با عضویت در کانال یوتیوب حافظ دیوان از ما حمایت فرمایید :: اینستاگرام :: کانال یوتیوب حافظ دیوان ::
غزلیات حافظ به ترتیب رَوی ( آخرین حرف اصلی قافیه یا ردیف ) :
  الف  |  ب  |  ت  |  ث  |  ج  |  ح  |  خ  |  د  |  ر  |  ز  |  س  |  ش  |  ع  |  غ  |  ف  |  ق  |  ک  |  ل  |  م  |  ن  |  و  |  ه  |  ی | برچسب ها

۱۳۹۳ شهریور ۱۰, دوشنبه

میخانه ومی - تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود - غزل 205 - 150

150- میخانه و می
تا زمیخانه و می نام و نشان خواهد بود   سرما خاک ره پیر مغان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم درگوش است   برهمانیم که بودیم و همان خواهد بود
برسر تربت ما چون همت خواه     که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
برو ای زاهد خودبین که زچشم من و تو     راز این پرده نهانست ونهان خواهد بود
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود
چشمم آن شب که زشوق تونهد سر به لحد     تادم صبح قیامت نگران خواهد بود
بخت حافظ گر ازین دست مدد خواهد داد     زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود


توضیحات :
نام و نشان (اسم و رسم اثری ) سر ( سرارادت ) پیر مغان ( مرشد ) حلقه ( حلقه بندگی ) ازل ( آغاز = نخست ) برهمانیم ( برهمان پیمان وعهد هستم ) تربت ( خاک – قبر ) همت خواه ( توجه باطنی – استمداد ) رندان جهان ( وارستگان و آزاد گان گیتب ) برو ( دور شو ) لحد ( گور – قبر ) مدد (یاری ) زلف معشوقه ( گیسوی یار ) معنی بیت 1( تا آن زمان که از بزم روحانی و باده معرفت درجهان اسم و رسمی باشد سر ارادت برآستان مرشد روشن دل خواهیم نهاد ) معنی بیت 2( حلقه بندگی پیر عارفان ازروز نخست در گوش می می باشد پس ما بر همان عهد و پیمان که بودیم پایدار خواهیم ماند ) معنی بیت 3( چون به کنار آرامگاه ما آمدی نظر عنایتی ا زما بطلب و توجه باطنی ا ز ما بجوی چه این خاک پاک زیارتگاه و قبله حاجات آزادگان وارسته جهان خواهد بود )

نتیجه تفال :
1-   از تردید و دو دلی دست بردارید و با توکل برخداوند قدم بردارید و مصمم با استفاده از فرصت و زمان با سرعت عمل و مشورت با یکی از آشنایان اقدام و نذر خود را ادا کنید فرزندم به قول نیچه کسی که یاد می گیرد پرواز کند ابتدا باید ایستادن و راه رفتن و دویدن و صعود کردن را فرا گیرد بی مقدمه نمی توان به پرواز درآمد
2-   خواجه دربیت آخر فرماید : ( اگر طالع چنین ناسازگاری کند گیسوی یار به چنگ بیگانه خواهد افتاد ) تو خود حدیث مفصل بخوان از این معنی که باید کاملاً مراقب و مواظب باشی و بر هوی و هوس خویش مسلط باش
3- لطفا ادامه شرح تفال را در ویدیو زیر تماشا کنید ...
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

معانی لغات غزل (۲۰۵)

خاک ره:خاک راه ، به مانند خاک راه، پست وناچیز مانند خاک زیر پا.

حلقه: هر چیز مدور به شکل دایره اعم از ازآهن ونقره و فلزات دیگر ، طوق ، دایره مردم که به صورت مدور مجتمع شده باشندو نام طوق و گردنبد حیوانات.

حلقه در گوش:کنایه از فرمانبرداری و بندگی و چاکری.

همت خواه: غایت و کماتل آرزوهایت را در خواست کن.

خود بین: خودخواه مو مغرور ومتکبر.

ترک: تُرکنژاد ، کنایه از معشوق و محبوب .

لحد:خاک گور.

نگران:در حال نگریستن ، چشم انتظار، مردد و امیدوار ، مضطرب.

معانی ابیات غزل(۲۰۵)

(۱)تا آن زمان که از می و میخانه اثر ونشانه یی برجاست ، سر خاکسار ما به مانند خاک راه ، زیر پای پیر میکده جای خواهد داشت.

(۲) از روز ازل حلقه ارادت وبندگی پیر میخانه را در گوش خود دارم . ما بر همان قول و قراری که از روز ازل نهاده ایم بر قرار و بر همان خواهیم بود.

(۳) آنگاه که گذارت بر خاک آرامگاه ما فاقد کمال آرزوهایت را در خواست کن زیرا تربت ما زیارتگاه مردم آزاده جهان خواهد بود.

(۴)ای زاهد پیش پا بین دست بردار که اسرار نهانی و راز افرینش از چشم من و تو پنهان است و همچنان پوشیده خواهد ماند .

(۵) محبوب ترک نژادمن که به عاشق خود رحم ندارد ، امروز مست از خانه بیرون رفت تا ببینم که باز خونابه از دیده کدام عاشق بی قراری جاری می شود.

(۶) شبی که به شوق دیدار تو سر بر خاک گور خود نهم تا بامداد روز قیامت چشمان بازم نگران باقی خواهند بود.

(۷) اینگونه که بخت واقبال حافظ سر ناسازگاری دارد ( روز قیامت هم ) زلف معشوق من در دست دیگران خواهد افتاد.

شرح ابیات غزل(۲۰۵)

وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لان

بحر غزل: رمل مثمن مخبون اصلم مسبغ

*

می دانیم که در زمان حکومت شاه شجاع یک بار ، حکومت دست به دست شده وموجب قرار دادی که فیما بین شاه شجاع و برادرشمحمود منعقد می شود شاه شجاع شیراز را به شاه محمود واگذار و به سوی ابرکوه می رود. در مدت کوتاهی که شاه محمود بر شیراز مسلط گردید اوضاع چندان بر وفق مرام حافظ نبود و این شاعر با وفا و یکرنگ به صف طرفداران شاه محمود نپیوست و همچنان با شاه شجاع در رابطه و مکاتبه بود. این غزل در این زمان سروده شده و تعابیر و ایهامات آن گواهی بر این مدعا ست.

مطلع غزل بازگو کننده وفاداری و ثبات عقیده و تأکیدی است بر این که شاعر تا هر زمان که باشد در راه دوست دیرین وفاد ار باقی خواهد ماند. شاعر در بیت دوم می گوید من غلام حلقه به گوش پیر میخانه بوده و هستم و خواهم بود باید دانست این مصراع : برهمانیم که بودیم و همان خواهد بود را شاه شجاع در نامه یی که به برادرش شاه محمود می نویسد و تعهدی را که فیما بین آن دو بر قرار شده بار دیگر یادآور و خود نیز با آوردن این مصراع که به همام تبریزی منسوب است ( بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود) تجدید عهد می کند . این نامه و مکاتبه را حافظ مطمح نظر قرار داده و غزلی در همین وزن قافیه و ردیف ساخته و مصراع مورد نظر را نیز تضمین کرده و غزل را برای شاه شجاع می فرستد . در مورد انتساب این مصراع به همام جای تردید است . زیرا در دیوان همام تبریزی که به سعی مؤید ثابتی در سال ۱۳۳۳ شمسی چاپ شده غزلی به این ردیف و قافیه وجود ندارد اما بیتی از همام بدین صورت :

سالها سجده صاحب نظران خواهدبود هر زمینی که نشان کف پای تو بود

در غزلی موجود است و حافظ با تقدم و تأخر مصراعهای آن در غزل خود آورده است در ۲ نسخه از نسخ خطی ، بیتی از غزل همام تبریزی را در غزل حافظ تداخل داده اند که کاری سهو واشتباه بوده وآن بیت غزل همام به این صورت آمده است:

( بر زمینی که نشان کف پای تو بود سالها سجده صاحب نظران خواهدبود )

شاعر در بیت پنجم این غزل اشاره یی به خروج شاه شجاع از شیراز کرده و با آوردن کلمه (امروز) چنین مستفاد می شود که تاریخ غزل احتمالاً همان روز دست به دست شدن حکومت میان دو برادر باشد و در بیت ششم ، حافظ مراتب نگرانی خود را از عاقبت کار شاه شجاع ابزار می دارد . مفاد ایهامی این بیت و بیت مقطع غزل دلیل بر خوف و رجای شاعر است به این معنا که خروج شاه شجاع از شیراز و تحویل حکومت به برادرش به معنای واقعی خروج او از سیاست و دست کشیدن از حکومت نبوده و این معنا را حافظ که دوست و محرم و کار گزار دربار شاه شجاع بوده به خوبی می دانسته که زیر این کاسه نیم کاسه یی است و با بی صبری منتظر بازگشت فاتحانه شاه شجاع بوده است چنانکه بعداً این اتفاق عملی گردید ، اما پیوسته حافظ دل نگران پایان کار بوده و بدین سبب مضامین بیت ششم و هفتم غزل را می سازد. نحوه تفکر حافظدر سرودن اکثر قریب به اتفاق غزلهایش به ویژه غزلهایی که باز گو کننده رویداد دهای سیاسی است چنین است که هر بیتی دارای تعبیری استاما امروزه چون به ریزه کاریهای تاریخ و تاریخی که غزل سروده شده کاملاً آگاهی نداریم نمی توانیم به خوبی به آنها پی ببریم به عنوان مثال در این غزل مشاهده می شود که حافظ در بیت چهارم ابتدا به ساکن روی سخن خود را به زاهد خود بین برگدانیده به او می گوید برو گمشو تو از رازها و سیاستهای پشت پرده سیاست خبری نداری و این توجه حافظ به زاهد خودبین به این دلیل است که متشرعین از نحوه شب زنده داریها و عیش ونوشهای شاه شجاع ناراضی بوده ودر تنگنا نهادن او و ترک سلطنت عامل مؤثری بودند و به همین دلیل شاعر بیتی از غزل را به صورت ذو وجهین و در کمال مهارت برای حمله به آنها اختصاص می دهد. در پایان مضمونی که حافظ

در بیت مقطع غزل خود به کار برده و به طنز از بخت خود شکایت و اختیار زلف معشوقه خود را به دست دیگران پیش بینی می کند از نظامی است:

آن سلسله زلف دلبران است وآن نیز به دست دیگران است
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی

غزل به قلم علامه قزوینی :

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود
چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود
بخت حافظ گر از این گونه مدد خواهد کرد زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود


غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

تا زمیخانه و می نام و نشان خواهد بود    سرما خاک ره پیر مغان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم درگوش است    برهمانیم که بودیم و همان خواهد بود
برسر تربت ما چون همت خواه      که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
برو ای زاهد خودبین که زچشم من و تو      راز این پرده نهانست ونهان خواهد بود
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز  تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود
چشمم آن شب که زشوق تونهد سر به لحد      تادم صبح قیامت نگران خواهد بود
بخت حافظ گر ازین دست مدد خواهد داد      زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود


غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر