281- خون زدیده
دلا چندم بریزی خون زدیده شرم دار آخر تو نیز ای دیده خوابی کن مراد دل برآر آخر
منم یا رب که جانان رازعارض بوسه می چینم دعای صبحدم دیدی که چون آمد به کار آخر
مراددنیی و عقبی به من بخشید روزی بخش بگوشم قول چنگ اول بدستم زلف یار آخر
چوباد از خرمن دو نان ربودنخوشه یی تا چند زهمت توشه یی بردار و خود تخمی بکار آخر
نگارستان چین دانم نخواهد شدسرایت لیک به نوک کلک مشک آمیز نقشی می نگار آخر
دلا در ملک شب خیزی گر از اندوه نگریزی دم صحبت بشارتها بیارد زان دیار آخر
بتی چون ماه زانوزد میی چون لعل پیش آورد تو گویی تانبم حافظ زساقی شرم دارآخر
تو ضیحات :
دلا ( ای دل ) یارب ( دومعنی دارد ای خدا عجبا ) که ( چگونه ) عارض ( صورت چرهره ) آمدبه کار( مقید واقع شد ) روزی بخش ( خداوند ) چو ( حرف اضافه به مانند مثل ) دو نان ( فرومایگان ) خوشه ( خرده ریز گدایی ) تا چند ( تا چه موقع ) نگارستان چین ( نگارخانه زیبای چین ) نوک کلک( نوک قلم ) ملک ( سرزمین ) شب خیزی ( شب زنده داری ) بت ( استعاره از محوب زیبا ) معنی بیت 3( خداوند مراددنیا و آخرت را به من بخشید زیرا اول هب گوشم آواز چنگ را بخشید و آخر به دستم زلف یار را داد ) معنی بیت 4( چون باد از خرمن فرومایگان خوشه ربودن و گدایی تا چه وقت پس همتی بکن و وضع و حالی پیدا کن و تخمی بکار که محتاج نشوی ) معنی بیت 6( ای دل اگز در ملک سحر خیزی از غم و زحمت نگریزی و زحمت شب زنده داری را با عشق تحمل بکنی نفس صبح از سرزمین محبوب برایت مژده ها می آورد ) معنی بیت 7( محبوبی چون ماه زیبا زانو زد وشراب مانند لعل پیش آوردای حافظ تو م یگویی من توبه کرده ام از ساقی حیا کن واین حرف ار مزن )
نتیجه تفال :
1- تاکی می خواهی رنج و عذاب و خون دل را تحمل کنی پنداری چشمتان نیز از اینکا رشرم دارد زیرا زیاد در فکر مراد هستی هفته قبل با دعا و نیایش آرزویی داشتی بر آورده شد اکنون خلوص نیت را از ست داده ای
2- مبارک باشد قلب خود را پاک و آماده ساز که به زودی به مرادت خواهی رسی و کامرانی ارزانی می شود شما را لسان الغیب پند م یدهد که همتی بکار ببند و وضعی و حالی پیدا کن تا مردم به تو محتاج شوند و تو به کسی نیازمندنشوی
3- تو که نم یتوانی نقش نگارخانه را ترسیم کنی الاقل با نوک قلم چیزی برایش بنویس و بی کار منشین وتلاش کن که مژده ای دریافت کنی با دلبری زیبا و اقدامی عالی روبه رو خواهی شد
4- به مرادت می رسی و سفر کرده می آید و در امور تحصیل و کسب علم بسیار موفق می شوی خریدا توصیه نم یکنم ولی فروش خوبست تغییر مکان وشغل خوبست خواهد سخت نگران است و نیاز معنوی به شما دارد امشب توجهی به حال پدر داشته باش که از شما ناراحت است چه عاق پدر و مادر گیرا و موثر می باشدمتوجه باش
5- حضرت علی (ع) فرماید آنچه برقضا و قدر پیروز آید صبر و آنچه آمی راصیقل می هد کار و آنچه که کهنه اش بهتر است دوست خوب است
6- خواجه در بیت های 1-2- فرماید ( ای دل تا کی خون مرا می ریزی آخر ا زچشم شرم کن و ای دیده تو هم بخواب و مراد دل را برار ) ( ای خدا این من هستم که از ساعد جانان بوسه بر میگیرم ؟ دیدی که دعای صبحگاهی اثر خودرا کرد ) خود تفسیر کنید
7- عزیزم هرچه به او پیله کنی بدتر می شود مدتی بی تفاوت شو سعی کن رفتارت را کنترل کنی تا او زده نشود شما قادرید او را رام سازید پس از ملاحت خود کمک بگیرید زیرا او اسیر محبت می شود چون او بدش نمی آید سرش را جایی بند کند توجه و مواظبت غیر از بدبینی و وسواس است زیرا توجه علاقه است اما وسواس داشتن بیماری است
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :
شرح غزل :
#####
غزل به قلم علامه قزوینی :
#####
غزل به قلم شاملو :
#####
غزل به قلم الهی قمشه ای :
#####
غزل به قلم عطاری کرمانی :
دلا چندم بریزی خون زدیده شرم دار آخر تو نیز ای دیده خوابی کن مراد دل برآر آخر
منم یا رب که جانان رازعارض بوسه می چینم دعای صبحدم دیدی که چون آمد به کار آخر
مراددنیی و عقبی به من بخشید روزی بخش بگوشم قول چنگ اول بدستم زلف یار آخر
چوباد از خرمن دو نان ربودنخوشه یی تا چند زهمت توشه یی بردار و خود تخمی بکار آخر
نگارستان چین دانم نخواهد شدسرایت لیک به نوک کلک مشک آمیز نقشی می نگار آخر
دلا در ملک شب خیزی گر از اندوه نگریزی دم صحبت بشارتها بیارد زان دیار آخر
بتی چون ماه زانوزد میی چون لعل پیش آورد تو گویی تانبم حافظ زساقی شرم دارآخر
غزل را بشنوید :
#####
کلیپ های مرتبت با غزل :
#####
#####
#####
دقیقا فال من !
پاسخحذف