گروندگان به آیین حق علاج کار چیست به فریادم  برسید ) معنی بیت 5( همچون حافظ شبها و روزها در آتش جدایی می سوزم و اشک می ریزم به فریادم برسید )

نتیجه تفال :‌

1-   با خود می گویی مدد کنید که برای علاج درد ما درمانی وجود نداردو این جدایی و هجران هم انتهایی ندارد و از جور ستم این کار به دادم برسید چرا چنین مغموم و پریشانی ؟ فکرت را به کار بینداز

2-   چرا این قدر آه و ناله سر می دهی ارزش آن را ندارد که خود را به این امور ناراحت کنی و این همه شکایت داشته باشی چون جهان محل درد و رنج است و کسی پیروز و موفق خواهد شد که صبور و بردبار باشد و از نیروی عقل و اندیشه و تجربه دیگران بهره بگیرد بنابراین زمان برای انجام این نیت مناسب نیست با یکی از آشنایان با تجربه مشورت کن که به نفع شماست

3-   کسی را که درانتظارش هستی فعلاً نخواهد آمد مبلغی از پولی را که ذخیره کرده ای به یکی از آشنایان که سخت مستحق است عنایت کن که موجب گشایش حال و افزونی ثروت م یگردد پندی خوش دارم که حضرت رسول اکرم (ص ) می فرمایند : اگر از مردم انتقاد کنی از تو انتقاد خواهند کرد و اگر مردم را واگذاری تو را می گذارند

4-   تحول و دگرگوی اساسی در زندگی شما تعبیر خواب یاست که دیده اید نگران نباشید

5-   سفری خوش و سود آور در پیش می باشد مبارک باشد

6-   خرید و تعدد ساختمان کاری پسندیده است تعجیل کن

7-   از خرید اسباب و اثایه زاید صرف نظر کن که پشیمان می شوی

8-   چرا این قدر به آدم های افیونی بها می دهی اندیشه کن

9-   روزگار دریایی است که کشتی زندگانی ما بر روی آن به طرف ساحل مقصود می رود ایندریای بزرگ همیشه درجذر و مد است اگر امروز آرام باشد مسلماً فردا طوفانی خواهد شد

10- بنابراین وقتی آرام است فرصت را غنیمت بشمارید اشخاصی که درنتیجه غفلت از فرصت استفاده نکردند در اعماق این دریا فرو رفتند

11- از تردید و دو دلی کاری ساخته نیست پس با اراده ای قوی حرکت نموده و اقدام کنید موفقیت همگام شما خواهد بود بگو مگوی جنابعالی با آن دوست بیهوده بود چیزیکه در طلب آن می باشید در دسترس شماست اراده کنید

کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

#####

غزل به قلم علامه قزوینی :

درد ما را نیست درمان الغیاث هجر ما را نیست پایان الغیاث

دین و دل بردند و قصد جان کنند الغیاث از جور خوبان الغیاث

در بهای بوسه‌ای جانی طلب می‌کنند این دلستانان الغیاث

خون ما خوردند این کافردلان ای مسلمانان چه درمان الغیاث

همچو حافظ روز و شب بی خویشتن گشته‌ام سوزان و گریان الغیاث

غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

درد ما را نیست درمان الغیاث    هجر ما را نیست پایان الغیاث

دین و دل بردند و قصد جان کنند      الغیاث از جور خوبان الغیاث

دربهای بوسه ای جانی طلب        می کنند این دلستانان الغیاث

خون ما خوردند این کافر دلان     ای مسلمانان چه دسمان الغیاث

هرزمانی درد دیگر می رسد            زین حریف بی دل و جان الغیلث

همچو حافظ روز و شب بی خویشتن       گشته ام سوزان و گریان الغیاث

غزل را بشنوید :

#####

کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####