رو بر رهش نهادم و برمن گذر نکر د صد لطف چشم داشتم او یک نظر نکرد
سیل سرشک ما زدلش کین بدر نبرد درسنگ خراه قطره باران اثر نکرد
یارب تو این جوان دلاور نگاه درا کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد
ماهی و مرغ دوش رافغان من نخفت وان شوخ دیده بین که سر از خواب برنکرد
می خواستم که میرمش اند قدم چو شمع او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد
جانا کدام سنگدل بی کفایت است کاو پیش زخم تیغ تو جان را سپر نکرد
کلک زبان بریده حافظ در انجمن با کس نگفت راز تو تا ترک سر نکرد
توضیحات :
نظر ( نگاه مهر آمیز ) سنگ خاره ( سنگ سخت 9 گذر ( عبور کردن) یک نظر ( کنایه از توجه و التفات ) یارب ( منادا شبه جمله ) سیل سرشک ( سیل اشک ) کین ( دشمن ) معنی بیت 3( ای خدا تو آن جوان بی پروا را نگهدار زیرا از نفرین درویشان هم احتیاط نکرد ) معنی بیت 5( ارزو می کردم که چون شمع زیر قدم آن جوان فانی شوم اما آن جوان چون نسیم سحری بهما گذر نکرد ) معنی بیت 7( حتی قلم سر بریده حافظ هم تا زمانی ه راز عشق رادرمیان جمع فاش نکرده بود سالم بود ) ( دراه عشق افشای راز سرباختن است )
نتیجه تفال :
1- ویژگیهای روحی جنابعالی چنین است : خوشگذران , انسان شناس , جذاب و دلربا, خیرخواه , رفیق دوست , با سلیقه , راستگو , با وفا , افراطی , خوش رو , مادی گرا , پرجنب و جوش , زرنگ , پولساز , شاد , اهل مسافرت و میهمانی رفتن , ناقلا , و سواسی , داخل خانه خشن ولی بیرون مهربان , دمدمی , لجباز و با اراده.
2- بارها تلاش و فعالیت نموده اید اما موفق نشده اید ولی خوشبختانه نا امید نشده اید همین امید و اراده قوی موجب پیشرفت جنابعالی خواهد شد. اگر با توکل برخدا و با استفاده از اراده , علاقه و تلاش قدری بر سرعت عمل خود بیفزایید موفق خواهید شد ولی اگر از این نیت فعلاً صرف نظر کنی به مراتب بهتر است.
3- خواجه در بیتهای اول و دوم و چهارم به ترتیب می فرماید ( رو به راه جانان کردم و به آستانه اش به خاک افتادم ولی او به من توجه ای نکرد و صد گونه لطف از او دشاتم درحالی که او یک نظر هم به من نکرد ) ( اشک سیل آسای ما نقش دشمنی را از دل او پاک نکرد زیرا در دل سنگ خارا دانه باران اثری ندارد ) ( دیشب ماهی دریا و مرغ هوا از ناله من آرام نگرفت بنگر که آن محبوب گستاخ با شنیدن ناله های من سر از بالین هم برنداشت و بیدار نشد ) تو خود حدیث مفصل بخوان از این سه معنی.
4- آینده بسیار نیکویی خواهی داشت. دست از تردید و دو دلی بردار و با اراده عمل کن. مسافر در حال تحویل و تحول است بدین جهت فرصت ندارد. کسی سر شما کلاه گذاشته به زودی رسوا می شود. قرض را با توکل برخدا پرداخت کنید. تغییر شغل مناسب و خوب میباشد. اما دراین موقعیت خرید و فروش و طلاق را توصیه نمی کنم.
5- امکانات انجام این نیت فراهم می شود زندانی آزاد می گردد و به مسافرتی مهم و مفید و سازنده خوهید رفت حضرت علی ( ع ) می فرماید ( اندیشه نیمی از خرد است ) پس آدم عاقل فرصت نیک را به بخت نیک تبدیل می کند ).
لطفا شرح تفال را در ویدیو زیر تماشا کنید ...
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :
شرح غزل :
١ -چهره بر خاک راه او ساییدم اما او بر من گذر نکرد.لطف و مهربانى بسیار از او انتظار داشتم،امااو حتى نگاهى به سوى من نیفکند!
٢ -اشک فراوان من-که چون سیل از چشمم جارى بود-کینه از دلش نزدود!آرى،قطرهى باران در سنگ خارا اثرى نکرد.[بیت داراى اسلوب معادله است.مقصود از قطرهى باران همان اشک وسنگ خارا،دل معشوق است.]
٣ -خدایا،آن جوان دلاور را،که از آه عاشقان گوشهنشین خود حذر نکرد،مصون و محفوظ بدار.[آه
را به تیر تشبیه کرده است.]
۴ -دیشب،مرغ و ماهى از ناله و فریاد من نخوابیدند،اما آن دلبر گستاخ حتى لحظهاى سر ازخواب برنداشت.[مقصود،شدت بىاعتنایى معشوق نسبت به عاشق است.یعنى همه متوجه حال زارمن شدند،جز یار!]
۵ -من مىخواستم،مانند شمعى که در برابر باد خاموش مىشود،در پیش پاى او بمیرم و جان فدا
کنم،اما او-مانند نسیم سحرى-بر من گذر نکرد.[خود را به شمعى مانند کرده که در رهگذار نسیمایستاده تا نسیم بر او بوزد و او خاموش شود(-بمیرد)اما نسیم به سوى او نمىوزد!]
۶ -جان من،کدام انسان سنگدل نالایقى است که جان خود را مانند سپر در برابر ضربهى شمشیر تو قرار ندهد؟[یعنى کدام عاشق است که نخواهد جان خود را فداى تو کند؟]
۷-قلم زبان بریدهى حافظ،تا ترک سر نکرد،راز تو را در میان انجمن با هیچ کس نگفت.[یعنى در ازاى افشاى راز تو،سر خود را باخت.مقصود از ترک سر کردن قلم،تراشیدن و قط زدن نوک قلماست.این تصویر واقعى با تخیل شاعر در مىآمیزد و به سر باختن قلم به سبب افشاى راز تبدیلمىشود.]
****
دیوان حافظ بر اساس نسخه قزوینی و خانلری
غزل به قلم علامه قزوینی :
رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد
سیل سرشک ما ز دلش کین به درنبرد در سنگ خاره قطره باران اثر نکرد
یا رب تو آن جوان دلاور نگاه دار کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد
ماهی و مرغ دوش ز افغان من نخفت وان شوخ دیده بین که سر از خواب برنکرد
میخواستم که میرمش اندر قدم چو شمع او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد
جانا کدام سنگدل بیکفایتیست کو پیش زخم تیغ تو جان را سپر نکرد
کلک زبان بریده حافظ در انجمن با کس نگفت راز تو تا ترک سر نکرد
غزل به قلم شاملو :
#####
غزل به قلم الهی قمشه ای :
#####
غزل به قلم عطاری کرمانی :
رو بر رهش نهادم و برمن گذر نکر د صد لطف چشم داشتم او یک نظر نکرد
سیل سرشک ما زدلش کین بدر نبرد درسنگ خراه قطره باران اثر نکرد
یارب تو این جوان دلاور نگاه درا کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد
ماهی و مرغ دوش رافغان من نخفت وان شوخ دیده بین که سر از خواب برنکرد
می خواستم که میرمش اند قدم چو شمع او خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد
جانا کدام سنگدل بی کفایت است کاو پیش زخم تیغ تو جان را سپر نکرد
کلک زبان بریده حافظ در انجمن با کس نگفت راز تو تا ترک سر نکرد
غزل را بشنوید :
#####
کلیپ های مرتبت با غزل :
#####
#####
#####
man hamishe maani hafez ru az in website mikhonam, besyar aalliiiii
پاسخحذفدرود و خسته نباشید، من همیشه برای تعبیر اشعار حافظ به سایت شما مراجعه میکنم. برای شما آرزوی موفقیت روز افزون دارم.
پاسخحذف