با عضویت در کانال یوتیوب حافظ دیوان از ما حمایت فرمایید :: اینستاگرام :: کانال یوتیوب حافظ دیوان ::
غزلیات حافظ به ترتیب رَوی ( آخرین حرف اصلی قافیه یا ردیف ) :
  الف  |  ب  |  ت  |  ث  |  ج  |  ح  |  خ  |  د  |  ر  |  ز  |  س  |  ش  |  ع  |  غ  |  ف  |  ق  |  ک  |  ل  |  م  |  ن  |  و  |  ه  |  ی | برچسب ها

۱۳۹۳ شهریور ۱۰, دوشنبه

گل و نسرین - چه مستی است ندانم که روبه ما آورد - غزل 145 - 160

160- گل و نسرین
چه مستی است ندانم که روبه ما آورد     که بود ساقی و این باده ازکجا آورد
چهراه می زنداین مطرب مقام شناس     که درمیان غزل قول آشنا آورد
تو نیز باده به چنگ آر و راه صحرا گیر   که مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد
رسیدن گل و نسرین به خیر و خوبی باد     بنفشه شاد و کش آمد سمن صفا آورد
صبا به خوش خبری هدهدسلیمان است     که مژده طب از گلشن سبا آورد
دلاچو غنچه شکایت زکار بسته مکن     که باد صبح نسیم گره گشا آورد
علاج ضعف دل ما کرشمه ساقیست     برآر سر که طبیبآمدو دواآورد
مریدپیر مغانم زمن مرنج ای شیخ           چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد
به تنگ چشمی آن ترک لشکری نازم     که حمله بر من درویش یک قبا آورد
فلک غلامی حافظ کنون به طوع کند     که التجا به در دولت شما آورد


توضیحات :
معنی بیت 1( چه مستی است که به ما روکرده است که از سرمستی و سکر عشق و محبت ازلی حیرت کرده و چهکسی ساقی این شراب الهی بود ه که مرا سرمست ساخته است ) معنی بیت 2( این مطرب چه پرده در موسیقی عجیبی می زند زیرا که درمیان غزل برمی گردد و به قول آشنا سخن می گوید ) کش ( شادی و خوشی )سبا ( سرزمین سبا ) درویش یک قبا ( فقیر) طوع (فرمانبرداری ) التجا ( پناه بردن ) معنی بیت 5( باد بهاری از نظر آوردن مژده های خوش مانند هدهد است هبه سلیمان پیامبر از گلستان بلقیس خبر شادی بخش رساند ) معنی بیت 8( ای دانای دین من طرفدارپیر مغان هستم رنجیده خاطر مباش زیرا تو درآن دنیا وعده شراب دادی ولی او در این دنیابه من شراب ناب داد )

نتیجه تفال :
1- حافظ در بیت نهم فرماید ( فدای چشم تنگ آن زیبا روی می شوم که چشم دیدن این فقیر یکتا قبلا را هم نداشت و به تراج آن بر من تاختن آورد ) تو خود حدیث مفصل بخوان از این معنی.
2- سعادت به شما روی آورده بطوری که در شگفت هستی که چگونه با این مساله رو به رو شوی ناراحت نباش که این خواست خداوند و دعای پدر و مادر بوده پس همین هفته به یکی از مشاهد متبرکه برو و سوره مبارکه نمل از آیه 10 تا 35 را باحضور قلب و معنی بخوان که گشایش فراوان است و نذری هم انجام بده.
3- سعادت به شما روی آورده خانواده شما از موفقیت عالی برخوردار خواهد شد و در مسابقه یا مناقصه ای برنده خواهید شد و در امور تجارتی و یا تحصیلی پیشرفت فراوانی به دست خواهید آورد وقتی موفق شدی مرا دعا کن و خواند این کتاب را به دوستان اقوام و آشنایان توصیه بنمایید.
4- ویژگیهای جنابعالی عبارتند از : اسرار آمیز , مرموز , زیرک , دنباله رو , ناقلا , منطقی , به موقع خطرناک , پر احترام , مخترع , مقبول , متفکر , آبزیرکاه , سیاستمدار , کله دار , شیک پوش , ولی شلخته , استثنایی , حرف به کرسی نشان و پر قدرت.
5- از زندگی خوبی برخوردارید ارزش آنرا بدانید با همسر مهربان باشید که سه فرزند در طالع دارید که سومی نابغه می شود مسافرت خوبست ولی خرید و فروش موقعیت ندارد.
6- چشمان نافذ و نگاه پرقدرت شما شیر را اسیر و مات و مبهوت خود می سازد پس با اراده ای قوی همراه با کوشش در این راه گام بردارید و زندگی نوین و محکمی بسازید.
لطفا شرح تفال را در ویدیو زیر تماشا کنید ...
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

معانی لغات غزل(۱۴۵)

راه: آهنگ، مقام ، پرده.

مقام: دستگاه موسیقی، جا قرار گرفتن انگشت نوازنده بر دسته ساز .

مقام شناس: آنکه دستگاههای موسیقی را می شناسد.

قول: گفتار و در اصطلاح وسیقی تصنیف و غزل به زبان عربی ، ترانه و آواز . در قدیم ملحونات قسمتی به زبان عربی به نام قول و قسمتی به زبانفارسی به نام غزل بوده است. و حافظ می فرماید: ( اینهمه قول وغزل تعبیه در منقارش و به معنای آواز مطلق نیز آمده و آوازه خوان را قوّال می گویند.

ساز: آلات موسیقی .

ساز خوش نوا: ساز خوش صدا.

کار بسته: کار گره خورده.

نسیم گره گشا: نسیمی که گره از کار غنچه می گشاید، غنچه را باز می کند.

رسیدن گل و نسرین: زمان باز شدن گل و نسرین ، کنایه از فصل بهار.

کَش:خوش، مطبوع، دلپذیر.

سَمَن: نام گلی است.

هدهد: مرغ شانه به سر ، مرغ سلیمان.

هدهد سلیمان : کنایه از این که هدهد توسط سلیمان مأمور بُردن خبر به سبا شد و این مرغ خبر برد وخبر خوش از بلیقس باز آورد.

گلشنِ سبا:گلستان کشور سبا که بلیقس در آنجا سلطنت می کرد.

کرشمه:غمزه، اشاره، چشم و ابرو .

برآر سر:سر بلند کن.

تنگ چشمی:تنگ نظری، چشم تنگ و ریزه تُرکها.

تُرکِ لشکری : سپاهی تُرک نژاد.

یک قبا: یک لا قبا، کنایه از فقر و تهیدستی.

به طوع: از روی میل و رغبت.

التجا:پناه بردن.

معانی ابیات غزل(۱۴۵)

(۱)نمی دانم این چه مستی است که ما را فراگرفت؟ ساقی آن که بود واین باده را از کجا بدست آورد؟

(۲) این نوازنده مقام شناس چه آهنگی را می نوازد که در میان غزل و گفتار آشنایی را گنجانید.

(۳) توهم شراب را تهیه کرده به سوی دشت ودمن برو زیرا در آنجا مرغ خوش آواز با ساز حنجره خود ، خوش نغمه سرایی می کند.

(۴) ای دل ، به مانند غنچه از گرهی که در کار توست شکایت مکن زیرا بادِ بامدادی با خود نسیمی که گره گشاست آورد و کار گشایی می کند.

(۵) گل سرخ و نسرین شکوفا شدند ، رسید نشان به خیر باد گلهای بنفشه شاد و دلپذیر به نظر می رسند و سمن به باغ ، صفا و تازگی بخشیده است.

(۶) نسیم باد صبا مانند هدهد، قاصد سلیمان خوش خبر است چرا که باغ و بوستان سبا مژده شادی می آورد.

(۷) درمان ناتوانی و درماندگی دل ما ناز و غمزه ساقی است . ای دل سر از زانوی غم بر گیر که طبیب توآمد و داروی جانبخش تو، کرشمه و ناز غمزه را با خود آورد.

(۸) ای شیخ ، ازمن گله مند نباش من پیرو پیر مغانم زیار تو وعده ( بهشت) به من می دادی و او ( با دادن شراب ) آن راعملی ساخت .

(۹) بنازم تنگ نظری آن ترکِ سپاهی را که برمن فقیر یک لا قبا و برای تاراج من حمله کرد.

(۱۰) اکنون این چرخ کبود ،از روی میل و رغبت فرمانبردار حافظ است زیرا به درِ دولتسرای شما پناه آورده است.

شرح ابیات غزل(۱۴۵)

وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مغاعلن فع لان

بحر غزل: مجتث مثمّن مخبون مسبغ

*

هنگامی که دل حافظ به سببی شاد و روحش از بند غم آزاد باشد. با لحنی امیدوار کننده دم از می مطرب و باغ و صحرا زده و از ساقی و کرشمه او ونغمه سرایی بلبل سخن به میان می آورد بطوری که از فحوای کلام او می توان پی به این نکته بردکه آیینه دل این شاعر ساده دل و یکرنگ روزگار ، منعکس کننده حالات و روحیات واقعی اوست .

این غزل به هنگامی سروده شده که شاه شجاع در یکی از مسافرت هایش نامه یا پیغامی برای حافظ ارسال داشته بطوریکه شاعر از وصول آن را از سراپا نمی شناسد و رو به باغ و صحرا کرده وسفارش می کند که تو همین کار را بکن . موضوع پیغام یا متن نامه را شاعر به طور سر بسته در بیت دوم بازگو می کند و می فرماید این پادشاه موقع شناس چگونه حواسش متوجه همه نکات می باشد که در میان متن نامه و پیغام ، ایهامی که به گوش من آشناست و بوی امیدوار ی می دهدگنجانیده است .

شاعر دربیت هفتم صراحتاً می گوید سبب غم واندوه من این بود که شاه شجاع با من سر سنگین بود و عنایت سابق را نداشت اکنون ای دل غمزده سر از زانوی غم بردار که طبیب آمد ونسخه داروی تورا آورده است . شاعر آزداه که سپاسگزاری را با گله توأماً و با مهارت در کلام مهارت در کلام خود می گنجاند در بیت نهم با بیانی مثبت و از روی قبول می فرماید من آن سختگیری شاه شجاع ترک را تحسین می کنم که به من بینوا روا داشت و جای آشتی را در کلام خود باقی گذاشته ودر بیت مقطع مراتب ارادت خود را تجدید می کند.

آنچه لازم است در بارة این غزل گفته شود تسلط شاعر بر اصطلاحات علم موسیقی وآواز و گنجانیدن آنها در غزل است به طوری که در وحلة اول خواننده چندان متوجه این هنر نمایی نمی شود. زیرا شاعر در علم بدیع استاد ودر بلاغت کلام بی همتاست . در این غزل کلمات: مرغ، نغمه، سرا، ساز، خوش، نوا، راه، مطرب، طریق، مقام، غزل، چنگ همه از اصطلاحات موسیقی است و دلیلی قوی بر تسلط و مهارت حافظ در علم موسیقی و الحان است.

شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی


غزل به قلم علامه قزوینی :

چه مستی است ندانم که روبه ما آورد      که بود ساقی و این باده ازکجا آورد
چهراه می زنداین مطرب مقام شناس     که درمیان غزل قول آشنا آورد
تو نیز باده به چنگ آر و راه صحرا گیر     که مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد
رسیدن گل و نسرین به خیر و خوبی باد      بنفشه شاد و کش آمد سمن صفا آورد
صبا به خوش خبری هدهدسلیمان است     که مژده طب از گلشن سبا آورد
دلاچو غنچه شکایت زکار بسته مکن      که باد صبح نسیم گره گشا آورد
علاج ضعف دل ما کرشمه ساقیست     برآر سر که طبیبآمدو دواآورد
مریدپیر مغانم زمن مرنج ای شیخ           چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد
به تنگ چشمی آن ترک لشکری نازم      که حمله بر من درویش یک قبا آورد
فلک غلامی حافظ کنون به طوع کند      که التجا به در دولت شما آورد

غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

چه مستی است ندانم که روبه ما آورد      که بود ساقی و این باده ازکجا آورد
چهراه می زنداین مطرب مقام شناس     که درمیان غزل قول آشنا آورد
تو نیز باده به چنگ آر و راه صحرا گیر     که مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد
رسیدن گل و نسرین به خیر و خوبی باد      بنفشه شاد و کش آمد سمن صفا آورد
صبا به خوش خبری هدهدسلیمان است     که مژده طب از گلشن سبا آورد
دلاچو غنچه شکایت زکار بسته مکن      که باد صبح نسیم گره گشا آورد
علاج ضعف دل ما کرشمه ساقیست     برآر سر که طبیبآمدو دواآورد
مریدپیر مغانم زمن مرنج ای شیخ           چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد
به تنگ چشمی آن ترک لشکری نازم      که حمله بر من درویش یک قبا آورد
فلک غلامی حافظ کنون به طوع کند      که التجا به در دولت شما آورد

غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####

۱ نظر: