دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد گفتا شراب نوش و غم دل ببر زیاد
گفتم به باد می دهدم باده ننگ و نام گفتا قبول کن سخن و هرچه باد باد
سود و زیان ومایه چو خواهد شدن زدست گربهر این معامله غمگین مباش و شاد
بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ درمعرضی که تخت سلیمان رود به باد
حافظ گرت زپند حکیمان ملامت است کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد
توضیحات :
ذکرش بخیر باد ( یادش به نیکی باشد ) نام و ننگ ( آبرو ) معرض ( جایگاه عرضه ) کوت9 کنیم ( کوتاه و مختصر کنیم ) مایه ( سرمایه ) هیچ (در این شعر یعنی دنیای فانی است ) باد ( ایهام دارد یعنی ازسدت دادن ) نیش ( نیش زنبور) تدبیر(چاره ) ملامت ( کسابت سرزنش ) باد ( فعل دعایی ) معنی بیت 1( دیروز پیر می فروش که یادش به خیر گفت شراب بنوش و غم را فراموش کن ) معنی بیت 2(به پیر می فروش گفتم آخر باده آبرویم را می برد و رسوایم می کند درجواب گفت تو کاری به این کارها نداشته باش و حرف مرا گوش کن هرچه پیش آید خوش آید ) معنی بیت 3( زندگی این دنیا چندان ارزشی ندارد از سود آن شاد مباش و از زیان آن ناراحت مشو زیرا سرمایه و سود و زبانش همه برباد م یرود ) معنی بیت 4( جایی که تخت فرمانروایی حضرت سلیمان به با می رود تو اگر به زندگی بی حاصل دل بسته باشی چیزی جز باد در دست نخواهی داشت ).
نتیجه تفال :
1- خواجه در بیت پنجم فرماید ( ای حافظ اگر از پند حکیمان کسالت و رنجش پیدا میکنی قصه را طولانی نکنم و ما از نصیحت گذشتیم برو که به خدا می سپارمت ) پس خواجه نیز به من یاد م یدهد که تاشما را نصیحت کنم که سرعت عمل تلاش اراده و راهنمایی از استادی با تجربه را از یاد نبری و با هنگجامی وی و دیگران حتماً موفق می شودی جای نگرانی نمی باشد
2- ابتدا اندیشه ها و افکار نادرست و پریشان و تردید آمیز را از سر بیرون کن کسی که تلاش کرده مسلاماً موفق خواهد شد شخصی بلند قد سیاه چهره ابرو کشیده بینی دراز با موی بلند به شدت به شما حسادت دارد از او دوری کنید
3- توجه کامل به پدرتان داشته باشید که رنج فراوان برده و مادرتان با سخنان تندش اور ا آزار داده است پس نیاز به محبت شما دارد ولی پدر واقعاً شما و مادرتان را دوست دارد از زندگی خوبی برخوردار هستید موفقیت درانتظار شماست
4- دراین هفته سوره مبارکه الصف را دوبار به حضور قلب و معنی بخوانید و نذر خود را ادا کنید که گشایش حاصل م یشود
5- روحیه جنابعالی چنین است باهوش اهل کشف نگران نکته سنج کمال گرا درون گر مخترع صمیمی زیرک ناقلا والا مقام آرام و ملایم صلح جو با حس ششم قوی بدبین همراه کمک رسان کله دار عاقل قدری فکر کنید با این ویژگیها ی برشمرده باید موفق و از زندگی خوربی برخوردار باشید اگر اراده را تفویت کنید برهمه چیز مسلط م یشوید پس پیروزی در دستان شما قرار دارد به خود متکی باشید تا موفق شوید
6- اندیشه ای شما را رنج می دهد فوری این افکار را بیورن بریزید مواظب همسرتان باشید که او دچار ناراحتی است ولی نمی تواند بر زبان بیاورد اما نیاز هب محبت شما دارد فرزندان شایسته ای تربیت می کنید که دومی نابغه می شود مقام و ثروتی در انتظار خانواده شماست که مبارک باشد
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :
شرح غزل :
معانی لغات غزل ۱۰۰
دی: دیروز.
پیرمیفروش: قطب و مراد و راهنما، تصویر ذهنی حافظ از یک انسان کامل مجرب و راهنما و چنین است پیرمغان.
ذکرش به خیرباد: جمله دعاییه به معنای یادش به خیر.
ننگ: بدنامی.
نام وننگ: شهرت و آبرو.
گفتا: گفت.
مایه: سرمایه.
دلنهی: دلببندی.
معرض: جای عرضه کردن، مکان، کنایه از دنیا.
حکیم: فرزانه، دانا.
ملالت: دلتنگی، افسردگی.
معانی ابیات غزل ۱۰۰
(۱) یادش به خیر پیر میفروش. دیروز گفت شراب بنوش و غم دل را از یاد ببر.
(۲) (به او) گفتم شراب شهرت و آبروی مرا از بین میبرد پاسخ داد این سخن را بپذیر: هرچه پیش آید خوش آید.
(۳) گل بیخار و نوش بینیش وجود ندارد. چه میشود کرد؟ دنیا را این چنین آفریدهاند.
(۴) چون سود وزیان و سرمایه، همه از دست رفتنی است از برای این داد و ستد نه غمگین باش و نه شادمانی کن.
(۵) در دنیایی که تخت سلیمان بر باد میرود اگر دل به چیزی بندی، باد در دست خواهی داشت.
(۶) جام را از باده پرکن و گوش هوش فرادار و از آن، پایان داستان جمشید و کیقباد را بشنو.
(۷) حافظ اگر از پند خردمندان دلتنگ و آزرده خاطر میشوی، سخن کوتاه میکنیم و آرزوی عمر دراز برای تو داریم.
شرح ابیات غزل ۱۰۰
وزن غزل: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات
بحر غزل: مضارع مثمن اخرب مکفوف مقصور
*
مرحوم دکتر غنی این غزل را در مدح شاه شیخابواسحاق و سیروس نیرو برای خواجه برهانالدین ابونصر فتحالله فرزند خواجه کمالالدین ابوالمعالی وزیرامیر مبارزالدنی میدانند لیکن از محتوای کلام و فحوای غزلی که از پنج بیت الی هفت بیت در نسخ مختلف آمده است دلیل روشنی نمیتون اتخاذ کرد. تنها میتوان چنین تصور کرد که حافظ این غزل را برای دلداری شاه شیخابواسحاق پس از شکستهای متوالی که از امیرمبارزالدین خورده و در بلاد متواری بود سروده باشد و در بیت پنجم ایهامی دارد که حافظ شاه ابواسحاق راتحریک به کوشش و بازپسگیری شیراز میکند و این ایهام در کلمه (هیچ) نهفته است. شاعردر ایهامی که منظور نظر دارد به شاه میگوید در دنیایی که تخت سلطنت سلیمان به فرمان باد حرکت میکند تو اگر وضع موجود را قبول کرده و به هیچ راضی باشی جز باد در دست، چیزی دیگر عاید تو نمیشود و این ایهام را میتوان در حکم تشجیعی دانست که حافظ به شاه القاء میکند. و چون جز دلداری کاری از دست حافظ ساخته نیست دربیت مقطع در ظاهر خطاب به خود و در باطن خطاب به شاه ابواسحاق میگوید اگر از حرفهای من ناراحت شدی صحبت را کوتاه میکنم و برای تو طول عمر دراز میخواهم.
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی
غزل به قلم علامه قزوینی :
دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد
گفتم به باد میدهدم باده نام و ننگ گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد
سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست از بهر این معامله غمگین مباش و شاد
بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ در معرضی که تخت سلیمان رود به باد
حافظ گرت ز پند حکیمان ملالت است کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد
غزل به قلم شاملو :
#####
غزل به قلم الهی قمشه ای :
#####
غزل به قلم عطاری کرمانی :
دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد گفتا شراب نوش و غم دل ببر زیاد
گفتم به باد می دهدم باده ننگ و نام گفتا قبول کن سخن و هرچه باد باد
سود و زیان ومایه چو خواهد شدن زدست گربهر این معامله غمگین مباش و شاد
بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ درمعرضی که تخت سلیمان رود به باد
حافظ گرت زپند حکیمان ملامت است کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد
غزل را بشنوید :
#####
کلیپ های مرتبت با غزل :
#####
#####
#####
2 تا غلط دارین تو نوشتار غزل
پاسخحذف1- از بهر این معامله.... بجای "گر بهر این معامله...
2- ملالت درست است نه "ملامت
با تشکر
و البته غلط سوم:
پاسخحذفنام و ننگ درست است نه "ننگ و نام