با عضویت در کانال یوتیوب حافظ دیوان از ما حمایت فرمایید :: اینستاگرام :: کانال یوتیوب حافظ دیوان ::
غزلیات حافظ به ترتیب رَوی ( آخرین حرف اصلی قافیه یا ردیف ) :
  الف  |  ب  |  ت  |  ث  |  ج  |  ح  |  خ  |  د  |  ر  |  ز  |  س  |  ش  |  ع  |  غ  |  ف  |  ق  |  ک  |  ل  |  م  |  ن  |  و  |  ه  |  ی | برچسب ها

۱۳۹۳ شهریور ۳۰, یکشنبه

خط ساقی - نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد - غزل 159 - 259

259- خط ساقی
نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد   ای بسا خرقه که شایسته آتش باشد
صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی     شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
خوش بود گر محک تجربه آید به میان   تا سیه روی شود هرکه دروغش باشد
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست   عاشقی شیوه رندان بالکش باشد
غم دنیی دنی چند خوری باده بخواه   حیف باشد دل دانا که مشوش باشد
خط ساقی گر ازین گونه زند نقش بر آب     ای بسا رخ که بخ خوناب منقش باشد
دلق و سجاره حافظ ببرد باده فورش   گر شراب از کف آن ساقی مهوش باشد


توضیحات :
نقد صوفی ( نقد ایمان صوفی ) صافی بی غش ( پاک و سره ) ورد ( دعا ) سرخوش ( حال خوش ) محک (سنگی که طلا را از فلزات دیگر مشخص می کند ) غش ( ریا – تقلب ) ناز پرورد ( ناز و نعمت زندگی کن ) تنعم ( به ناز زندگی کردن ) دوست ( عشق ) دنیی ( جاب پست دنیا ) دنی ( مال دنیا ) دلق( خرقه ) سجاده ( جانماز ) مهوش ( زیبا روی ) معنی بیت 1( نقد ایمان صوفی همیشه پاک و خالص نیست چه بسا دلق ریاکاران د رخور سوختن باشد ) معنی بیت 6( اگر خط خوش و دلفریب چهره ساقی این گونه نقش تقوی را برآب رند و محو ساز د چهره های بسیاری به عاشقی میل می کند که از رنج و بلاهای عشق خونین پاک می شود )

نتیجه تفال :
1- خواجه شیراز در بیتهای 2-4-7- فرماید ( صوفی ما که چون دعای سحر می خواند و از غلبه وجد و حضور مست و مدهوش می شد نگران شب او باش که از باده نوشی حالی خوش خواهد داشت ) ( چه نیکوست اگر سنگ آزمون را به میان آورند تا هرکه در او خیانت و فریب باشد و چون طلای خالص نباشد سیه روی و رسوا شود ) ( اگر می فروش باده پرست ساقی ماه رخسار به حافظ بدهد خرقه و جانماز او را که اسباب زهد است در بهای باده تواند گرفت ) خودتان تفسیر کنید.
2- او راه و رسم عشق بازی را نمی داند اگر به شما توجه نمی کند اما در دل سخت دلبسته و عاشق شماست پس نیاز دارد که قدم اول را جنابعالی بردارید تا او اطمینان پیدا کند.
3- صراحت لهجه جنابعالی خوبست و از اینکه نکته سنج و باریک بین می باشید. عیبی ندارد ولی از اینکه وسواس داری و برای هر چیز کم اهمیت سر و صدا راه می آندازید. نقطه ضعف جنابعالی می باشد.
4- این نیت با اندکی صبر و شکیبایی , علاقه , دقت و سرعت عمل حتماً انجام می گیرد و جای نگرانی نمی باشد.
5- مسافرت را توصیه می کنم نسبت به همسر و پدر و مادر مهربان باشید و دست از لجبازی بر دارید. ازدوا عملی است و مقدمات طلاق فراهم می شود. بیمار چندان تغییری نمی کند. مژده ای به دست می آوردی و ملاقات و شغل مهمی در پیش است .
6- ویژگیهای جنابعلی عبارتند از : زرنگ و ناقلا , آتشین مزاج , دوست داشتنی , جذاب , شیک پوش , گاهی شلخته , با سلیقه , قدر شناس , خوش باطن , فامیل دوست , فرشته خو , نظر بلند , خوش بین , اهل حاشا و وسواسی .
7- آینده متعلق به شماست به شرط آنکه از فراست و هوش خود بهره مند شوید.
8- او به غیر از شما به کسی دیگر علاقه ای ندارد اما باید شما با او مهربان باشید تا قلبش را دیگری تصاحب نکند.
9- تغذیه شما نامناسب است بدانید فکر و اندیشه نیاز به جسمی سالم دارد و جسم سالم تغذیه و ورزش را می طلبد .
لطفا شرح تفال را در ویدیو زیر تماشا کنید ...
با آموزش جذاب اوریگامی به کودک خود خلاقیت را در آنها شکوفا کنید و غزیزانتان را به ساخت کاردستیهای محبوب تشویق کنید ...
با آموزش جذاب اوریگامی دستمال سفره به کودک خود خلاقیت را در آنها شکوفا کنید وغزیزانتان را به ساخت کاردستیهای محبوب تشویق کنید و همزمان سفرهای مهمانی خود را زیباتر کنید ...
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

معنی لغات (۱۵۹)

نقد:سیم وزر ، مسکوک ، زمان حال، حال حاضر و بالفعل.

غَش:به فارسی با فتح اول به معنی تزویر ، مکر، وحیله ، خیانت ، ناخالص بودن و در زبان عربی به معنای خیانت و خبث.

نگران:در حال نگریستن ، در حال تماشا، مضطرب و پریشان.

بی غش: بدون شیله ، پیله واستتار، نقص.

مستوجب:سزاوار ، لایق ، در خور ، مستحق.

وِردِ سحری:دعای سحرگاهان.

مست شدی:از خود بیخود می شد.

مَحَک: سنگ محک، سنگی که باآن عیار طلا را می سنجند

محک تجربه: ( اضافه تشبیهی ) کنایه از اینکه پای تجربه و آزمایش به میان آید.

ساقی:خط سبز چهره ساقی ، موهای تازه رسته بر چهره ساقی.

زند نقش بر آب: (۱) بر آب نقش ببندد ، کار بی حاصل انجام دهد. (۲) در گونه و عارض مانند آب روشن و زلال منعکس شود. ناز پرورد تنعم :ناز پروده و در ناز و نعمت بزرگ شده.

دُنییِّ دَنی :دنیای پست و کلمه دنیا از دنی گرفته شده که لغت مقابل علوی است.

مشوّش:پریشانحال ، آشفته، مضطرب.

دلق:خرقه ، لباسی که صوفیان روی همه لباسها می پوشند.

ساقی مهوش: ساقی زیبا روی ماه مانند.

معانی ابیات غزل(۱۵۹)

(۱) سرشت و ماهیت و محضر صوفی همه بی آلایش و بی غش نیست . چه بسیار خرقه( و آنکه د ر خرقه است سزاوار آتش زدن است.

(۲) صوفی ما که با خواندن دعاهای سحری، از خود بی خود می شد، شب هنگام او را بنگر که از شراب مست شده است !

(۳) چه خوب است که پای آزمایش به میان آید تا هرکس که دورنگی دوجودش باشد روسیاه شود. ( ۴) اگر خط سبز چهره ساقی ، بدین سان بر این گونه های آب گونه نقش بندد چه بسیار چهره ها که با اشک خونین نقاشی شود .

(۵)کسی که در ناز ونعمت پرورده شده ( از راه عشق) راهی به سوی دوست نمی یابد . عاشقی راه و روش مردان رندی است که تاب تحمل رنج و سختی را دارا هستند.

(۶) تا کی و چقدر غم این دنیای پست را می خوری ، باده بخور! حیف است که دل انسان دانا مضطرب و پریشان باشد.

(۷) اگر شراب از دست آن ساقی زیبا باشد ، خرقه و سجاده حافظ را باده فروش ( به گروگان) می برد.

شر ح ابیات غزل: (۱۵۹)

وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن بحر

غزل: رمل مثمّن مخبون اصلم

*

دوران شاه شجاع مصادف است با اوج مبارزات صوفیان دنیادار و متظاهر با حافظ رند راستگو ، با تدبیر و زیرکی و حافظ با شهامت و صراحت به مصاف یکدیگر رفته و در این میان هر چند به ظاهر ، حافظ در ایامی چند در مضیقه می افتد لیکن افکار عمومی به نفع اوجبهه بندی کرده و حافظ مآلاً از این در گیری پیروز بیرون می آید. در این غزل که به منزله معرفی ظاهر الصّلاحان نابکاری که زیر پوشش تصوف در جامعه آن روز قد علم کرده بودند سروده شد است شاعر صراحتاً به مردم هشدار می دهد که سرشت و ماهیت وجودی این اشخاص ناخالصی فراوان دارد و آوردن کلمه نقد به منظور ایجاز کلام وتشبیه وجود صوفی به سکه تقلبی است . مفاد بیت دوم این غزل را حافظ در جای دیگر چنین سرو ده است :

واعظان کاین جلوه در محراب ومنبر می کن چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند

شاعر دربیت سوم مفاد آیه ۱۵۰ سوره بقره را یاد آوری می کند : وَ لَنَبلُوَنَّکُم بِشَیء مِنَ الخَوفِ وَ الجُوعِ وَ نَقص مِن الاَموالُ وَ الاَنفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِرِ الصّابَرینَ ( شما را به شمه یی از ترس و گرسنگی و کاهش اموال و نفوس و محصولات امتحان خواهیم کرد و صابران را نوید ده) . وبدین معنا اشاره دارد که عاقبت مشت این اشخاص ریا کار باز خواهد شد . همین مضمون را شاعر در جای دیگر به صورت دیگر چنین بازگو می کند :

بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه زیرا که عرض شعبده اهل راز کرد

بیت پنجم این غزل به سبب بلاغت تامه به صورت ضرب المثل در آمده است .
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی


غزل به قلم علامه قزوینی :

نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
غم دنیی دنی چند خوری باده بخور حیف باشد دل دانا که مشوش باشد
دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد


غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد   ای بسا خرقه که شایسته آتش باشد
صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی     شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
خوش بود گر محک تجربه آید به میان   تا سیه روی شود هرکه دروغش باشد
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست   عاشقی شیوه رندان بالکش باشد
غم دنیی دنی چند خوری باده بخواه   حیف باشد دل دانا که مشوش باشد
خط ساقی گر ازین گونه زند نقش بر آب     ای بسا رخ که بخ خوناب منقش باشد
دلق و سجاره حافظ ببرد باده فورش   گر شراب از کف آن ساقی مهوش باشد


غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر