با عضویت در کانال یوتیوب حافظ دیوان از ما حمایت فرمایید :: اینستاگرام :: کانال یوتیوب حافظ دیوان ::
غزلیات حافظ به ترتیب رَوی ( آخرین حرف اصلی قافیه یا ردیف ) :
  الف  |  ب  |  ت  |  ث  |  ج  |  ح  |  خ  |  د  |  ر  |  ز  |  س  |  ش  |  ع  |  غ  |  ف  |  ق  |  ک  |  ل  |  م  |  ن  |  و  |  ه  |  ی | برچسب ها

۱۳۹۳ مهر ۲۶, شنبه

ساقي كجايي - سلامي چو بوي خوش آشنايي - غزل -- 547

547- ساقي كجايي
سلامي چو بوي خوش آشنايي   بر آن مردم ديده روشنايي
درودي چو نور دل پارسايان       دان شمع خلوتگه پارسايي
نمي بينم از همدمان هيچ برجاي       دلم خون شد از غصه ساقي كجايي
زكوي مغان رخ مگردان كه آنجا   فروشند مفتاح مشكل گشايي
مي صوفي افكن كجا مي فروشند     كه در تابم ا زدست زهد ريايي
رفيقان چنان عهد صحبت شكستند   كه گويي نبوده ست خود آشنايي
عروس جهان گرچه در حد حسن است   زحد مي برد شيوه بي وفايي
دل خسته من گرش همتي هست       نخواهد زسنگين دلان موميايي
مرا گر تو بگذاري اي نفس طامع       بسي پارشاهي كنم در گدايي
بياموزمت كيمياي سعادت     زهم صحبت بد جدايي جدايي
مكن حافظ ار جور دوران شكايت   چه داني تو اي بنده كار خدايي

توضيحات :
كوي مغان ( سرزمين معرفت ) مفتاح ( كليد ) معني بيت 5( شراب صاف و خالص را كجا عرضه مي كنند كه خود پرستي و غرور صوفي را از ميان بردارد كه ازخود نمايي آنها به تنگ آمده ام ) معني بيت 6( داستان بد عهدي را به جايي رساندند كه گويي در ميان ما هيچ گونه دوستي و آشنايان نبوده است ) معني بيت 7( اگر چه عروس جهان در نهايت زيبايي است ولي شيوه عهد شكني را از اندازه بيرون كرده است ) معني بيت 8( اگر دل مجروح من خلوص نيتب داشته باشد از سنگين دلان و از اشخاص بي رحم درمان و دارو تقاضا نمي كند 9 نفس طامع (نفس طمع كار ) معني بتي 10( اكسير نيك بختي را به تو مي شناسانم از مصاحب ناجنس و يار بد خو و بد اخلاق دوري كن دوري كن ) كار خدايي ( مصلحت خداوندي ) جور ( ستم ) چه داني ( چه مي داني )

نتيجه تفال :
1-   خواجه در بيتهاي 1-2-3- فرمايد ( سلام و درودي مانند عطر دلپذير محبت بر آن يار عزيز كه پنداري مردمك چشم روشنايي است )(سلامي كه نوربخش محفل عارفان است براي آن شمع خلوتگه ارسال مي كنم ) ( هيچ كدام از ياران مصاحب و عزيز را نمي بينم ياران ما را گذاشتند و رفتند و دلم از غم وغصه فراق خون شد اي ساقي بيا همدم ما شوكجايي ) خود تفسير كنيد
2-   اگر دوستان خود تجديد نظر كنيد به صلاح شما مي باشد از زندگي خوبي برخورداريد ولي ارزش واقعي آ»را نيم دانيد كساني ه شما را عاشقانه دوست دارند اذيت و آزار مي دهيد و ناخواسته موجبات ضرر و زيان روحي و جسمي و مادي آنان را فراهم مي سازيد پس متوجه اعمال خود باشيد
3-   اين نيت به علت داشتن نشيب و فرازهاي فراوان كمي به طول مي انجامد زيرا مقدمات آن كاملاً فراهم نشده است پس نگران نباشيد بلكه با توكل به خدا و تلاش سرعت عمل و دقت زيركي و وقت شناسي عمل كنيد تا موفق شويد پس جاي هيچ گونه نگراني وجود ندارد و پريشاني شما بخراسته از ترديد و  سواس مي باشد
4-   آقا و خانم عزيز با توجه به بيت هاي اين غزل روحيه جنابعالي چنين است هميشه در بين دوستان و آشنايان خود جاي داردي و هر س مي تواند بسته به انديشه خود روي شما حساب كند خانه شما محل فرو نشاندن توفان و رنج است گرچه گاهگاهي توفان خيز است شباهت زيادي به شاخه هاي درخت وابر داريد كه ديگران در سايه اتان آرام مي گيرند و مي آسايند و گاه با يك بارش خفيف مهر دشت و دمن و صحرا و چمن را سبزي و نشاط مي بخشيد اما د رعوض لجباز خود خواه يكدنده مي بخشيد اما در عوض لجباز خودخواه يكدنده هستيد حرف حرف خودتان است


کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

#####

غزل به قلم علامه قزوینی :

#####

غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

سلامي چو بوي خوش آشنايي   بر آن مردم ديده روشنايي
درودي چو نور دل پارسايان       دان شمع خلوتگه پارسايي
نمي بينم از همدمان هيچ برجاي       دلم خون شد از غصه ساقي كجايي
زكوي مغان رخ مگردان كه آنجا   فروشند مفتاح مشكل گشايي
مي صوفي افكن كجا مي فروشند     كه در تابم ا زدست زهد ريايي
رفيقان چنان عهد صحبت شكستند   كه گويي نبوده ست خود آشنايي
عروس جهان گرچه در حد حسن است   زحد مي برد شيوه بي وفايي
دل خسته من گرش همتي هست       نخواهد زسنگين دلان موميايي
مرا گر تو بگذاري اي نفس طامع       بسي پارشاهي كنم در گدايي
بياموزمت كيمياي سعادت     زهم صحبت بد جدايي جدايي
مكن حافظ ار جور دوران شكايت   چه داني تو اي بنده كار خدايي


غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر