با عضویت در کانال یوتیوب حافظ دیوان از ما حمایت فرمایید :: اینستاگرام :: کانال یوتیوب حافظ دیوان ::
غزلیات حافظ به ترتیب رَوی ( آخرین حرف اصلی قافیه یا ردیف ) :
  الف  |  ب  |  ت  |  ث  |  ج  |  ح  |  خ  |  د  |  ر  |  ز  |  س  |  ش  |  ع  |  غ  |  ف  |  ق  |  ک  |  ل  |  م  |  ن  |  و  |  ه  |  ی | برچسب ها

۱۳۹۳ شهریور ۳۰, یکشنبه

ای صب - ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر - غزل 248 - 280

280- ای صبا
ای صبا نکهفتی ا زکوی فلانی به من آر     زار و بیما رغمم راحت جانی به من آر
قلب بی حاصل ما ربزن اکسیر مراد         یعنی از خاک در دوست نشانی به من آر
درکمین گاه نظر بادل خویشم جتگ است       زابرو و غمزه ا وتیر و کمان به من آر
در غریبی و فراق وغم دل پیر شدم         ساغر می زکف تازه جوانی به من آر
منکران را هم ازین می دو سه ساغر بچشان   وگر ایشان نستانند روانی به من آر
ساقیا عشرت امروز به فردا مفکن           یا زدیوان قضا خط امانی به من آر
دلم از پره بشد دوش چو حافظ می گفت       ای صبا نکهتی از کوی فالنی به من آر


توضیحات :
نکهت ( بوی خوش ) فلانی ( ضمیر مبهم = محبوب ) راحت جانی ( آسایش روان و دل ) اکسیر مراد ( کیمیای مقصودو هدف ) خاک در (غبار آستان محبوب ) کمین گاه ( جایی که پنهان است ) روانی ( قید زود فوری ) دویان قضا ( دفتر تقدیر الهی ) از پرده بشد ( بی اختیار گشت ) معنی بیت 1( ای باد صبا از کوی محبوب بوی خوشی برای من بیاور زیرا من خسته غم می باشم پس راحت جانی بمن برسان ) معنی بیت 3( ای نسیم صبا در جایی که چشم پنهانی نظاره م یکند من با دل خود در جنگ هستم که چرا در پی یک نگاه چنین پریشان و بی قرار است تونیز از ابروی محبوب کمانی و از نازو کرشمه یار تیری برای من بیاور تا کار دل را با این دو بسازم و آن را راحت و آرام سازم )

نتیجه تفال :
1-   خواجه در بیتهای 4-5-6-7- به ترتیب فرماید ( ای صبا در غربت و در فراق و درغم دل پیر شدم حالا ساغز می از دست تازه جوانی برایم بیاور )( ای صبا از این باده به منکران هم دو سه ساغر بچشان و اگر آنان قبول نکردند فوری آن را برای نوشیدن نزد من بیاور ) ( ای شاقی خوشدلی و عیش امروز را به فردا و امگذار و از دفت رتقدیر الهی امان نامه ای به نام من بگیر که تا روز دیگر حادثه ای ناگوار پیش نیاید ) ( این شعر صنعت رد المطلع دارد معنی آنکه دیشب بی اختیار شدم وقتی که حافظ م یگفت ای باد صبا ازکوی محبوب بوی خوش بیاور )
2-   به دنبال مطلب و موضوعی خاص می باشید بطوری کهخوشبختی خویش ار در تصاحب آن می پندارید بهمین جهت مدتهاست افکار جنابعالی متوجه این مساله می باشد کبه جنابعالی مژده می دهم کهاین نیت دارای خیرو برکت می باشد و به زودی بر آورده می شود
3-   بدون کو چکترین نگرانی مشکل شما حل م یشود و پریشانی شما جنبه وسواس و ترس دارد که کاملاً بیهوده و ناصواب می باشد بنده قول میدهم تا 10 روز دیگر عملی می شود و با رفتن به یکی از مشاهد متبرکه و اداکردن نذر خود و خواندن دعا این نیت عملی خواهد شد
4-   مسافر حالش خوب است 4 فرزند در طالع دارید از حسودان برحذر باشید راز دل خود را به کسی نگویید همسری مهربان و فرزندانی شایسته به همراه زندگی راحت همگام شماست حضرت علی (ع) فرماید: بزرگترین هدیه گذشت و بزرگترین سرمایه اعتماد به نفس و بزرگترین گناه ترس میباشد پس با به کارگیری فرمایش مولای متقیان مصمم  گام بردارید که موقیت در چند قدمی جنابعالی است و به شما تبریکمی گویم
5-   عزیزم شاعری گوید: در کلاس روزگار / درسهای گوناگون هست /درس دست یافتن به آب و نان / درسزیستن کنار این و آن / درس مهر / درس قهر / درس آشنا شدن؟ درس با سرشک غم زهم جدا شدن / در این میان این معلمان و درسها / در کنار نمره صفر و بیست / درکلاس هستو در کلاس نیست / نام اوست مرگ / و آنچه را او درس می دهد زندگی است

لطفا شرح تفال را در ویدیو زیر تماشا کنید ...
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

نکهت: بوی خوش.
فلانی:یک فلان ( با یاء وحدت)، کسی ، این کلمه به حکم ضرورت شعری آمده و مقصود شاه زین العابدین فرزند شاه شجاع و شاه متواری وقت است.
اکسیر:جوهری که کیمیاگران در صد کشف آن بودند تا بازدن به فلزات ارزان مانند مس آن را به طلا تبدیل کنند.
اکسیر مراد:اکسیر حصول مقصود.
کمینگاه نظر: گوشه و مخفیگاهی که از آنجا دزدیده می توان جایی را زیر نظر داشت.
تازه جوانی: فلانی ، منظور شاه زین العابدین متواری است.
منکران:مقصود مخالفین شاه زین العابدین است که او را لایق سلطنت در آن برهه از زمان که تیمور قصد تصرف ایران را داشت نمی دانستند.
دیوان قضا: محکمه تعیین سرنوشت، جایی که سرنوشت انسانها تعیین می شود
.خطّ امان:امان نامه، نامه یی که اطمینان بخش زنده ماندن تا فردا باشد.
(۱) ای باد صبا ، بوی خوشی از کوی شخصی به سوی من آر، از غم زار و نزار شده ام . بویی که سبب آسایش روح و جان من است برای من بیاور.
(۲) (ای بادصبا) سکه تقلبی بی ارزش دل ما را با اکسیر مراد ، صاحب عیار کن یعنی نشانی از خاک آستانه اقامت دوست برای من بیاور.
(۳) در گوشه یی به قصد تماشای آنچه می گذرد کمین کرده ام و با دل خود در جنگ و جدالم( که پایان کار از چه قرار است) از ابروی او کمانی و از کرشمه او تیری برای من بیاور .
(۴) در تنهایی و دوری غم دل پیر شدم . از دست تازه جوانی پیاله شرابی برای من بیاور.
(۵) به آنان که منکرند نیز دو سه ساغراز این می بچشان و اگر آنها از گرفتن ، سرباز زنند هر چه زودتر برای من بیار.
(۶) ای ساقیخوشی وشادی امروز را به فردا مینداز یا از دیوان سرنوشت ، خط امان نامه زنده بودن تا فردا را برای من بیاور.
(۷) دیشب هنگامی که حافظ می گفت ای باد صبا بوی خوشی از کوی فلانی به سوی من بیاور دلم از دست رفت و بی اختیار شدم.
وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات
بحر غزل: رمل مثمن مخبون مقصور
*
بر طبق روال سابق، شعرا کلماتی که یاء وحدت منتهی می شده با کلماتی که یاء نسبت پایان می پذیرد در شعر قافیه نمی کرده اند بنابراین منوال، کلمه فلانی را بایستی با یاء وحدت خواند . همچنین کلمه روانی را و در غیر این صورت باید پذیرفت که حافظ این دو کلمه را یاء نسبت با سایر کلماتی که بایاء وحدت منتهی می شود قافیه گرفته است و از آنجایی که این غزل در اواخر دوره شعر وشاعری یعنی مرحله پیری حافظ سروده شده و نام ممدوح او یعنی شاه زین العابدین در وزن شعر نمی نشسته به حکم ضرورت کلمه فلانی را به کار گرفته است.
موضوع از این قرار است که شاه زین العابدین فرزند و جانشین شاه شجاع به نامه تیمور که از او خواسته بود تا به نام او حکومت کند پاسخ نداد و این نامه را تیمور از آن جهت برای زین العابدین فرستاده بود که شاه شجاع در وصیت نامه یی که نوشته و برای تیمور فرستاده بود از آن مرد سخت چنین خواسته بودکه سلطنت فرزندش را به رسمیت بشناسد و چون زین العابدین ازاینکار سر باز زد به ناچار تیمور به قصد براندازی او اقدام کرد و شاه یحییرا که مزورانه با او ساخته و بیعتی کرده بود بر شیراز مسلط ساخت و شاه زین العابدین متواری شد. حافظ که نفرتی عجیب از تیمور و همچنین از شاه یحیی بخیل مزوّر و حیله گر دردل داشت در سر پیری ودرماندگی با نگاهی به مدعیان حکومت ، باز هم دردل ، جانب شاه متواری را می گیرد و همانطور که در این غزل سروده می فرماید :
در کمینگاه نظر بادل خویشم جنگاست ز ابرو و غمزه او تیر کمانی به من آر
یعنی من درکناری نشسته و تماشاگر بازی روزگار م و در دل خود به این نتیجه رسیده ام که بازهم زین العابدّین بهتر از تیمور است وبه همین سبب در بیت بعدی می فرماید ای باد صبا از همان شراب امیدوار کننده یی که از آن نازه جوان یعنی شاه زین العابدین برای من می آوری چند پیمانه را هم به مخالفین این شاه متواری بچشان و اگر قبول نکردند آنها هم را به من بده .
آنچه جای تأمل دارد این است که شاعر بی نظیر در سر پیری و ناتوانی و فقر ومسکنت بجای آنکه راهی را که به نفع زندگانی چند ورزه اوست در پیش گیرد بازهم مصالح شهر و دیارش را از منافع خود بر تر شمرده ، دست به قلم می برد و در دوری شاه جوان متواری غزل می گوید ایا مادر تاریخ ادبیات خود دیگر شاعری را به این آزادگی و علو همت سراغ داریم؟
ذکر شده از شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی


غزل به قلم علامه قزوینی :

ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر زار و بیمار غمم راحت جانی به من آر
قلب بی‌حاصل ما را بزن اکسیر مراد یعنی از خاک در دوست نشانی به من آر
در کمینگاه نظر با دل خویشم جنگ است ز ابرو و غمزه او تیر و کمانی به من آر
در غریبی و فراق و غم دل پیر شدم ساغر می ز کف تازه جوانی به من آر
منکران را هم از این می دو سه ساغر بچشان وگر ایشان نستانند روانی به من آر
ساقیا عشرت امروز به فردا مفکن یا ز دیوان قضا خط امانی به من آر
دلم از دست بشد دوش چو حافظ می‌گفت کای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر


غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

ای صبا نکهفتی ا زکوی فلانی به من آر     زار و بیما رغمم راحت جانی به من آر
قلب بی حاصل ما ربزن اکسیر مراد         یعنی از خاک در دوست نشانی به من آر
درکمین گاه نظر بادل خویشم جتگ است       زابرو و غمزه ا وتیر و کمان به من آر
در غریبی و فراق وغم دل پیر شدم         ساغر می زکف تازه جوانی به من آر
منکران را هم ازین می دو سه ساغر بچشان   وگر ایشان نستانند روانی به من آر
ساقیا عشرت امروز به فردا مفکن           یا زدیوان قضا خط امانی به من آر
دلم از پره بشد دوش چو حافظ می گفت       ای صبا نکهتی از کوی فالنی به من آر


غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####

۱ نظر:

  1. دوست عزیز ممکن هست که من نسخه ای کامل از این مطالبی که
    در اینجا ذکر میکنید داشته باشم ممنون میشم اگر لطف بفرمائید

    پاسخحذف