با عضویت در کانال یوتیوب حافظ دیوان از ما حمایت فرمایید :: اینستاگرام :: کانال یوتیوب حافظ دیوان ::
غزلیات حافظ به ترتیب رَوی ( آخرین حرف اصلی قافیه یا ردیف ) :
  الف  |  ب  |  ت  |  ث  |  ج  |  ح  |  خ  |  د  |  ر  |  ز  |  س  |  ش  |  ع  |  غ  |  ف  |  ق  |  ک  |  ل  |  م  |  ن  |  و  |  ه  |  ی | برچسب ها

۱۳۹۳ شهریور ۳۰, یکشنبه

فروغ رخت - ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر - غزل 253 - 278

278- فروغ رخت
ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر     باز آ که ریخت  بی گل رویت بهار عمر
از دیده گر سرشک چو باران چکد رواست     کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر
این نیک دو دم کهوعده دیدار ممکن است     دریاب کار ما که نه پیداست کار عمر
تا کی می صبوح و شکر خواب بامداد   هشیار گرد هان که گذشت اختیار عمر
دی در گذرا بود و نظر سوی ما نکرد   بیچاره دل که هیچ ندید از گذار عمر
اندیشه از محیط فنا نیست هر کرا     بر نقطه دهان تو باشد مدار عمر
در هر طرف زخیل حوادث کمین گهیست   زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر
بی عمر زنده ام من و اینبس عجب مدار     روز فراق راکه نهد در شما رعمر
حافظ شخن بگوی که بر صفحه جهان     این نقش ماند از قلمت یادگار عمر


توضیحات :
لاله زا عمر ( لاله زار زندگی ) سرشک ( اشک) بهار عمر ( شکوفه نهال ) برق ( استعاره از به سرعت گذشتن عمر ) این یک دو دم ( این چند نفس باقیمانده ) ممکن ( میر ) دیدار ( ملاقات ) کار عمر رپیان زندگی ) نه پیدا (معلوم نیست ) تاکی ( تا چند ) شکر خواب ( خواب شیرین بی خبری )‌می صبوح ( شراب بامدادی = خوش گذرانی ) هان ( شبه جمله = صوت زنهار ) اختیار عمر ( ایام جوانی دوران مقبول عمر ) گذرا ( اسم مصدر محل عبور ) دی ( دیروز ) گذار عمر( گذشت زندگی ) خیل حوادث ( پیش آمدهای زیاد ) عنان گسسته ( افسار گسیخته ) صفحه جهان ( پهنه گیتی ) معنی بیت 1( ای محبوب لاله زار عمر از فروغ چهره تو شاد و خرم و تر و تازه است پس بیا که بدون روی چون گل تو بهار عمر و جوانی ما تمام شد 9 معنی بیت 6( از دریای هستی زندگی آن کسی که مدار عمرش روی نقطه دهان تو باشد و با محبت تو بگذرد ترسی ندارد زیرا در جایی مانند یک شاخه پرگار ثابت می ماند ( به کنایه یعنی اگر دهان محبوب به کام دل بوسه گیرد از دریای نیستی ترسی ندارد )

نتیجه تفال :
1-   او به جنابعالی سخت علاقه مند است و اجرای این نیت حتمی است اما باید مقداری صبرو حوصله داشته باشید چون شخصی منطقی و درستگار هستید خداوند همیشه یار و یاور جنابعالی م یباشد پس بر خدای توکل نموده واقدام کنید که در نهایت به نفع هر دوی شماست
2-   خواجه در بیتهای 7-8-9 به ترتیب فرماید ( پیش آمدهای ناگوار آنقدر زیاد است که گویی در هر طرف برای گرفتن جان انسان پنهان شده اند از این جهت توسن عمر افسار گسیخته وبا شتاب می راند تا حوادث بر او دست نیابند )( زندگی حقیقی من که ایام وصال و دیدار بود به پایان رسید اکنون در فراق تو بی جان شده ام و از این امر تعجب مکن زیرا روزهای جدایی جزو عمر نیستند ) ( ای حافظ سخن بگو زیرا در دنیا فقط همین یادگار زندگی است شعری بنویس ه درعالم کاینات تنعا همین اثر باقی ماند ) خود حدیث مفصل بخوانید از این سه معنی
3-   درآینده نزدیک با شخصی کاردان ملاقات خواهید کرد که موجب پیشرفت شما می باشد درمحل کار یا زندگی شخصی بلند قامت سفید روی خرمایی موی با بینی کشیده به شما حسادت می کند از او دوری کنید د این مدت که نسبت به شما بی تفاوتی شده است علتش بگو مگوهای بی ربط میباشد پس دل او را به دست آورید زیرا او کسی جز شما ندارد و تمام دلش پیش جنابعالی است از مسافر خبرهای خوشی دریافت م یکنید تغییر شغل و مکان تفاوتی ندارد
4-   حضرت علی علیه السلام فرماید ( بزرگترین شجاعت صبر و بزرگترین استاد تجربه و بزرگترین اسرار مرگ است اگر می خواهید چیزی زود بخرید سوره مبارکه الاسرا از آیه 5 را تا 10 آیه به مدت 10 روز با حضور قلب و معنی بخوانید که گشایش بسیار است

لطفا شرح تفال را در ویدیو زیر تماشا کنید ...
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :

شرح غزل :

معانی لغات غزل(۲۵۳)

فروغ رخ: تابش نورِ چهره ، کنایه از شادابی و شور ونشاط چهره است .

لاله زار: کشتزار لاله.

لاله زار عمر:لاله زارزندگی ( اضافه تشبیهی ) عمر به لاله زار تشبیه شده و بیشتر مراد از آن ، دوره جوانی عمر می باشد. گل روی :(اضافه تشبیهی) روی به گّل تشبیه شده.

بهار عمر: شکوفه در خت زندگی در اینجا معنی میدهد.

مهلت: فرصت.

دریاب کار ما: کار ما را دریاب ، به کار ما عنایتی کن، دل مارا به دست آر.

می صبوح:شراب بامدادی .

بیدار گرد: هشیار شو،بیدار شو.

اختیار :بر گزیده و در اصطلاح نجوم به بهترین وقت برای انجام کارهایی مثل سفر و عروسی گفته می شود. اختیار عمر: بخش گزیده عمر ، اوقات مساعد، امکان انتخاب خوب وبد زندگانی .

در گذار : در حال گذشتن.

گُذار عمر:۱)گذشتن عمر، ۲) گذشتن معشوق.

محیط فنا:فنایی که احاطه کرده است ، نابودی که گرداگرد را فراگرفته است.

مَدار عمر:گردش عمر ، دایره گردش عمر.

خیل حوادث: سپاه رویدادها ، دام پنهانی.

کمینگه:کمینگاه ، سنگر ، حمله ، دام پنهانی .

عنان گسسته: لجام گسیخته ، اسبی که سراسیمه و افسار گسیخته باشد.

بی عمر:۱) بدون حیات و فرجه زندگی ، ۲) بدون معشوق .

نقش:نوشته ، خطّ ، اثر .

معانی ابیات غزل (۲۵۳)

(۱) ای آنکه از تابش نور چهره ات ، لاله زار زندگی من سبز وخرم است به سوی من برگرد که بی گل روی تو شکوفه های بهار عمر من بر زمین ریخت.

( ۲) اشک اگر از دیدگان من به مانند باران فرو بارد جا دارد، زیرا زمان عمر در غم دوری توبه سرعت برق گذشت .

(۳) در این یکی دو لحظه دیگر که فرصت ملاقات میسر است، توجهی به ما کن که پایان کار زندگی معلوم نیست.

(۴) تا کی به نوشیدن شراب بامدادی و خواب شیرینصبحگاهی می پردازی ! بیدار وهشیار شو که در ساعات مساعد زندگی و ایام جوانی ، سپری شد.

(۵) دیروز به راهی می گذشت و نگاهی به ما نکرد . بیچاره دل من که از گذشتن عمر خود ( واگذار معشوق خود)نصیبی عایدش نشد . (۶) هر کس که محور گردش عمر ش بر نقطه دهان تو قرار گرفته باشد از نابودی که گرداگرد او را ( دایره وار) احاطه کرده است ترسی ندارد. (۷)انبوه پیشامدها ناگوار در هر سو دام گسترده و سنگر گرفته و بدین سبب است که عمر چون توسن افسار گسیخته ، سراسیمه بر هر سو می تازد.

(۸) من بدون داشتن عمر، زنده هستم ، تعجب مکن . چه کسی روزهای فراق را در شمار شمار زندگانی به حساب می آورد؟ (۹) حافظ سخنی و شعری بگو، که تنها اثر قلم تو بر صفحه روزگار به عنوان یادگار عمر باقی می ماند .

شرح ابیات غزل (۲۵۳)

وزن غزل: مفعول غاعلات مفاعیل فاعلات

بحر غزل: مضارع مثمن اخرب مکفوف مقصور

*

این غزل ، بدون ایهام و ونکات و اصطلاحات عرفانی ودر قالب مضامین عاشقانه ساخته و پرداخته شده و حاصل ایام شباب شاعر و به ظن قوی در زمان شاه شیخ ابواسحاق سروده شده است. در این غزل هیچ اثری از گرفتاری و اندوه وناراحتیهایروحی شاعر منعکس نشده و همین دلالت بر این داردکه این شعر در زمان جوانی ودوره آسایش شاعر یعنی حکومت ابو اسحاق سروده شده است. حافظ از آن دسته از شعرایی است که گفتار او آیینه ضمیر اوست و در هر قالب و هر زمینه که شعری سروده اثرات روحی او در آن برهه از زمان در کلامش باز تاب وانعکاس محسوسی دارد.

سبک شناسان با مطالعه اشعار ایام جوانی هر شاعر و طرز به کار گیری مضامین و تکیه کلامهای او وپیگیری در اشعار بعدی ، تا حد زیادی می توانند صحت انتساب شعر یا غزلی را به شاعر مدلّل دارند بعنوان مثال در این غزل (اشکچون باران و برق جهنده عمر)و ( می صبوح و شکر خواب بامداد و ( بر نقطه دهان تو باشد مدار عمر) را حافظ بعداً در مراحل مختلفه عمر مختلفه عمر به کرات و هر دفعه به نحوی بازگو کرده است.
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی


غزل به قلم علامه قزوینی :

ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر بازآ که ریخت بی گل رویت بهار عمر
از دیده گر سرشک چو باران چکد رواست کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر
این یک دو دم که مهلت دیدار ممکن است دریاب کار ما که نه پیداست کار عمر
تا کی می صبوح و شکرخواب بامداد هشیار گرد هان که گذشت اختیار عمر
دی در گذار بود و نظر سوی ما نکرد بیچاره دل که هیچ ندید از گذار عمر
اندیشه از محیط فنا نیست هر که را بر نقطه دهان تو باشد مدار عمر
در هر طرف که ز خیل حوادث کمین‌گهیست زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر
بی عمر زنده‌ام من و این بس عجب مدار روز فراق را که نهد در شمار عمر
حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان این نقش ماند از قلمت یادگار عمر


غزل به قلم شاملو : 

#####

غزل به قلم الهی قمشه ای :

#####

غزل به قلم عطاری کرمانی :

ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر     باز آ که ریخت  بی گل رویت بهار عمر
از دیده گر سرشک چو باران چکد رواست     کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر
این نیک دو دم کهوعده دیدار ممکن است     دریاب کار ما که نه پیداست کار عمر
تا کی می صبوح و شکر خواب بامداد   هشیار گرد هان که گذشت اختیار عمر
دی در گذرا بود و نظر سوی ما نکرد   بیچاره دل که هیچ ندید از گذار عمر
اندیشه از محیط فنا نیست هر کرا     بر نقطه دهان تو باشد مدار عمر
در هر طرف زخیل حوادث کمین گهیست   زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر
بی عمر زنده ام من و اینبس عجب مدار     روز فراق راکه نهد در شما رعمر
حافظ شخن بگوی که بر صفحه جهان     این نقش ماند از قلمت یادگار عمر


غزل را بشنوید :

#####


کلیپ های مرتبت با غزل :

#####

#####

#####

۲ نظر: