با عضویت در کانال یوتیوب حافظ دیوان از ما حمایت فرمایید :: اینستاگرام :: کانال یوتیوب حافظ دیوان ::
غزلیات حافظ به ترتیب رَوی ( آخرین حرف اصلی قافیه یا ردیف ) :
  الف  |  ب  |  ت  |  ث  |  ج  |  ح  |  خ  |  د  |  ر  |  ز  |  س  |  ش  |  ع  |  غ  |  ف  |  ق  |  ک  |  ل  |  م  |  ن  |  و  |  ه  |  ی | برچسب ها

۱۳۹۳ شهریور ۱۶, یکشنبه

دلدار - دیر است که دلدار پیامی نفرستاد - غزل 109 - 196

196- دلدار
دریست که دلدار پیامی نفرستاد       ننوشت کلامی و سلامی نفرستاد
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران   پیکی ندوانید و پیامی نفرستاد
سوی من وحشی صفت عقل رمیده     آهو روشی کبک خرامی نفرستاد
دانست ه خواهد شدنم مرغ دل از دست   وز آن خط چون سلسله دامی نفرستاد
فریاد که آن ساقی شکر لب سرمست     دانست که مخمورم و جامی نفرستاد
چندان که زدم لاف کرامات و مقامات   هیچم خبر ا هیچ مقامی نفرستاد
حافظ به ادب باش که واخواست نباشد   گرشاه پیامی به غلامی نفرستاد


توضیحات :
شاه سواران ( فرمانده سواران – دوست ) پیک ( قاصد ) نداونید ( دراینجا یعنی روانه نکرد ) آهو روش ( آهوصفت ، آهو رفتار ) طایر ( پرنده ) عقل رمیده ( مجنون ) کبک خرام ( تیزگام ) مرغ دل ( پرنده دل ) کرامات ( کار فارق العاده صوفیان ) مقامات ( آداب و حالت صوفیانه ) معنی بیت 4( فهمیده بود که 1رنده دل من از کف می رود و حیران می شود دلبر از خط زیبا و بهم پیوسته اش نامهای نفرستاد تا دلم آرامم گیرد ) معنی بیت 7( ای حافظ ادب را رعایت کن اگرچه پادرشاهی برای غلامش خبری نفرستد مورد بارخواست قرار نم یگیرد )

نتیجه تفال :
1-   ویژگیهای روحی جنابعالی عبارتند از خیرخواه انسان وارسته دوست داشتنی عزیز دردانه بی کلک طوفانگر محبوب شیک پوش با وفا عاشق پیشه خوش باطن خیرخواه راستگو صمیمی اصیل شریف متواشع قابل احترام با این محاسن ارزش واقعی خود رابدان و بی تابی و بی قراری مکن که دور از شان زندگی اصیل خانوادگی شماست زیرا حیف است این اندازه خود را مشتاق نشان دهدی تا او طاقچه بالا بگذارد لطفاً با متانت و زیرکی عمل کنید
2-   اگر از این موضوع متصرف شوید فواید زیادی بر آن مترتب می باشد زیرا مقدمات آنرا کاملاً فراهم نساخته اید چون هرکاری راهی دارد که باید درجاده آن با سرعت دقت علاقه و اراده گام برداشت
3-   خواجه در بیت های اول ودوم و سون به ترتیب می فرماید ( خیلی وقت است کهاز محبوب خبری نرسیده نه یک کلام چیز نوشته و نه سلامی فرستاده است ) ( من صدنامه فرستادم درحالی که آن شاه سواران حتی یک قاصد برای من نفرستاد ) ( دلبر آهو رفتار کهاز دلدادگان می رمد قاصد کبک پویه و تندی نزد من عاشق بیابانگرد و عقل گم کرده نفرستاد )
4-   در آینده نزدیک از معامله ملاقات و برخوردی نیکو استفاده و بهره کافی خواهی برد و اقبال به سراغ شما خواهد آمد اما فعلاً زیاد امیدوار و دلخوش به قولهای پوچ اشخاص نباش که انیانها فریبکارند نگران نباش چیزی که می خواهی به دست می آوری اما حوصله و صبر را باید با خود همراه سازی مسافرتی در پیش داری از مسافر خبر خوشی دریافت م یکنی بیمار شفا می یابد قرض ادا می شود وسله خریداری م یوشد ولی اراده تلاش و امید را هیچگاه از دست ندهید تا موفقیت قرین شما گردد
5-   جدیداً دچار نارحتی شده اید علتش عدم آگاهی از چگونگی آن بوده است د رحالیکه می توانستید با کمی شکیبایی و ارخود گذشتگی و اندیشه اوضاع را کاملاًٌ بروفق مراد گردانید پس باید دنبال قضیه را نگیرید و خونسرد باشید


کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

معانی لغات غزل (۱۰۹)
دیرلیست: مدتی است، دیر زمانی است.
شاه سواران: شهسوار، سوارکار بی‌مانند، کنایه از لقب شاه‌شجاع (ابوالفوارس) که توسط مادرش به او داده شده و به این کنیه مشهور خاص و عام بود.
ندوانید: نفرستاد، (صفت طی طریق سریع از ویژگیهای پیک و قاصد خوب بوده است).
وحشی صفت: مردم گریز، گوشه‌گیر.
عقل رمیده: مهار عقل از دست داده.
خط چون سلسله: دستخطی که به مانند زنجیر سبب پایبندی و قرار دل می‌شود.
سرمست: سرخوش، مغرور، مست و مغرور.
مخمور: در حالت خماری.
کرامات: جمع کرامت، بزگواریها، بخشندگی‌ها و در اصطلاح صوفیه انجام کارهای خارق‌العاده است که از مردان حق و اولیاء‌الله ممکن است سربزند.
مقامات: جمع مقام، عنوانها و سمتها، و در اصطلاح صوفیه به مراحل سیروسلوک مانند مقام توکل، مقام رضا گفته می‌شود.
واخواست: اعتراض، بازخواست، مطالبه.

معانی ابیات غزل(۱۰۹)
(۱) دیر زمانی است که پیامی از محبوب نرسیده، کلامی ننوشته و سلامی نفرستاده است.
(۲) (با اینکه) چندین نامه برایش نوشته و فرستاده‌‌ام، این شهسوار نه قاصدی روانه کرد ونه احوالی از ما پرسید.
(۳) (و) به جانب من مردم گریز و مهارخرد از دست داده، قاصدی تیز تک چون آهو و خوشخرام چون کبک روانه نکرد.
(۴) (با آنکه) می‌دانست که مرغ دلم از دست‌ رها خواهد شد، از زنجیر دستخط خود برای آن مرغ پایبندی نفرستاد.
(۵) فریاد که آن ساقی مست مغرور شیرین لب از خماریم آگاه بود و جامی به من حواله نکرد.
(۶) هرچقدر هم که از کاربریها و هنرنماییهای خود داد سخن دادم باز از هیچ مقامی از او خبری نرسید.
(۷) حافظ ادب را مراعات کن. اگر شاه برای غلامی پیامی نفرستاد جای بازخواست و اعتراض نیست.
شرح ابیات غزل(۱۰۹)
وزن غزل: مفعول مفاعیل مفاعیل مفاعیل
بحر غزل: هزج مثمن اخرب مکفوف مقصور
*
این غزل به هنگامی که شاه‌شجاع از شیراز دور و درصدد تهیه‌ساز و برگ و سپاهی به منظور حمله به شیراز بوده است سروده شده است (۷۶۵- ۷۶۷). حافظ دربیت دوم با آوردن کلمه (شاه سواران) که به معنای ابوالفوارس، لقب شاه‌شجاع است از او یاد می‌کند. مطلبی که نباید از نظر دور بماند این است که سرودن امثال این غزل که در غیاب شاه صورت می‌گیرد چه معنا دارد؟
شاعری چون حافظ، هنرمندی ایجازگو است و بیهوده لب به سخن باز نمی‌کند. سرودن اینگونه غزلها دلیل بر این است که درمیان شیراز و شاه‌شجاع متواری پیک و قاصدی محرمانه در ایاب و ذهاب بوده که اخبار داخل شهر را به شاه می‌رسانده و در پاره‌یی موارد هم از شاه‌شجاع پاسخ‌ نامه‌یی یا دستوری به دست حافظ می‌رسیده است. به نظر می‌رسد که حافظ به همراه‌ نامه‌یی که برای شاه‌شجاع ارسال می‌کرده است غزلی هم روانه می‌نموده و با دقت در مفاد ابیات این گونه غزلها، تا حدی می‌توان پی به روحیه شاعر و اوضاع آن زمانه برد. شاعر در ارسال این غزل و نامه، توقع وصول دستخط شاه را دارد.
شاعر در بیت چهارم دل خود را به مرغ پرنده تشبیه می‌کند که برای نگهداری آن زنجیر خط ونامه شاه را لازم می‌داند. تشبیه‌دل به مرغ‌را نظامی در مخزن‌الاسرار چنین آورده است:
با قفس قالب از این دامگاه

مرغ دلش رفت به آرامگاه

***
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی


غزل به قلم علامه قزوینی :

دیر است که دلدار پیامی نفرستاد ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد
سوی من وحشی صفت عقل رمیده آهوروشی کبک خرامی نفرستاد
دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست و از آن خط چون سلسله دامی نفرستاد
فریاد که آن ساقی شکرلب سرمست دانست که مخمورم و جامی نفرستاد
چندان که زدم لاف کرامات و مقامات هیچم خبر از هیچ مقامی نفرستاد
حافظ به ادب باش که واخواست نباشد گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد


غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

دریست که دلدار پیامی نفرستاد       ننوشت کلامی و سلامی نفرستاد
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران   پیکی ندوانید و پیامی نفرستاد
سوی من وحشی صفت عقل رمیده     آهو روشی کبک خرامی نفرستاد
دانست ه خواهد شدنم مرغ دل از دست   وز آن خط چون سلسله دامی نفرستاد
فریاد که آن ساقی شکر لب سرمست     دانست که مخمورم و جامی نفرستاد
چندان که زدم لاف کرامات و مقامات   هیچم خبر ا هیچ مقامی نفرستاد
حافظ به ادب باش که واخواست نباشد   گرشاه پیامی به غلامی نفرستاد


غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####

۱ نظر: