نصيب من چو خرابات كرده است الله درين ميانه بگو زاهد ا مرا چه گناه
كسي كه در ازلش جام مي نصيب افتاد چرا به حشر كنند اين گناه ازو د رخواه
بگو به صوفي سالوس خرقه پوش دورو كه كرده دست درازي و آستين كوتاه
تو خرقه را زبراي ريا همي پوشي كه تا به زرق بري بندگان حق از راه
غلام همت رندان بي سر و پايم كه هر دو كون نيرزد به پيش شان يك كاه
مراد من زخرابات چونكه شد حاصل دلم زمدرسه و خانقاه گشت سياه
برو گداي در هر گدا مشو حافظ مراد خويش نيابي مگر بشئي الله
توضيحات :
نصيب ( بهره ) الله ( خدا ) چه گناه ( گناهي نيست ) ازل ( از آغار ) مي ( شراب ) حظر ( روز قيامت ) در خواه ( بازخواست ) معني بيت 3( به درويش ريا كار و خرقه پوش بگو كه ريا كاري كرده است ولي من نكردم ) معني بيت 4( اي درويش تو خرقه را براي تظاهر مي پوشي تا بندگان خدا را از طريق ريا كارانه گمراه كني ) معني بيت 5( چاكر عنايت و توجه باطني قنندران بيچاره هستم كه دو جهان در مقابلشان به اندازه يك پركاه ارزش ندارد ) معني بيت 6( چون مرادم ا زميخانه حاصل شد ديگر دلم از مدرسه و خانقاه بيزار شد ) معني بيت 7( اي حافظ گداي درگاه بيچاره تر ا زخود مشو زيرا اصل تمام اشياء خداست بجز ار خدا مخواه )
نتيجه تفال :
1- هركس در زندگي بهره و قسمتي دارد كه از آن چاره اي نمي باشد اما مي توان با انديشه و تلاش و توكل ب رخدا بر شدايد پيروز شد سعي كن متوجه رقيب و يارباشي زيرا ممكن است د ركا رنيرنگ و ياري بكار ببرد
2- انسان ها را مي توان فريب داد اما خداوند و جدان را نمي توان گول زد به او بگو غلام همت رنداني عستم كه دو عالم در نزد آنان يك پركاه هم ارزش ندارد و در كمال استغنا زندگي مي كنند
3- ديگر از قيل و قال مدرسه و خانقاه بيزار شده اي مي داني چرا براي انكه ايمانت ضعيف شده و ترديد و دو دلي در قلب شما رخنه كرده است لسان الغيب مي فرمايد برو و گداي در هرفقير مشو و محتاج كسي مباش كه او هودش محتاج است به مرادت نمي رسي مگر آنكه مقيم درگاه خدا و اولياي او شوي
4- زمان انجام اين نيت فعلاً فرا نرسيده قدري صبر و شكيبايي پيشه كن بالاخره شاهد مقصود را د رآغوش خواهي گرفت نذر خود را ادا كن
5- خواجه در بيتهاي 1-2- فرمايد ( چون خداوند باده نوشي را قسمت من كرده است پس اي زاهد بگو ببينم گناه من چيست ) ( كسي كه در روز ازل باده نوشي مقدرش شده پس چرا روز قيامت اين گناه را از و بازخواست مي كنند) خود تفسير كنيد
6- شما زيادسر به سر او مي گذاريد و ايارد مي گيريد بويژه خانواده وي را زير سوال برده اي آخر قدري فكر كنيد اگ او دست از خانواده اش بكشد مطمئن باشيد به راحتي از شما نيز دست خواهد كشيد آينده را خراب نكنيد به همه احترام بگذاريد نق زدن و ايراد گرفتن هم اندازه اي دراد و بيش ا زاين او را ملول و سرخورده نكنيد متوجه باشيد
7- در معامه اي سود فراوان به دست خواهيد آورد ازدواج نيكويي در شرف انجام مي باشد و تولدي جديد كه دختر است قلب هار اگرم خواهدكرد
8- بيمارتان براي شفا و ردمان نياز به زمان دارد گمشده نزد دوستي از دوستان است كه او نيز نمي خواسته اينگونه باشيد و ابداً تقصيري ندارد پس به زودي پيدا مي شود
9- مسافرتي مهم در پيش مي باشد كه موجب رونق زندگي شما مي شود در امور علمي و اداري حتماً به زودي خبي خوش دريافت مي كنيد
کمی بیشتر در خصوص غزل بدانید :
شرح غزل :
#####
غزل به قلم علامه قزوینی :
#####
غزل به قلم شاملو :
#####
غزل به قلم الهی قمشه ای :
#####
غزل به قلم عطاری کرمانی :
نصيب من چو خرابات كرده است الله درين ميانه بگو زاهد ا مرا چه گناه
كسي كه در ازلش جام مي نصيب افتاد چرا به حشر كنند اين گناه ازو د رخواه
بگو به صوفي سالوس خرقه پوش دورو كه كرده دست درازي و آستين كوتاه
تو خرقه را زبراي ريا همي پوشي كه تا به زرق بري بندگان حق از راه
غلام همت رندان بي سر و پايم كه هر دو كون نيرزد به پيش شان يك كاه
مراد من زخرابات چونكه شد حاصل دلم زمدرسه و خانقاه گشت سياه
برو گداي در هر گدا مشو حافظ مراد خويش نيابي مگر بشئي الله
غزل را بشنوید :
#####
کلیپ های مرتبت با غزل :
#####
#####
#####
چرافال حافظ رافیلترکردن
پاسخحذف